مردم فقط از چند اصلاح‌طلب ناراضی هستند

آفتاب یزد- گروه سیاسی: حدود هفت ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایران گمانه زنی‌ها میان جریان‌های سیاسی افزایش یافته و هرکدام به دنبال ارائه کاندیدا یا دیدگاه‌های خود برای انتخابات آتی هستند. در این میان به تازگی با تغییرات در کاخ سفید که از ابتدای بهمن اعمال می‌شود برخی اصلاح‌طلبان این موضوع را مطرح کرده‌اند که جریان اصلاحات می‌تواند توان خود را بازیابی کند و پیروز 1400 باشد. در این زمینه با سعید شریعتی فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.
در هفته‌های اخیر و بعد از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخی گمانه زنی‌ها وجود داشته که با تشکیل دولت جدید در ایالات متحده شانس اصلاح‌طلبان برای 1400 افزایش می‌یابد. برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب نیز به این موضوع پرداختند، ارزیابی شما چیست؟
چنین تحلیلی واقع بینانه نیست، پیروزی جو بایدن در آمریکا ربطی به سیاست داخلی در ایران ندارد، ربط دادن نتیجه انتخابات آمریکا به مناسبات سیاست داخلی در عمل و نظر خطای استراتژیکی محسوب می‌شود. هر جریان سیاسی که فکر کند تغییرات در هیئت حاکمه آمریکا وضعیت را به سود یا ضرر یک جریان سیاسی تغییر دهد دچار اشتباه شده است و چنین امری مبتنی بر واقعیات نیست و اصلاح‌طلبان نیز چنین تصوری ندارند، حتی حساب باز کردن روی این موضوع نشانه خام اندیشی و نداشتن دانش و تحلیل کلان سیاسی نسبت به ساختارهای سیاسی در ایالات متحده و ایران است. اصلاح‌طلبان کهنه کار و با سابقه که مناسبات داخلی و بین‌المللی را از رقبای خود بهتر می‌دانند آگاه هستند که تغییر در هیئت حاکمه آمریکا موضوعیت چندانی برای رفتارهای سیاسی آنها ندارد. البته طبیعی است هرجریان عقل گرایی چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا از شکست ترامپ که در واقع نماد یک جریان ضد ساختار و پیش‌بینی‌ناپذیر بر مسند قدرت در کشوری مانند آمریکا بود خرسند است.
به ویژه عقل گرایان در ایران از این شکست استقبال کردند چرا که ایران در دوره ترامپ با سختی‌ها و دشواری‌های بسیاری مواجه شد و هزینه‌های اقتصادی اجتماعی بسیاری را متحمل شد. بنابراین کسی نمی‌تواند انکار کند که رفتن ترامپ باعث خوشحالی جریان‌های عقل‌گرا می‌شود اما آمدن بایدن به این معنی نیست که در باغ سبزی به روی ایران یا جریان‌های سیاسی ایران باز شده است. تنها موضوعی که وجود دارد این است که فرصتی ایجاد شده که با عقلانیت و شفافیت امکان بهره‌برداری از این فرصت برای کاهش فشارها و حل مسائل فی ما بین تهران و واشنگتن می‌تواند در دوره جدید قابل پیش‌بینی باشد. جریان‌های سیاسی در داخل باید برنامه و اهداف خود را با اتکا به پایگاه اجتماعی و سیاسی داخلی خود پیش ببرند و در این میان عاقلانه از روزنه‌های روابط بین‌الملل نیز در راستای بهبود شرایط استفاده کنند اما اینکه روی بیگانه حساب شود اقدام اشتباهی است و اصلاح‌طلبان نیز چنین دیدی ندارند.


اما موضوعی که فعالین سیاسی مطرح می‌کنند این است که با حضور بایدن و احتمالا کاهش برخی فشارها به ایران مشارکت مردم در انتخابات 1400 افزایش می‌یابد و این مشارکت بیشتر عاملی برای پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات آتی است. تاچه‌حد این گزاره قابل قبول است؟
تضمینی وجود ندارد که با مشارکت بیشتر اصلاح‌طلبان پیروز انتخابات باشند. دفاع از مشارکت بیشتر از سوی اصلاح‌طلبان یک خط مشی و استراتژی کلان است نه اینکه این جریان موافق افزایش مشارکت است چون به نفع اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبان از افزایش مشارکت دفاع می‌کنند چون دموکراسی را تقویت می‌کند، افزایش مشارکت فارغ از نتیجه که آیا به نفع یا ضرر اصلاح‌طلبان است قوام بخش شعار، رویکرد و دیدگاه‌ها است حتی اگر نتیجه به نفع اصلاح‌طلبان نباشد. اصلاحات حامی انتخابات آزاد و شفاف و رقابتی است که مشارکت حداکثری را برای تقویت دموکراسی فراهم کند. این ساده انگارانه است اگر تصور کنیم مشارکت بیشتر حتما تضمین‌کننده پیروزی اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبانی که اصول و مانیفست دارند هدف از افزایش مشارکت را دستیابی به حکمرانی خود می‌دانند. لازمه حکمرانی خوب این است که مشارکت مردم نه تنها در انتخابات بلکه در سایر امور نیز حداکثری باشد. میزان مشارکت در ایران نیز هیچگاه تابع رخدادهای آمریکا نبوده در مواردی مشارکت بیشتر در دوره رئیس جمهوری یک جمهوری خواه بوده و گاه در دوره دموکرات ها. اکنون نیز وضعیت 1400 ربطی به رفتن ترامپ یا آمدن بایدن ندارد. آنچه بر وضعیت مشارکت اثرگذار است میزان رقابتی بودن آن است. اینکه مردم به این نتیجه برسند می‌توانند اثر انتخاب خود را در آینده ببیند اینکه مردم مطمئن باشند که انتخاب آنها فردی است که پای وعده‌های خود می‌ایستد و همچنین مجال لازم نیز برای او وجود
خواهد داشت.
فارغ از موضوع بایدن برخی بر این باورند که اصلاح‌طلبان با توجه به عملکرد دولت روحانی و مجلس دهم سرمایه اجتماعی خود را از دست داده‌اند و از حداقل شانس نیز برای 1400 برخوردار نیستند. ارزیابی شما چیست؟
حرف‌های بی‌ربط است، قبل از هرچیز روحانی یک نفر از جریان اصولگرا بوده است. میانه روها به عنوان یک اصولگرا از او حمایت کردند و اصلاح‌طلبان نیز در طول هفت سال گذشته اعلام کردند سیاستشان نسبت به روحانی اتحاد و انتقاد بوده است. اصلاح‌طلبان در طول سال‌های اخیر هرگاه دولت خطا رفته است در صف اول انتقاد از دولت روحانی بوده‌اند و هرگاه دولتی‌ها نسبت به مردم رویه نادرستی پیش گرفتند اصلاح‌طلبان طرف مردم بودند. بنده از حامیان دولت روحانی هستم هرچند نقد هم دارم، به طور کلی جریان اصلاحات در انتقاد از دولت کم نگذاشته است. اینکه ضعف‌های دولت روحانی در اداره امور به پای اصلاح‌طلبان نوشته شود منطقی نیست درحالی که اصلاح‌طلبان در بدنه دولت نقش اساسی نداشتند. از سوی دیگر عملکرد دولت روحانی را باید منصفانه ارزیابی کنیم. در شرایطی که می‌دانیم عوامل مختلفی بر ضعف دولت روحانی اثرگذار بوده اندو ویروس کرونا بر همه جهان تاثیر منفی گذاشته است درحالی که در ایران همزمان تحریم‌هایی بسیار سنگین نیز وجود داشته که اگر هر جای دیگر بود دولت چند بار سقوط می‌کرد. باید منصفانه داوری کنیم مثلا اگر دولت در اختیار فرد دیگری بود با این شرایط می‌توانست عملکرد بهتری بدهد! اینکه مردم از اصلاح‌طلبان عبور کرده‌اند را قبول ندارم. این فضاسازی است که رسانه‌ها و جریان رقیب می‌کنند. مردم کشورشان را دوست دارند و از نظام نیز حمایت می‌کنند و در این راه در مقابل مشکلات بهترین راه را تغییرات مسالمت آمیز روندی می‌دانند. این همان رویه است که اصلاح‌طلبان نیز به آن اعتقاد دارند. شاید مردم از یک یا چند اصلاح‌طلب ناراضی باشند اما اینکه از جریان اصلاحات عبور کرده باشند صحیح نیست. مردم نه طرفدار جریان محافظه کارند و نه به براندازی گوشه چشمی دارند. هیچ یک از این رویکردها اکثریتی میان ایرانیان ندارند. تعجب می‌کنم از اینکه می‌گویند اصلاح‌طلبان اقبال خود را در جامعه از دست داده اند! رسانه‌ها این را به یک رویه تبدیل نکنند! در کدام انتخابات مردم از اصلاح‌طلبان روی گردان بوده‌اند؟ در انتخابات مجلس 98 نیز اصولا کاندیدایی از اصلاح‌طلبان با توجه به رد صلاحیت‌ها وجود نداشت. اکنون نیز باید صبر کرد دید در 1400 چه می‌شود آیا اصلا اصلاح‌طلبان می‌توانند کاندیدایی داشته باشند یا خیر. تا کنون هیچ معیاری وجود نداشته که مردم از اصلاح‌طلبان عبور کرده‌اند.
آقای شریعتی! البته این رسانه‌ها نبوده‌اند که موضوع ازدست رفتن سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را مطرح کرده اند، بلکه چندین فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در حدود یک سال اخیر گفته‌اند باور دارند که اعتبار اصلاحات و اعتماد مردم به آنها به شدت آسیب دیده است؟
این شکسته نفسی اصلاح‌طلبان است، ویژگی اصلاح‌طلبان این است که در برابر مردم کرنش می‌کنند و خودشان به نقد درون گفتمانی می‌پردازند. این نوع انتقادهای گفتمانی اشکالی ندارد اما نباید به حرفی غیرواقعی تبدیل شود. شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» از دو بخش حمایت می‌شد یکی در داخل جریان‌های خاصی و دیگری مخالفان خارجی در شبکه‌های مختلف فارسی زبان. با توجه به سیاست‌های ترامپ هر دو تلاش داشتند اعلام کنند که دیگر اصلاحات از میان رفته است اما حالا با حضور بایدن همان‌ها درباره احتمال احیای اصلاحات می‌گویند!
اصول اصلاح‌طلبان شفاف است، ایران را برای همه می‌خواهند، به دنبال معنویت، عدالت، آزادی و عدالت سیاسی هستند که خواسته‌های جدیدی نیز نیست و از ابتدا نیز اهداف اصلاح‌طلبان روشن بوده است. موارد ذکر شده در واقع خواسته‌های مردم است و به همین دلیل است که اصلاح‌طلبان از هرکسی که به دنبال تحقق این خواسته‌ها باشد حمایت می‌کنند حتی اگر فردی مانند حسن روحانی باشد که سال‌ها لیدر جریان راست در مجلس اول تا پنجم بوده است.