فساد واقعی با فاسد نامرئی

مجید ابهری‪-‬ فساد همانند یک ویروس است که اگر به بدن یک سازمان نفوذ کند موجب بیماری شده و در صورت عدم مداوا به دیگر سازمان‌ها منتقل می‌شود و حتی رقابت‌های ناسالم تشکیلاتی موجب رشد بیماری و واگیر آن به دیگر افراد نیز می‌شود. در مورد انعکاس فساد در رسانه دو نظریه وجود دارد؛ نظر اول که باور بر این دارد که افشای فساد و عاملین آن موجب جلوگیری از تکرار اینگونه رفتارها و درحقیقت پیشگیری از فساد می‌گردد به طوری که محاکمه و مجازات مرتکبین فساد در هر اندازه و ابعاد باعث ترس کسانی می‌گردد که در هوس رسیدن به درآمدهای زیاد می‌باشند. گروه دوم کسانی هستند که افشای فسادهای اداری را موجب پرده دری از زشتی و ازبین رفتن قبح رفتارهای ناپسند می‌دانند. مثلا وقتی یک کارمند ملاحظه می‌کند که حقوق و درآمد ۱۰۰سال او در یک روز نصیب کسی می‌گردد،بالاخره مقاومت وی در مقابل فشار اطرافیان در هم می‌شکند و به این بیماری خطرناک مبتلا می‌شود. از نظر رفتاری خانواده نقش موثر وغیر قابل انکاری در آلوده شدن دست فرد به فساد دارد. سرزنش فرد درمورد رشد دیگران مخصوصا وقتی کار به مقایسه او با دیگران می‌رسد اثر قابل توجهی در سقوط اخلاقی وی دارد. ازنظر رفتار سازمانی ونظام مدیریت، سیستم‌های نظارتی‌ نقش نه چندان موثری در کنترل فساد و وقوع آن داشته و در بسیاری ازمواقع با وجود آنها انحراف مالی اتفاق افتاده است. گاهی اتفاق می‌افتد که واحدهای نظارتی به دلایل مختلف از اظهار مشکلات ومقابله با آنها باز می‌مانند و یا وقتی اقدام مناسبی در قبال تلاش‌های خود نمی‌بینند در وادی کم توجهی افتاده و به انفعال کشیده می‌شوند. پاکدستی و تقوای مالی عناصر لازم برای سلامت یک سازمان بوده وبا کمرنگ شدن آنها باید اهرم‌های نظارتی بیشتری به کار گرفت. گاهی انسان برای اثبات شعور وکیاست خود وضعف وعدم کارآیی ابزار‌های نظارتی، دست به اقدامات مخالف با انضباط سازمانی می‌زند.تا به این وسیله هوش اداری خود را به اثبات رساند. متاسفانه به خاطر ضعف بنیان‌های تربیتی و ارزش‌های معنوی درخانواده گاهی فرد به انحراف کشیده می‌شود واین علت،موثر‌ترین عامل در انحراف از مسیر عقلانی ومنطقی بوده و طمع و حرص برای کسب قدرت اقتصادی بیشتر در اینگونه موارد نافذترین عوامل در اینگونه موارد می‌باشد. مبانی معنوی مخصوصا تربیت دینی مانع بزرگی در طمع ورزی مادی می‌باشد. گاهی برخی از شاغلین قدرت سازمانی خود را مانع از پاسخگویی در مقابل مافوق وقوانین جاری تلقی کرده و با طبع اشباع ناپذیر به کار‌های نادرست خود ادامه
می‌دهند. با کمال تاسف بر اساس یک سنت نادرست و
غیر اخلاقی در سالهای اخیر بعداز پایان خدمت یک مدیر وخروج وی ازسازمان، انواع برچسب‌های ریزودرشت به او چسبانیده شده و شوربختانه با وجود رسانه‌های مجازی زرد که فقط در هر حال دنبال سوژه می‌باشند در زمانی کوتاه به حیثیت و سوابق مثبت یک فرد چوب حراج می‌خورد وبراساس همین زمزمه‌های نادرست یا بزرگنمایی شده فرد درمقابل اتهامات مختلف قرار می‌گیرد.
خوشبختانه نظام قضائی با توجه به حضور وتلاش قاطعانه ریاست جدید در مسیر احقاق حقوق مردم وجامعه قرار داشته ومزه عدالت را به مظلومان چشانده و غارتگران جدیت و صداقت سیستم قضائی را در این چالش به خوبی درک کرده اند. هرچند که مردم از تورم وگرانی‌ها به شدت آزرده وخسته شده‌اند و بیش از این ظرفیت پذیرش خجالت از سوی خانواده واهل وعیال خود را ندارند. اما فسادها و رانت‌های میلیاردی خیلی بیشتر آنها را آزرده و خسته کرده است. وقتی مردم می‌شنوند کوه‌ها و دامنه‌ها به تصاحب فرد یا افرادی در آمده و ساختمان‌های ارزشمند به برخی داده شده اند، دردهایشان مضاعف می‌گردد. خط کشی‌های سیاسی ومنافع جناحی نباید موجب بیان موضوعات نادرست گردیده ویا باعث اختفای تخلفات کسانی گردد که در باورهای سیاسی با آنها مشترک هستند. نسلهای آینده از ما به‌خاطر نادیده گرفتن بعضی از قانون ستیزی‌ها و طمع ورزی‌ها گله‌‌مند شده و با نگاهی طعنه آمیز خواهند نگریست مخصوصا آنانکه یک یا چند عزیز خود را برای رشد واعتلای انقلاب اسلامی تقدیم کرده اند. عوامل تحقق فساد چه مرئی و چه نامرئی باید بدانند و مطمئن باشند که دست‌های آشکار آنان در صحنه شناسایی شده وقطع خواهند شد و‌بزودی به تاریکخانه شوم آنها نور عدالت خواهد تابید.وچهره منفور و مخفی آنها برای حق طلبان با عناصر واقعی فساد آشنا خواهند شد.