ملاک انتخاب مدیران چیست؟

مهدی طاهرخانی: کارنامه وزارت ورزش در سرخابی‌ها بیش از آنکه به افتخارات این ۲ تیم مرتبط باشد، رابطه مستقیمی با امور مدیریتی آنها دارد. این ادعا از آن جهت مطرح می‌شود که پرسپولیس در یک قدمی صید بزرگ‌ترین افتخار ممکن در تاریخش (قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا) قرار دارد اما نگاهی به وضعیت مدیریتی و خروج بازیکنان نامدار از این تیم، کاملا وضعیت ناامیدکننده‌ای را به هوادارانش القا می‌کند. در آن سو استقلال وضعیت به‌مراتب بدتری دارد، چرا که اگر دل هواداران قرمز به فینال آسیا و جام‌های چند سال گذشته خوش است، در استقلال اما خبری از اینها هم نیست. بسان سنت چند سال اخیر، وزارت ورزش باز هم مدیریت ۲ تیم را تغییر داد و حالا هواداران باید منتظر بمانند که آیا مدیران جدید از عهده امور محوله برمی‌آیند یا نه. وزارت ورزش بزرگ‌ترین مشکل پرسپولیس را در بی‌انضباطی‌های مالی و همچنین شایعات وجود دلالی در اطراف این باشگاه دید، از این رو سراغ مدیری رفت که بزرگ‌ترین تخصصش رسیدگی به چنین ناهنجاری‌هایی است. اینکه جعفر سمیعی بتواند از عهده کار بر‌بیاید یا نه هنوز مشخص نیست اما پرسش مهم این است: اگر رسول‌پناه آن اشتباه بزرگ را مرتکب نمی‌شد و درون خودرو با ۲ ناشناس آن صحبت‌ها را نمی‌کرد، آیا وزارت ورزش رای به کنار رفتنش می‌داد؟ پرسپولیس در دوره او تنها به صرف اشتباه مدیریت و بی‌اطلاعی از نوع قراردادها، ۲ نفر از بهترین‌های خود را از دست داد؛ مهدی ترابی و شجاع خلیل‌زاده در حالی که هر ۲ قرارداد داشتند و تنها در صورت پرداخت 400 هزار یورو می‌توانستند جدا شوند، بدون دادن حتی یک ریال موفق به جدایی از تیم شدند. یعنی پرسپولیس ۲ ستاره خود را رایگان از دست داد. دلیل اصلی‌اش هم این بود که رسول‌پناه و تیم مدیریتی او حواس‌شان به نامه اخطار این ۲ بازیکن درباره تعویق ۲ ماهه مطالبات‌‌شان نبود. هواداران این تیم مدت‌ها خواهان برکناری رسول‌پناه به دلیل این سوءمدیریت‌ها بودند اما از نظر وزارت ورزش کار او هیچ ایرادی نداشت. با این وجود همان ۲ فایل تصویری موجب شد سرانجام رسول‌پناه مجبور به کناره‌گیری شود.  در آن سو درباره احمد سعادتمند، مدیرعامل سابق استقلال هم، ‌چنین وضعیتی حاکم بود. هواداران استقلال ماه‌ها سرگرم پروژه دروغین او مبنی بر بازگرداندن استراماچونی بودند، در صورتی که پنجره نقل و انتقالاتی این تیم به واسطه شکایت شفر و چند پرونده دیگر در معرض بسته شدن بود. سعادتمند همچنان بی‌اعتنایی کرد تا اینکه سرانجام نه استراماچونی برگشت، نه مطالبات شفر پرداخت شد. تنها فقط مجیدی بود که از این تیم رفت و سپس پنجره استقلال بسته شد و این تیم برخلاف پرسپولیس، نتوانست از خریدهای جدیدش در لیگ قهرمانان آسیا بهره ببرد.  لیگ برتر بیستم شروع شد و هواداران سرخابی نگران آینده تیم‌های‌شان هستند. بدون‌ شک این انفعال وزارت ورزش در ماه‌های گذشته بود که باعث به وجود آمدن چنین وضعیتی برای آنها شد. اگر چه وزیر سعی دارد قسمتی از فینالیست شدن پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا را معطوف به مدیریت وزارتخانه کند(!) اما حقیقتا آنها چه کاری قبل و بعد از فینالیست شدن قرمزها کردند؟ مدیریت اشتباه و پر ایراد رسول‌پناه و سعادتمند در طول 6 ماه نخست سال 99 باعث انتقادات فراوانی شد اما وزارت ورزش تا قبل از خلق گاف‌ها دست به تغییرات در ۲ تیم نزد در حالی که از قبل این اتفاقات، خیلی چیزها قابل پیش‌بینی بود.  پرسپولیس تا امروز 4 مهره تاثیرگذارش را از دست داده و بازیکنان این تیم به همراه کادرفنی مرتب از وضعیت مدیریت این تیم گله‌مندند. اما نکته تامل‌انگیز در این انتخاب‌ها بی‌توجهی وزارت ورزش به خواسته هواداران بود. همان‌طور که پیش از این وزارتخانه هیچ توجهی به خواسته آنها در انتخاب مدیریت تیم‌شان نداشت، حالا هم وضعیت به همان منوال است و اگر کشتی سرخابی‌ها در 6 ماهه دوم سال به گل بنشیند، مقصر هیچ نهادی نیست جز وزارت ورزش که در انتخاب مدیران ۲ تیم، به صحبت هیچ کارشناس و پیشکسوتی توجه نکرد و تنها این روابط ویژه پشت‌پرده بود که رای به این انتخاب‌ها داد.