انتخابات در آمریکا گروگانگیری در ایران!(نگاه)

 در این میان حتی برخی نیز منتظر مشخص شدن برنده انتخابات در آمریکا هستند. اما نکته بسیار مهم این است که انتخاب بایدن یا ‌ترامپ سیاست‌های کلی آمریکا را نسبت به ایران و سایر کشورها تغییر نخواهد داد.
نه با انتخاب بایدن، برای ایران دلار ارسال می‌شود و نه انتخاب ‌ترامپ می‌تواند شرایط بدتری را رقم بزند؛ در واقع دولت اوبامای دموکرات و ‌ترامپ جمهوی‌خواه هر تحریمی ‌که می‌توانستند علیه ایران وضع کردند. چنان که خود آمریکایی‌ها در رسانه‌هایشان گفتند و نوشتند دیگر تحریم و راه جدیدی برای فشار بر ایران وجود ندارد. به عبارتی آنها بی‌سابقه‌ترین و شدیدترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کرده‌اند و از این رهگذر چنان که انتظار داشتند طرفی نبسته‌اند.
 بایدن هم در اظهارنظر رسمی ‌خود درباره ایران گفته است اگر ایران به برجام بازگردد، آمریکا حاضر به مذاکره با ایران خواهد بود!
این اظهارنظر در شرایطی است که آمریکا از برجام خارج شده است و ایران هنوز به آن پایبند است. این رویکرد نشان می‌دهد آمریکا به‌دنبال ایجاد محدودیت‌های جدید در سایر فعالیت‌های قانونی و مجاز ایران است.


تجربه نشان داده که هیچ وقت آمریکایی‌ها در موضع تحریم‌های ایران، به عقب برنمی‌گردند. از دوره ریگان تا سایر روسای‌جمهور شاهد این مسئله بوده‌ایم. اما جریانی خاص در ایران با جوسازی به‌دنبال زیبا نشان دادن ظاهر آمریکای با ریاست‌جمهوری بایدن هستند.
در حالی که راه‌حل اصلی مشکلات کشور و خروج از شرایط فعلی اعمال مدیریت علمی ‌و اصولی و استفاده از ظرفیت جوانان متخصص و باانگیزه در زمینه‌های مختلف است و امید واهی به کشورهای دیگر و چشم داشتن به دست رؤسای‌جمهور آنها مشکلی را حل نکرده است.
متأسفانه از شواهد موجود به‌نظر می‌رسد دولت و جریان غربگرا در کشور برای چندمین‌بار در تلاش هستند تا از طریق مدیریت بازار ارز کشور، مردم ایران اسلامی را به این جمع‌بندی برسانند که مذاکره با آمریکا خوب است و تنها راه اساسی حل مشکلات اقتصادی کشور و ایجاد ثبات در بازارها خصوصاً بازار ارز است.
سؤال اصلی این است که چرا علی‌رغم افزایش صادرات نفتی و فراورده‌های نفتی در سال جاری و بازتر شدن دست دولت در تامین ارز، کماکان شاهد افزایش نرخ ارز هستیم؟
بر اساس آمارهای موجود در سال اخیر متوسط دو برابر سال گذشته نفت خام توسط ایران صادر شده است. همین مسئله آمریکا را عصبانی کرده و تحریم‌های نفتی جدیدی اعمال کرده است که البته دیگر بر فروش نفت ایران اثری ندارند.
 در همین خصوص خبرگزاری رویترز اعلام کرده که در ماه سپتامبر (شهریور و مهر)‌ صادرات نفت و میعانات و فراورده‌های نفتی ایران در حدود 1/5 میلیون بشکه در روز بوده است. در هفته‌های گذشته فقط در یک روز در رینگ صادراتی بورس انرژی، بیش از یک میلیارد دلار (بیش از ۲۹ هزار میلیارد تومان) فراورده نفتی به فروش رفته است.
برآوردها نشان می‌دهد در ۷ ماه اول سال جاری در حدود 2/5 تا ۳ میلیارد دلار فروش فراورده‌های نفتی داشته‌ایم. یعنی بسیار بیشتر از سال گذشته ارز وارد کشور شده است. اما ظاهرا بخشی از ارزهای حاصل از صادرات فراورده‌های نفتی در اختیار نهادهای دولتی قرار دارد و به بازار عرضه نمی‌شود و منتظر هستند تا انتخابات آمریکا برگزار شود.
این اقدام چه معنایی دارد؟ غیر از این است که می‌خواهند برای انتخاب شدن یک فرد موج‌آفرینی کنند و مردم را به این باور برسانند که راه‌حل مشکلات اقتصادی تنها از مسیر مذاکره و امتیازهای یکطرفه می‌گذرد؟
در گذشته هم این موضوع تکرار شده است. طی سال‌های ۹۵ و ۹۶ دولت دخالت‌های بی‌منطقی در بازار ارز داشته و به جای اتخاذ سیاست‌های درست پولی و ارزی، با ارزپاشی قیمت ارز را کنترل کند.
طبق آمارهای موجود در سال ۹۵ حدود 11/5 میلیارد دلار و در سال ۹۶ که سال انتخابات است، 18/5 میلیارد دلار ارزپاشی در بازار صورت‌ گرفته تا دولت بتواند این ادعا را مطرح کند که نتیجه مذاکره مفید بوده و توانسته به اقتصاد ما ثبات ببخشد.
گویا این روش اکنون نیز در حال  اجرا است. احتکار ارز توسط برخی نهادها، عدم مدیریت واردات، عدم پیگیری جدی و مؤثر در بازگشت ارزهای حاصل از صادرات غیرنفتی، عدم وجود سیاست مؤثر در کنترل و هدایت نقدینگی سبب شده که نرخ ارز به طور فزاینده افزایش یابد، و دولت محترم به‌جای پرداختن به ریشه اصلی این مشکل در حال آدرس غلط دادن است.
همین چند روز پیش سخنگوی دولت برای چندمین‌بار به‌ غلط و غیرواقعی مسئله اجرای دستورات و دیکته‌های FATF را مطرح کرد. چرا به مردم آدرس غلط می‌دهند؟ مسئله مردم این حرف‌ها نیست. مسئله مردم ثبات نرخ ارز است که به گروگان گرفته‌ شده است.
علی خضریان
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی