اخبار ویژه

ایران بزرگتر از آن است که آمریکا بتواند او را منزوی کند
روزنامه نیویورک تایمز نوشت: ایران بزرگتر از آن است که آمریکا بتواند او را منزوی کند.
راجر کوهن در نیویورک تایمز نوشت: ترامپ فرصت حضور در عربستان را مغتنم شمرد و کشف جدیدش را اعلام کرد و گفت «بالای 95 درصد قربانیان تروریسم خود مسلمانان هستند.» عربستان خانه مقدس‌ترین اماکن مسلمانان است. اما همین عربستان تشنه خرید سلاح از شرکت‌های تسلیحاتی «شیطان بزرگ» است.
چقدر خوب می‌شد اگر ترامپ فرصت سفر به عربستان را مغتنم می‌شمرد و در اولین سفر خارجی‌اش به یک پادشاهی که شمشیر در دست تکان دادن پادشاه از مظاهر آن است و هیچ شأن و منزلتی برای زنان قائل نیست؛ مترصد می‌شد و همه اشکالات و نقاط ضعف این حکومت را به آن گوشزد می‌کرد.


اما ترامپ نه تنها این فرصت را صید نکرد بلکه در عوض پادشاهی عربستان را با این عملش جلا داد و فقط هم خطاب همه رویکردهایش مردان بودند.
ترامپ در عربستان تازیانه‌اش را بر کمر تروریسم کوبید، بدون آنکه توجه کند ببیند منبع تروریسم کجاست. ترامپ به کشوری سفر کرد که 15 تن از 19 عامل وقوع حادثه 11 سپتامبر از اتباع آن بودند ضمن آنکه همه منابع مالی این عملیات را هم عربستان تامین کرده بود.
پادشاهی عربستان بودجه تمام گروه‌های متعصب را که اصل و بنیان اعتقادات ایدئولوژیک «القاعده» و «داعش» را تشکیل می‌دهند تامین می‌نماید.
نیویورک تایمز می‌افزاید: ترامپ در مظهر نمادین یکی از همین جوامع حامی داعش حضور می‌یابد و در آن از لزوم مبارزه با تروریسم صحبت می‌کند و به کشورهای خاورمیانه می‌گوید که «تروریست‌ها را از زمین‌تان بیرون کنید.» اما ترامپ در این نصیحت‌گویی‌اش غافل از درک این حقیقت است که این کشورهایی که آنها را خطاب صحبتش قرار می‌دهد، نمی‌توانند همزمان هم ماشین جوجه‌کشی تروریسم باشند و هم مفتش آن.
یک سیاست خارجی عاری از هرگونه اصول و اعتقاد ارزشمند؛ در متن همان نظریه انحرافی «اول، آمریکا» ترامپ می‌گنجد. این سیاست خارجی بی‌تردید برای آمریکا مشکل‌آفرین خواهد بود.
این یعنی انکار خود. ترامپ باید درک کند که با ایستادن در کنار دیکتاتورها؛ نمی‌توان دیکتاتوری‌های موجود جهان را نفی کرد.
در ادامه این تحلیل آمده است ترامپ علیه ایران حرف می‌زند. مسلما ترامپ در حمله به ایران در معرفی این کشور به عنوان کانون حمایت از تروریسم، فقط برای عربستان و اسرائیل خوش‌رقصی می‌کند.
آمریکا نباید این بازی آتش‌افروزانه را بازی کند. منزوی ساختن ایران؛ تیر به خطا انداختن است. ایران بزرگتر از آن است که منزوی شود. درست است که ایران دموکراسی در سبک آمریکایی نیست اما در مقایسه با عربستان، ایران یک جزیره ثبات است و یک جامعه نماینده سالار و مشارکتی است که قابل مقایسه با عربستان نیست.چانه‌زنی به سبک فراکسیون اقلیت برای هیئت رئیسه مجلس
اختلاف و سهم‌خواهی فراکسیون 90 نفره امید با اکثریت حامی علی لاریجانی در مجلس وارد فاز جدیدی شده است.
سخنگوی فراکسیون امید گفت: پزشکیان کاندیدای فراکسیون امید برای ریاست مجلس است.
بهرام پارسایی در گفت‌وگو با ایلنا افزود: جلسه امروز فراکسیون امید با بیش از 90 نفر تشکیل شد. پس از تفاهم فراکسیون نمایندگان ولایی و فراکسیون مستقلین قرار شد در صورتی که کف مطالبات فراکسیون امید مبنی بر حفظ وضع موجود محقق نشود، فراکسیون امید برای هر 12 رکن هیئت رئیسه نامزد معرفی کند.
سخنگوی فراکسیون امید تصریح کرد: همچنین در همین جلسه رأی‌گیری به عمل آمد و مقرر شد در صورت عدم تحقق کف مطالبات فراکسیون امید مبنی بر حفظ وضع موجود، مسعود پزشکیان به عنوان کاندیدای رئیس مجلس معرفی شود.
به نظر می‌رسد این قبیل اظهارنظرها با عنایت به وزن اندک فراکسیون امید، بیشتر برای سهم‌خواهی از لاریجانی و فراکسیون منسوب به وی است. فراکسیون امید در اولین سال تشکیل مجلس دهم اقدام به نامزدی عارف برای ریاست مجلس کردند اما ناکام ماندند. اخیراً برخی خبرها از احتمال جایگزینی افرادی دیگر به جای پزشکیان یا مطهری در نایب رئیسی مجلس حکایت می‌کند.دولت یازدهم رکورد بدهکارترین دولت را شکست
دولت دوازدهم در هزار توی شوم بدهی‌های نجومی 700 هزار میلیارد تومانی گرفتار می‌شود که دولت یازدهم بر جای گذاشت.
روزنامه وطن‌ امروز در گزارشی اقتصادی خاطرنشان کرد: حسن روحانی 6آذر 92 در تنها گزارش 100 روزه، دولت قبل را با بیش از 200 هزار میلیارد تومان بدهی بدهکارترین دولت نامید، حال بعد از حدود 4 سال بدهی دولت بیش از 700 هزار میلیارد تومان شده است. بعد از انتخابات خرداد 92 حامیان دولت تبلیغات رسانه‌ای سنگینی ایجاد کردند که دولت گذشته در عین بهره‌مندی از منابع، مشکلاتی را برای ساختار اقتصادی کشور ایجاد کرده است، به عنوان مثال رئیس‌جمهور در گزارش 100 روزه عملکرد خود که 6 آذر 92 ارائه کرد، به موضوع بدهی‌های دولت گذشته پرداخته و گفته بود: «کشور از لحاظ درآمدهای ارزی حدود 750 میلیارد دلار درآمد داشته در طول8 سال، دولتی که پولدارترین دولت بوده ولی متاسفانه بدهکارترین دولت بود، یعنی دولتی که به ما به ارث رسید.
روحانی در گفت‌وگوی تلویزیونی خود به رقم دقیق‌تری هم درباره بدهی‌های دولتی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «بدهی دولت به سیستم بانکی در روزی که ما دولت را در مردادماه تحویل گرفتیم، بیش از 74هزار میلیارد تومان بوده است. بدهی دولت به صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی 60 هزار میلیارد تومان بوده است. آمار و ارقامی که بخش‌های مختلف دولت به من دادند، بدهی دولت به پیمانکاران و بخش‌های مختلف و بخش خصوصی، حدود 55 هزار میلیارد تومان است. یعنی شما همین 3 رقم را کنار هم قرار دهید، 74 هزار، 60 هزار و 55 هزار میلیارد تومان که ارقام دیگری هم هست، بدهی صندوق‌های بازنشستگی نیروهای مسلح، رقم‌های عجیب و غریبی گزارش دادند که خودشان بعدا برای مردم توضیح می‌دهند، رقم خیلی بالاتر از 200 هزار میلیارد تومان است».
حالا در بهار 96 حدود 4 سال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید گذشته است. دولتی که برای نجات اقتصاد کشور قدرت را به دست گرفته بود کارنامه‌ای را از عملکرد خود ارائه کرده که بررسی آن می‌تواند زوایای پنهان مانده عملکرد دولت را برای مردم روشن کند. بدهی دولت به بخش‌های مختلف اقتصادی از جمله بانک‌های تجاری، بانک‌ مرکزی، سازمان تامین اجتماعی و... از جمله شاخص‌هایی است که همان‌طور که روحانی در گزارش 100 روزه خود به آن پرداخت، می‌تواند ماحصل عملکرد دولتمردان در حوزه اقتصادی را به مردم بدون رتوش نشان دهد.
در زمان آغاز به کار دولت، جز رئیس‌جمهور، افراد دیگری مانند وزیر اقتصاد و معاون اول رئیس‌جمهور نیز به ارائه آماری درباره بدهی‌های دولت پرداختند، به عنوان مثال طیب‌نیا همان زمان به عدد 150 هزار میلیارد تومان اشاره کرد. البته بعدا او اذعان کرد که برآوردش از این رقم دقیق نبوده است. اما حالا بر اساس «آمار کلی» که از سوی وزارت امور اقتصادی و دارایی منتشر شده است، بدهی‌های دولتی آن هم تا پایان دی‌ماه سال 95 بیش از 700 هزار میلیارد تومان بوده است. هر چند وزارت اقتصاد با محرمانه دانستن جزئیات بدهی‌های دولتی اقدام به انتشار این اطلاعات نکرده است.
تا اینجا دولت یک تنه و با اختلاف500 هزار میلیارد تومانی لقب بدهکارترین دولت تاریخ را به خود اختصاص داده است. در واقع دولت بدهکار، به دولت «ابربدهکار» تبدیل شده است اما هنوز هیچ یک از مقامات دولتی درباره چگونگی ایجاد این مگابدهی دولتی توضیحی ارائه نکرده‌اند.برخی مدیران دولت تا می‌توانستند در انتخابات تخلف کردند
دولت در چند مرحله، مرتکب تخلفات چشمگیر و مهندسی مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری شد.
روزنامه جوان با انتشار این خبر می‌نویسد: اظهارات اخیر آیت‌الله جنتی، دبیر شورای نگهبان و رئیس هیئت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری مبنی بر بروز تخلفات مالی و سیاسی چشمگیر در انتخابات بار دیگر پرونده تلخ تخلفات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را گشود. رهبر معظم انقلاب دو روز پیش از برگزاری انتخابات هشدار داده بودند: «به همان دستگاه‌هایی که مورد اعتمادند تأکید می‌کنم و سفارش می‌کنم که مراقب باشند آرای مردم، مأمون باشد، امانت آن حفظ بشود.»
نمی‌توان به بهانه مصلحت‌جویی، مخدوش شدن حق میلیون‌ها نفر را نادیده گرفت.
نویسنده با دسته‌بندی تخلفات در ذیل 3 عنوان «دخالت مجریان انتخابات و مسئولان اجرایی له یا علیه نامزدها»، «هزینه کرد تبلیغاتی از بیت‌المال» و «انتخابات ناقص و اختلال در فرآیند آن» می‌نویسد: دخالت مجریان انتخابات و مسئولان اجرایی له یا علیه نامزدها، از حمایت دستگاه‌های دولتی و مدیران اجرایی از رئیس‌جمهور مستقر و نقد به رقبای وی که در قالب بیانیه و مصاحبه ظهور یافت گرفته تا حضور برخی مسئولان دیپلماتیک وزارت خارجه که منع فعالیت انتخاباتی دارند در تجمع‌های انتخاباتی رئیس دولت تنها بخشی از مصادیق این تخلف در سطح ملی است. گزارش‌های فراوان مردمی از سوگیری فرمانداران، بخشداران و دهیاران در همین راستا وجود دارد که لازم است مورد بررسی نهادهای نظارتی ذی‌ربط قرار گیرد.
در دوره انتخابات دوازدهم رکورد «پول‌پاشی» در تاریخ انتخابات کشور شکسته شد. پرداخت یک باره معوقات، سه برابر کردن یارانه بخشی از اقشار، وام 10 میلیونی به دهیاران و... تنها بخشی از این مصادیق بود. نکته جالب‌تر آنکه با همه اینها رئيس‌جمهور رقبایش را به دلیل توزیع نبات(!) تخطئه می‌کرد.
جوان ادامه می‌دهد: گزارش‌های متعددی از عدم اخذ رأی در بسیاری از روستاهای کشور وجود دارد، خصوصاً روستاهایی که در دوره‌های قبلی شعب اخذ رأی ثابت و سیار در آن حضور داشته است. ماجرای تلخ فقدان و کمبود تعرفه بخش قابل توجهی از مردم در استان‌های مختلف را از حضور در انتخابات محروم کرد. تأخیر در آغاز انتخابات- به هر دلیلی که رخ داده باشد- موجب ایجاد ازدحام و در نتیجه انصراف بخشی دیگر از مردم از مشارکت شده است. در برخی حوزه‌ها حتی دو ساعت زودتر از پایان رسمی اخذ رأی، در شعب بسته شده بود.
بخشی از شهروندان واجد شرایط، ناخواسته و به دلیل سوء مدیریت و تدابیر غلط مسئولان از حضور در پای صندوق‌های رأی محروم شده‌اند. از این نکته مهم هم که بگذریم که براساس برآورد عمده این اختلالات از جمله کمبود تعرفه، عدم وجود شعبه اخذ رأی و... در نقاطی رخ داده که رأی بالقوه رقیب رئیس دولت بالاتر بوده است، نمی‌توان از کنار این حقیقت به راحتی عبور کرد که محروم کردن برخی از جمعیت کشور از مشارکت در انتخابات، مردم‌سالارانه بودن آن را مخدوش می‌کند.
به نظر می‌رسد شاهد نوعی «مهندسی مشارکت» به سود جریانی خاص در این روند اجرایی بوده‌ایم که باید از سوی مراجع ذیصلاح مورد بررسی دقیق‌‌تر قرار گیرد. نکته جالب‌تر آنکه آقای روحانی از اینکه عده‌ای در روز شنبه نتوانسته‌اند رأی بدهند، گله‌مند است، اما به هیچ روی به این مهم اشاره نمی‌کند که وزارت کشور دولتش میلیون‌ها نفر در اقصی نقاط کشور را در میانه روز جمعه از اخذ رأی محروم کرده است!
پرونده انتخابات دوازدهم به زودی با اعلام نظر شورای نگهبان تعیین تکلیف خواهد شد، اما سؤالات زیادی برجا می‌ماند که بخشی از آنها ناظر بر آینده است. دولت دوازدهم قرار است سه انتخابات دیگر مجلس، شوراها و ریاست جمهوری سیزدهم را برگزار کند، آیا قرار است ماجرای تلخ تخلفات چشمگیر و مهندسی مشارکت در انتخابات پیش رو نیز تکرار شود؟رادیکال شدن ادبیات روحانی به خاطر کارنامه اقتصادی بود
«حسن روحانی در انتخابات ایران از خطوط قرمز عبور کرد، چون تصور می‌کرد به خاطر کارنامه اقتصادی رای نمی‌آورد.»
روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی به قلم محمدعلی کدیور(عضو موسسه واتسون در دانشگاه براون) نوشت: حسن روحانی در دهه 80 در عرصه سیاست داخلی ایران به عنوان یک مقام راست‌گرا معرفی و پس از آن در دهه 90 بیشتر با عنوان محافظه‌کار شناخته شد. زمانی که وی ابتدا در انتخابات سال 92 ایران، حضورش را اعلام کرد، وی خود را نه اصلاح‌طلب و نه اصولگرا معرفی کرد بلکه خود را میانه‌رو خواند. او در انتخابات امسال به قوه قضائیه و سپاه پاسداران حمله کرد. حتی خاتمی نیز در دولت خود، دست به چنین موضع‌گیری‌های تند نزده بود. بسیاری معتقدند که حسن روحانی از خطوط قرمز در ایران عبور کرده است. این اقدام روحانی برای اتخاذ مواضع اصلاح‌طلبانه افراطی، ریشه در حملات تندروها به عملکرد اقتصادی وی و شاید استنباط وی از نداشتن رای بیش از 50 درصد مردم برای پیروزی در دور اول داشته است.