شكار نهنگ يا ماهيگيري

شما ممكن است يكي از دو قطب مخالف كشور باشيد. گروه اول: كل نظام يا بخشي از نظام را مستحق تخطئه يا حتي تخريب بدانيد. 
هزار دليل هم بياوريد. 
گروه دوم: خود را تنها طرفدار نظام بدانيد و باقي افراد را نيروهايي كمابيش خائن بدانيد. 
هر يك از اين دو طيف باشيد، بدون مجامله، دو راه بيشتر پيش روي شما و ما نيست. 


راه اول: اصلاح تدريجي نظام سياسي به گونه‌اي كه حقوق مردم به عنوان صاحبان كشور رعايت شود. اين روش شبيه ماهيگيري در درياي ثروت و تمدن و جايگاه ايران در جهان، براي تغذيه يك ملت است.اصولا منابع كشور ملي است و دولت و حكومت، مدير نگهداري، افزايش و توزيع اين منابع براي آحاد ملت است.  در مديريت كشور با اين الگو، هر ابزار و گشايشي كه لازم است بايد به دست آورد. هر توافقي در داخل و خارج كه ضروري است را بايد بر آن مصالحه كرد. هر ايراني شريك مديريت است و نهايتا بايد در چاره‌جويي به وسيله مشاركت در اين راه؛ بخشي از مديريت كشور باشد. شريكان مسووليت در ايران به اين روش، متعصب‌ترين افراد به عِرق ملي هستند و بقاي كشور را در توزيع متوازن و عادلانه مي‌دانند و بر سر برنامه‌اي كه منفعت عام و خير همه مردم را در برگيرد، مشاركت مي‌كنند.  
راه دوم: شكار نهنگ است. شكارچيان نهنگ گاهي در نقش اپوزيسيون و گاهي در نقش طرفداران دو آتشه، معتقدند كه همه دزدند و فقط ما مي‌توانيم با حضور خود در راس حرم قدرت، همه مردم را به رفاه برسانيم.‌ «آنها» معتقدند كه «اينها»؛ ماهي براي خودشان مي‌گيرند. مي‌دزدند. ما را ساكت كرده‌اند كه خودشان بخورند. برويم سراغ راه‌حل‌هاي يك‌شبه. اين درياي ايران نهنگ دارد. نفري يك نهنگ به همه مي‌رسد. آنها در مورد منابع كشور و ثروت عظيمي كه به آساني در دسترس است آنچنان غلو مي‌كنند كه هرشب بايد از سوراخ سقف، يك كيسه اشرفي به خانه‌شان بيندازند. 
اما آنها نمي‌گويند كه كشورهايي با جمعيت و وسعت ايران دهه‌ها تلاش همگرا بر اساس نقشه‌اي درست داشته‌اند تا به موقعيت رفاهي و خدمات اجتماعي ممتاز خود رسيده‌اند. آنها نمي‌گويند كه آنها به يك صلح داخلي بر سر ابربرنامه‌اي ملي اين نهنگ خيالي همان آرمانگرايي متنافر با واقعيات است.اگر اين درياي ايران ماهي به اندازه كافي دارد، مشكلِ فقدان برنامه توزيع عادلانه ثروت و قدرت و منزلت را دارد. با اين همه اپوزيسيون كه بعضا برنامه بمباران وطن خودشان را نيز مي‌چينند، چگونه مي‌توان به آن برنامه رسيد. 
عنوان هر ايراني يك نهنگ؛ آرزوسازي كاذب براي نداشتن برنامه‌اي جامع براي ايرانيان است. سقفي كه بسيار رويايي ولي غيرقابل دسترس است و فقط از سوي افراد مخالف اتحاد حول يك برنامه ملي ابراز مي‌شود.مساله فقط اتحاد داخلي نيست. اگر ايران دستش را به عنوان تسليم مقابل همه كشورها هم بالا ببرد؛ رقباي منطقه‌اي، ايران آزاد و مستقل كه رشد اقتصادي 8 درصد داشته باشد را نمي‌خواهند. اينكه اگر ترقه‌اي در ايران بتركد؛ عنوان مي‌كنند كه ايران براي نابودي جهان نقشه كشيده است يك رويه ايران‌هراسي ايجاد كرده كه مشكلش خود ايران 85 ميليوني با اين مشخصات رقابتي است نه حكومتش.البته گروه مزدوج آنها كه خود را طرفداران دوآتشه نظام مي‌دانند، در داخل علاقه دارند كه بگويند جهان از ايران مي‌ترسد. آيا دولبه قيچي ايران‌هراسي، حتي براي خود مردم ايران هستند. اين رويه اشتباه است. شكل درست ايران فعلي آن است كه جهان بايد از الگوي قابل تحقق توسعه يافته و مردمسالار و آزاد و فاقد شهروند درجه يك و دو ايران در برابر رقباي منطقه‌اي و حكومت‌هاي قبيله‌اي حمايت كند. البته اين وفاق نيست. كساني هم هستند كه تصورشان اين است كه بدون حضور مردم با بستن با امريكا يا روس؛ ايران احتياجي به سياست مردم‌سالار و آزاد داخلي ندارد. آنها هم اشتباه مي‌كنند؛ هيچ نظامي زبون نگشت مگر آنكه تكيه بر بيگانه كرد و از ملت دل بريد. 
ما بايد سواي تحليل‌ها يكي از دو حالت را برگزينيم. برنامه‌ريزي ماهيگيري يا شكار نهنگ. كدام يك قابل تحقق و مطلوب وضعيت فعلي ماست؟  ماهيگيري براي توزيع عادلانه براي مردم نيازمند مطالبه صحيح است و مطالبه نهنگ‌هاي يك شبه فقط قايق ايران را درهم مي‌شكند. ما همه ساكن اين قايقيم. نعمت و نقمت به وفاق يا عدم وفاق و آشتي ماست. آرماني جز توزيع عادلانه آزادي؛ ثروت و قدرت و منزلت براي ايرانيان وجود ندارد. از شعبده‌بازان سياست برنامه اين ماهيگيري براي ملت به صورت عادلانه و تدريجي را مطالبه كنيم. نهنگ فكران معمولا به جاي برنامه؛ شعار و دوقطبي‌هاي تندي مي‌خواهند كه حريف در كارزار و رقابت نباشد. در صورتي كه برنامه محوري، كمك همه نخبگان را براي تحقق مي‌خواهد. بايد نظام توزيع ثروت و قدرت و منزلت به مرور به نفع همه شهروندان ايراني شود. مساوات بدون برنامه ملي ممكن نيست.