پیامدهای بی‌تدبیری در حوزه اقتصاد

بی‌تدبیری‌ها و نبود وحدت فرماندهی و تعریف حداقلی «مسئولیت، اختیار و پاسخگوئی» و نکاتی از این قبیل و از همه مهمتر چگونگی انتصابات و رعایت اصل شرایط احراز که عارف و عامی بر آنند، طرح نکات زیر را فهرست‌وار در این وانفسا ضرورت بخشید.
فشار تحریم‌ها و وسعت عملکرد «ویروس کووید-19» فعالیت‌‌های اقتصادی و طبعا معیشت خانواده‌ها را مشکل‌تر کرده است. در این میان اعطای یارانه‌ جدید که اگرچه برای هر فرد مبلغ ناچیزی است اما بار مالی  ۵۰هزار میلیارد تومانی همراه دارد.
دولت به اقرار متولیان اقتصادی خود اقداماتی را آن هم از سر استیصال با نفوذ در بورس با کم و کیفی که می‌دانید برای تامین  کسری بودجه انجام داد تا نیمی از کسری را  تامین کند.
با نگاهی عمیق به عملکردهای گذشته آیا بهتر نیست این رقم نسبتا کلان، به بخش‌های واقعی اقتصاد، تزریق گردد و موجب حرکت بخش‌های تولیدی شده، ارزش افزوده ایجاد کند و ضمن تعدیل قیمتها به درآمد و ‌اشتغال


 بیفزاید؟
در سمتی دیگر دولت برای تامین هزینه‌های مصرفی خود باید از بانک مرکزی استقراض کند که این مراجعه مکررِ «بنیان برانداز اقتصاد رو به موت» موجب رشد نقدینگی مجدد خواهد شد.
اگر نقدینگی‌ به سمت بخش مولد حرکت ‌نکند باعث افزایش تورم، کاهش ارزش پول و قدرت خرید وجه رایج شده و افزایش نرخ ارز را در پی خواهد داشت و همزمان اقتصاد، منقبض‌تر شده و تولید ناخالص داخلی کاهش و رشد آن منفی‌تر می‌شود.
در ماه‌های مانده تا پایان سال و در پی آن برگزیدن رییس جمهوری دیگر، الزاما باید بودجه را تعدیل کرد و لایحه اصلاحی ارائه داد و چه بهتر که از ردیف‌های بودجه‌ بنیادها و سازمان‌های فرادولتی و به عبارتی خصولتی که اصلا ربطی به تولید ناخالص داخلی ندارند، کاست  و هزینه‌های غیر ضرور و مسرفانه را کم کرد.
در حال حاضر بیشتر نقدینگی  2900 هزار میلیارد تومانی در دست تعداد اندکی از وابستگان به گروه‌های رانتی و فرادولتی بوده که سیاست‌های اقتصادی را تعیین می‌کنند. 
در هر صورت مجموعه غیر پاسخگو که همه مشکلات و نا توانی‌ها را به زمین دولت فاقد اختیار شوت می‌کنند برای حفظ و بقای خود هم که شده بایستی حداقل ارتباطات و مناسبات دیپلماتیک را با شرکای اروپایی مطلوب کنند تا وارد زنجیره اقتصاد جهانی شوند. اگر قرار باشد دربها را به روی خود ببندیم و به شکل یک جزیره با روزمرگی کار کنیم و با دنیا ارتباط نداشته باشیم، آن هم با وجود اختلافات و فساد گسترده و سیستماتیک؛  منابع موجود  به هدر خواهد رفت و باید دنبال پرتقال فروش بود.