بیان آرزوها کفایت نمی‌کند

داریوش قنبری‪-‬ یکی از مهمترین شاخصه‌هایی که یک سیاستمدار را از منتقد سیاسی، روزنامه نگار یا مردمی با مشاغل دیگر جدا می‌کند توان تصمیم‌گیری است که سیاستمداران به واسطه جایگاهی که در آن قرار دارند در اختیار گرفته اند. با این حال در کشور ما گاه شاهد هستیم چهره‌هایی از مدیران ارشد اجرایی یا قانون‌گذاری در سخنرانی‌های خود به نحوی سخن می‌گویند که گویی آنها هم یک منتقد سیاسی یا روزنامه نگار هستند. در واقع شاهد هستیم برخی مسئولان آرزوهای خود را بیان می‌کنند اینکه باید چه بشود یا چه نشود! این درحالی است که مردم مسئولان را انتخاب می‌کنند تا با شناخت واقعیت‌های جامعه و مشکلاتی که وجود دارد در راستای حل مشکلات تصمیماتی مدبرانه را اتخاذ کنند. صرف اینکه چه اتفاقاتی اگر رخ دهد خوب است یا اینکه نباید شاهد برخی امور باشیم امری نیست که از سیاستمداران انتظار داشته باشیم. به عنوان نمونه نمایندگان مجلس این اختیار را دارند که در راستای مواجهه با چالش‌های کشور هر قانونی را که صلاح می‌دانند تصویب کنند و در این راه محدودیتی جز مغایرت با قانون اساسی و شرع وجود ندارد. بنابراین در چنین شرایطی این انتظار وجود ندارد که نمایندگان لباس منتقد بپوشند و با انتقاد به همه بخش‌ها تنها از «بایدها» بگویند.
از سوی دیگر دولت نیز وظیفه اجرایی را برعهده دارد و در عمل باید در راستای این وظیفه بکوشد و تنها در جایی که به لحاظ قانونی اختیاراتی برای دولت تعریف نشده است می‌تواند خواستار این شود که برخی «بایدها» رخ دهد تا دست مدیران اجرایی برای اقدامات عملی باز شود. اما اگر قرار باشد مسئولین نیز خود منتقد شوند و تنها آرزوهایشان را مطرح کنند امری پذیرفته شده نیست، امروز به مدد اینترنت و شبکه‌های اجتماعی هریک از مردم می‌توانند در باره هر موضوعی موضع خود را بیان کنند و قابلیت انتشار وسیع آن نیز وجود دارد بنابراین اگر مسئولین نیز همین راه را بروند برخلاف واقعیت‌های سیاسی است.