چرا این همه تلخی

مجید ابهری‪-‬ قتل یک کودک بیگناه، التهاب روحی درمیان خانواده‌ها و وحشت از گسترش هرچه بیشتر یک بیماری همه گیر، امروز مردم را شبیه یکدیگر نموده است. شباهت ما با یکدیگر فقط از نظربرخی از عوامل صوری وظاهری بوده وگرنه اصالت وفلز هر یک از ما با دیگری زمین تا آسمان متفاوت است.
راستی عزیزان من چه کسی قدرت وتوانایی گرفتن جان یک کودک ۹ساله را دارد؟ در آن لحظات سیاه وشوم وقتی این طفل با زبانی کودکانه برای زنده ماندن التماس می‌کرد، چند پدر در حال خرید اقلام مورد درخواست فرزندش بوده؟ چند پدر یا مادر در دل خود خداخدا می‌کردند تا فرزندشان بعضی از میوه‌ها را در زیر نور چراغ‌های میوه فروشی‌ها نبینند.
بارش باران که برای بسیاری از افراد نعمت واقعی به حساب می‌آید برخی از هموطنان را به ورطه وحشت می‌کشاند. در زیر گوش همین کنگان که بندری مملو از نعمت‌های زیر زمینی است، براثر بارش باران سقف بسیاری از خانه‌ها فروریخته و یا در حال ریزش است و ساکنان وصاحبان آن خانه‌ها به دنبال چند مترنایلون برای پوشش پشت بام‌ها می‌باشند. در شوک وسکته چند رخداد کوچک بودم که ناگهان وقایعی در کنار گوش ما رخ داد. افتتاح یک باب توالت توسط یکی از نمایندگان محترم مجلس است که تقریبا فقط مرحوم عطار نیشابوری در جریان آن قرارنگرفت.این همه دلال و واسطه گر در بازارهای مختلف و یا رانتخواران و مفسدان چطور راه شان را برای از بین بردن مردم پیدا کرده اند. از همه مهم‌تر آنکه چرا ضعف قانونی در برخورد با این افراد وجود دارد. در شرایط سیاسی داخلی وبین‌المللی حاضر که باید بیش از هر زمان وحدت وهمدلی خود را حفظ وتقویت کنیم.ایجاد تنش و و تفرقه فقط وسیله‌ای برای شاد نمودن دشمن و بزرگنمایی نقاط ضعف ما می‌باشد. برای یافتن تیتر این مقاله خیلی به ذهنم فشار آوردم. اما نتوانستم نامی مناسب برای آن بیابیم.اصلا مگر قرار است که نویسنده حتما نامی برای نوشته بیابد؟