شطرنج کرونا

یک مربی شطرنج جمله‌ای معروف دارد:” از باختن نترس٬ بلکه از این بترس که یک بازی انجام دهی و چیزی از آن یاد نگیری!”
قریب به یک سال است که بازیگری گمنام ولی بی‌رحم و نابکار٬ همزمان و همروند٬ یک بازی بسیار گسترده و جسورانه را در سطح جهانی با قریب به ۲۰۰ حریف٬ آغاز کرده است. تقریبا همه بازیکنان جهانی در بازی با این حریف ناشناخته٬ دیر یا زود٬ از “انکار” آن یا “دست کم گرفتن” آن٬ پشیمان شده اند.
در این نبرد سهمگین٬ برخی حریفان٬ تنها شاهد و نگران به هم ریختن برنامه‌های میان مدت
و بلند مدت شان شده اند. اما بسیاری٬ ارزشمند‌ترین داشته هایشان را از دست داده اند.


نگارنده٬ به عمد از لغت “داشته” به جای “مهره” استفاده می‌نماید. از آن رو که “استعاره” به کار رفته در این یادداشت به خطا٬ “شبیه‌سازی همانی” انگاشته نشود. سالها پیش٬ قاضی یک دادگاه٬ وکیل پرونده‌ای را شماتت کرد که چرا کلمه “نمایشنامه” را برای روند پرونده و لایحه دادستان به کار برده است و وکیل بیان نمود که برگردان کلمه “سناریو” مد نظرش بوده است!
صاحب این قلم٬ با نگرشی متفاوت و البته با احتیاط بسیار٬ نکاتی را در خصوص این رویارویی خطرناک٬ عرضه می‌دارد. با این امید که ژرف اندیشان٬ از این نکات بهره‌برداری کنند و در پروسه تصمیم‌سازی شان٬ راهکارها و رهیافت‌های سنجیده‌تری پیشه سازند.
۱- بزرگان می‌گویند که در بازی شطرنج یک طرح و برنامه ضعیف٬ بهتر از نداشتن طرح است. این نکته را همین روزها با کاهش سریع تلفات و مبتلایان٬ طی هفته گذشته و با پیاده‌سازی دیرهنگام قرنطینه محدود و منع تردد شبانه می‌توان مشاهده کرد.
۲- شطرنج را اقیانوس بی‌کران خوانده اند. برای ورود به این اقیانونس بی‌انتها٬ انتخاب گشایش مناسب (opening) به معنای حرکات ابتدایی مبارزه٬ نخستین و مهمترین استراتژی است. به عبارت دیگر هدف اصلی سیستم‌های گشایشی “گسترش اولیه” به قصد وارد کردن نیروها به کارزار و بستن راه “گسترش حریف” است. در این راه٬ بسته به شرایط حریف و تجربه و تسلط و مهارت طرفین٬ گشایش‌های متعددی در دستور کار قرار می‌گیرند که هرکدام به بازی و دفاع خاصی منجر می‌شوند. مثلا
معمولا گشایش نیمه باز به دفاع سیسیلی یا فرانسوی و گشایش بسته به گامبی وزیر منتج می‌شود. دانشگاه آکسفورد٬ سال ۱۹۹۶ نسخه دوم کتاب مرجع شطرنج به نام
‏“The Oxford Companio- to Chess”
را منتشر نمود که ۱۳۲۷ گشایش و واریانت‌های مختلف را معرفی نمود. برخی مراجع٬ بیش از
۵۰۰۰ نظریه گشایشی را عرضه کرده‌اند
که البته برخی از آنها تکرای اند. در شطرنج٬ اگر شروع٬ گشایش و توسعه حساب شده و ماهرانه‌ای وجود نداشته باشد٬ ادامه بازی بسیار سخت و دلهره‌آور و پرهزینه
خواهد بود (آنگونه که طی ماههای اخیر با قرمز شدن شهرهای کشورمان مشاهده شد).
۳- نکته بسیار مهمی که در شطرنج با یک حریف ناشناخته (مانند ویروس کوید-۱۹) باید مد نظر باشد٬ گشایش و واریاسیون “کاملا غیرمعمول” این حریف است. شاید هم غیرمعمول بودن آن٬ برای همان “ناشناخته بودنش” باشد. از جمله آنکه دام‌های گشایش آن٬ طی سال جاری٬ تقریبا تمام دولت‌ها و ملت‌ها را مقهور
ساخته اند. از گشایش اولیه که تعداد مبتلایان به عمد یا سهو (با تعداد ناکافی تست) کمتر گزارش شدند٬ تا اطلاعات نادرست از نحوه شیوع و پایایی ویروس و نیز٬ هشدارهای ناکافی در خصوص نیاز به استفاده عمومی از ماسک٬ همه و همه دام‌های گشایش این حریف ناهنجارند. به همین دلیل٬ به طور پیوسته و مستمر باید حرکت‌ها سنجیده شوند و‌ای بسا٬ راهکارهای ابداعی٬ هوشمندانه و داهیانه با شور و مشورت خبرگان طراحی شوند و با شجاعت تمام٬ سریعا
به کار گرفته شوند.
۴- به نظر می‌رسد که در شطرنج کرونا٬ اگر همان ابتدا با یک شروع بسته٬ راه شیوع بر نفوذ کرونا بسته می‌شد و یک بازی کلاسیک در دستور کار قرار می‌گرفت (قلعه رفتن در همان ابتدای بازی)٬ شرایط بهتری رقم خورده بود.راقم این سطور طی مقالات متعدد٬ قرنطینه جامع مانند برخی کشورهای موفق جهان (نظیر استرالیا و نیوزلند) را توصیه نمود تا طی آن٬ انتقال اجتماعی به حداقل برسد. اما شاید به علت نگرانی از آسیب اقتصادی گسترده و به خطر افتادن معیشت توده مردم و ناتوانی حکومت از پرداخت هزینه چنین حرکتی٬ به همراه تبعات تحریم گسترده
اعمال شده بر کشور، تصمیم‌سازی به صورت دیگری اتفاق افتاد.
۵- با کمی مسامحه می‌توان قرنطینه کنونی را “قلعه رفتن میانه بازی” دانست که از ویژگیهای گشایش پارسی (Persidski System) شطرنج است. در چنین سیستمی البته٬ قدرت مانور جالبی وجود دارد و امید این می‌رود که نیروهای باقیمانده در میانه میدان٬ جسارت کنند و بر حریف بتازند.
۶- مطلب دیگر قابل تامل که هم نگران‌کننده و هم امیدبخش است٬ نحوه پرداختن به انتهای بازی است. در شطرنج٬ پس از توسعه و بازی میانی (middle game) ٬ نحوه استفاده مفید و بهینه از داشته‌ها برای مات نمودن حریف٬ بسیار مهم است. به زبانی ساده می‌توان اذعان داشت که هنوز٬ علی رغم کیش‌های متعدد که “پیک‌های شیوع ویروس” به مردم و مسئولین داده اند٬ امید یک انتهای موفق (endgame) وجود دارد.
مانند گشایش و توسعه٬ “انتهای بازی” نیز دارای تنوع بسیار است. از جمله حریفی که داشته‌های زیادی دارد٬ در انتهای بازی تلاش می‌کند که درگیر شود و از داشته هایش برای گرفتن داشته‌های حریف استفاده نماید. اما حریفی که داشته‌های کمتری دارد تلاش می‌کند که بهترین استفاده را از نیروهایش داشته باشد٬ آنها را حفظ کند و از فاکتور زمان به بهترین نحو ممکن بهره ببرد.
لازم به توضیح نیست که گذر زمان در این کارزار به معنای از دست دادن “ماهانه” چند هزار نفر از هموطنان عزیزمان خواهد بود. امری که حتی تصور آن هم عذاب‌آور است. به نظر می‌رسد که واکسیناسیون جامع٬ گسترده٬ فاخر و کیفی می‌تواند یک “پایان افتخارآمیز” را برای مردم عزیز و صبور و شریف ما٬ در ” شطرنج کرونا “ رقم زند. به همین منظور٬ نگارنده٬ رهنمودهایی را در یادداشت پیشین در این جریده ارائه نموده است.
۷- هر قدر حمایت و امید داشتن به “فرزین یا وزیر” شدن پیاده‌ای جلو رانده (واکسن تولید داخل( در تابستان سال آتی باعث امید و مباهات است٬ همانقدر “تعصب نابجا و تمرکز بی‌حساب بر یک سوار” تهدید‌کننده و غیرمنطقی خواهد بود. زیرا در این راه٬ دشواری‌های بسیاری وجود دارند و ممکن است که تست‌های انسانی مراحل آخر موفق نباشند. در این صورت٬ “زمان طلایی” و “فرصت بی‌بدیل” کنونی برای ریشه کنی این ریشه دوانده ناخوانده (رجوع کنید به مقاله دیگر این نویسنده با همین عنوان) از دست خواهد رفت.
پایان این نوشتار٬ با احترام به همه آنان که در این نبرد٬ جانانه مبارزه نمودند و صبوری کردند٬ جمله کانونی و مهم آغازین یعنی درس گرفتن (خصوصا از ناکامی های) ماه‌های گذشته و عدم تکرار اشتباهات گوشزد می‌شود. به دنبال آن٬ نکته ظریفی نیز قابل طرح است: روانشناسی٬ جامعه شناسی٬ اقتصاد و حتی اخلاق نظری٬ در “تئوری” حرفهای بسیاری دارند. اما در شطرنج زندگی٬ “حرکت خوب در عمل”٬ مهمترین فاکتور موفقیت است. در فرود این مقاله٬ سروده شاعر گرامی سید مصطفی تقوی تقدیم
خوانندگان محترم می‌شود:
زندگی شطرنج “دنیا و دل” است
قصه ی پررنج صدها مشکل است
شاه دل٬ کیش هوسها می‌شود
پای اسب آرزوها در گل است
فیل بخت ما عجب کج می‌رود
در سر ما بس خیالی باطل است
ما٬ نسنجیده٬ پی فرزین او
غافل از اینکه حریفی قابل است
مهره‌های عمر من نیم‌اش برفت
مهره‌های او تمامش کامل است
با دل صدیق ما٬ او حیله‌ها
دارد و از بازیش٬ دل غافل است