انتقام از اسرائیل اردوغان را سر عقل می‌آورد

گروه سیاسی: اظهارات اردوغان درباره برخی نمادهای سرزمینی ایران با واکنش‌های متعدد مواجه شده است. به گزارش «وطن امروز»، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه روز جمعه طی اظهاراتی در مراسم پیروزی جنگ قره‌باغ در باکو بیتی از یک شعر محلی را خواند که عملا به جدایی بخش‌های بالا و پایین ارس اشاره دارد؛ یعنی جمهوری آذربایجان و آذربایجان ایران. از طرفی، این شعر در میان برخی پان‌ترکیست‌ها به شکل یک شعر نمادین نگریسته می‌شود.  اظهارات اردوغان البته با واکنش گسترده مردم مواجه شد. مردم ایران در فضای مجازی و پیام‌رسان‌ها بشدت به این اظهارات اردوغان واکنش نشان دادند و هشتگ اردوغان_غلط_کرد جزو هشتگ‌های پرکاربرد توئیتر در روز جمعه بود.  نکته قابل تامل اما تلاش برخی چهره‌های دولتی و رسانه‌های نزدیک به آنان برای پررنگ کردن اظهارات جنجالی اردوغان و به حاشیه بردن مسائل اصلی روزهای گذشته بود. به‌رغم واکنش درخور توجه مردم که برگرفته از پایبندی آنان به ملیت و هویت اصیل‌شان است، تلاش یک جریان سیاسی خاص برای سوءاستفاده از احساسات مردمی و جابه‌جا کردن اولویت افکار عمومی در انعکاس اظهارات و موضع‌گیری این افراد و رسانه‌ها مشهود بود.  به بیان دیگر در شرایطی که کشور دارای اولویت‌های اساسی در حوزه‌های مختلف است، برخی جریانات سیاسی به دنبال اولویت دادن و ضریب دادن به اظهارات اردوغان برای تبدیل کردن ترکیه به عنوان اولویت اصلی کشور در حوزه سیاست خارجی هستند. این در حالی است که این جریان شناخته شده در برابر موضوعات دیگر بویژه مسائل مربوط به دشمنی آمریکا علیه ایران معمولا سیاست سکوت و تساهل دارند و از کنار آن بسادگی می‌گذرند. مساله اصلی جمهوری اسلامی در منطقه اما خروج نیروهای آمریکایی و همچنین فروپاشی رژیم صهیونیستی است، هر موضوعی که این گزاره را تضعیف کند یا در راستای این گزاره نباشد جزو مسائل فرعی به حساب می‌آید، برخی جریانات سیاسی و رسانه‌های وابسته به آنان با نگاه به تحولات چند ماه بعد بویژه روی کار آمدن رسمی بایدن، به دنبال جابه‌جایی چنین اولویتی و ضریب دادن به مسائل حاشیه‌ای هستند.  بنابراین چالش با ترکیه، برای جمهوری اسلامی «مساله» به حساب نمی‌آید، چرا که علاوه بر گزاره فوق (اولویت اصلی برخورد با آمریکا و رژیم صهیونیستی است) توان ترکیه در حد به چالش کشیدن مولفه‌های قدرت جمهوری اسلامی نیست و به همین دلیل تهدید معتبر برای ایران نیست. به عنوان مثال در هماوردی ترکیه با ایران در سوریه آن هم در شرایطی که ترکیه در ابتدا به دلیل خیانت بخش اعظمی از ارتش سوریه و تبدیل شدن به نیروهای مخالف بشار اسد و علاوه بر آن حضور گسترده تروریست‌ها و سازماندهی مالی و لجستیکی از گروه‌های تروریستی، دست برتر در تحولات این کشور در روزها و ماه‌های ابتدایی جنگ داخلی را داشت اما با حضور مستشاری ایران در سوریه ورق برگشت و توان ترکیه در صحنه عمل به صورت واقعی مشخص شد. کار به جایی رسید که هم‌اکنون استقلال نسبی مناطق کردنشین در سوریه به عنوان یک تهدید بالقوه برای ترکیه به حساب می‌آید که در آینده می‌تواند برای مسؤولان آنکارا دردسرساز نیز شود.  علاوه بر این اردوغان خود نیز حمایت ایران را یکی از شرایط بقای خود می‌داند. ایران به‌رغم اختلافات با اردوغان در برخی موضوعات اما حاضر به سقوط قدرت اردوغان به عنوان یک چهره اسلام‌گرا در ترکیه نیست. شاهد مثال آن حمایت ژئوپلیتیک ایران از ترکیه در جریان تحولات اخیر در منطقه و همچنین پشتیبانی از اردوغان در ماجرای کودتای سال 2016 میلادی است. دود دشمنی با ایران بیش از همه به چشم اردوغان می‌رود و همین امر باعث می‌شود که فاز تقابلی گاه و بیگاه رئیس‌جمهور ترکیه در سطح لفاظی او باقی بماند. دستگاه محاسباتی ترکیه به این فهم رسیده که توان تقابل با ایران و ایجاد چالش معتبر برای ایران را ندارد، ترکیه هیچ‌گاه نمی‌تواند حتی با برنامه‌ریزی روی ظرفیت‌های قومیتی و به‌کارگیری دستگاه امنیتی خود، سبب اتفاقی چون جداسازی بخشی از خاک ایران یا تجاوز به خاک ایران شود، برای همین اردوغان تمایلات و آرزوهای دست‌نیافتنی خود درباره ایران را نهایتا می‌تواند به زبان بیاورد.    * علت لفاظی اردوغان چیست؟ اما چرا اردوغان در این برهه زمانی این جسارت را پیدا کرده که درباره بخشی از خاک ایران اینگونه سخن بگوید. علت اظهارات اردوغان علاوه بر توهم شخصیتی که وی از خود دارد، به شرایط منطقه‌ای نیز بازمی‌گردد. در ماجرای جنگ آذربایجان و ارمنستان، ترکیه به صراحت سمت برنده جنگ بود. پشتیبانی‌های لجستیکی ترکیه از آذربایجان نقش مهمی در پیروزی باکو در جنگ قره‌باغ داشت و علاوه بر این ترکیه در سطح دیپلماسی نیز ظرفیت‌های خود را برای تثبیت پیروزی آذربایجان به کار گرفت. به بیان دیگر ترکیه طرف پیروز جنگ بود و به سطحی از اعتماد به نفس در نتیجه این پیروزی پس از شکست در عراق و سوریه دست پیدا کرد. از سوی دیگر ایران در نتیجه سیاست‌های دولت روحانی، از چهره مقتدر خود در سالیان گذشته فاصله گرفته است. صداهایی در دولت شنیده می‌شود که حتی قائل به گرفتن انتقام خون شهید فخری‌زاده به بهانه از دست ندادن فرصت‌های دیپلماتیک نیستند. پس از ماجرای ترور شهید سلیمانی نیز همین جریان گرفتن انتقام خون حاج‌قاسم سلیمانی حتی در شکل حداقلی آن را که در موشک‌باران عین‌الاسد اتفاق افتاد جایز نمی‌دانست!  بنابراین در ریشه‌های لفاظی اخیر اردوغان می‌توان گفت اعتماد به نفس کاذب ترکیه پس از پیروزی آذربایجان در جنگ قره‌باغ و همچنین احساس ضعف نسبی از سوی ایران سبب شده اردوغان بنا بر خلأهای شخصیتی که دارد، خود را در قامت قدرت اول منطقه ببیند و به صورت تلویحی برای ایران رجز بخواند. درواقع مقصر اول ماجرای شعرخوانی اردوغان، نه شخص وی، بلکه سیاستمدارانی هستند که با روحیه انفعال از به کارگیری ابزارهای قدرت ایران ناتوان بودند و تصویر یک دولت ضعیف را به دیگر بازیگران منطقه‌ای و جهانی ارائه کردند.   * واکنش مناسب ایران چیست؟ در مواجهه با اظهارات اردوغان باید ۲ سطح را از یکدیگر تفکیک کرد؛ اول آنکه باید پاسخ مناسب و درخور به اظهارات گستاخانه اردوغان داده شود. مسؤولان نباید به بیان جملات احساسی اکتفا کنند، بلکه باید از ظرفیت دستگاه دیپلماسی برای محکومیت این اظهارات اردوغان بهره ببرند به گونه‌ای که رئیس‌جمهور ترکیه متوجه شود لفاظی درباره بخشی از خاک ایران برای او گران تمام می‌شود. سطح دوم اما وارد شدن به مارپیچ تنش با ترکیه است. دلیلی ندارد در شرایط کنونی و در حالی که ترکیه تزاحمی در نقش‌آفرینی منطقه‌ای ایران ایجاد نمی‌کند، با این کشور وارد تنش شویم. همان‌گونه که گفته شد، هر چند در شرایطی که روابط ایران و ترکیه تنش‌آلود بشود باز هم ترکیه بازنده این ماجرا خواهد بود، با این حال توان اصلی ایران در شرایط فعلی مبارزه با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکاست. بنابراین چالش به وجود آمده نباید به سطح تنش کشیده شود. علاوه بر این ایران باید با آگاهی محیطی بالا نسبت به تحولات جدید در رابطه با ارتباط میان اروپا و آمریکا با ترکیه، پازل فشار کشورهای غربی علیه آنکارا نشود. با روی کار آمدن بایدن انسجام بیشتری میان کشورهای عضو ناتو برای فشار بر ترکیه به وجود خواهد آمد. حتی بایدن در زمان گفت‌وگوهای تبلیغات ریاست‌جمهوری صراحتا اشاره کرده بود در صورتی که به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شود، از مخالفان اردوغان حمایت می‌کند تا بتوانند قدرت را در دست بگیرند. بایدن تاکید کرده است برای فشار بر ترکیه از ابزار تحریم نیز استفاده می‌کند. بنابراین همان‌گونه که گفته شد ایران نباید در پازل آمریکا علیه ترکیه ایفای نقش کند، بلکه باید بتواند با جهت دادن به ترکیه در مواجهه با آمریکا حتی آنکارا را وادار به نقش‌آفرینی منطقه‌ای در راستای سیاست‌های جمهوری اسلامی کند. اما پاسخ اصلی ایران به اظهارات اردوغان و دیگر بازیگران منطقه‌ای که در نتیجه سیاست‌های دولت روحانی تصویر «ایران فاقد جسارت در نشان دادن عکس‌العمل مناسب» در ذهن‌شان نقش بسته است، به فعلیت رساندن قدرت بالقوه جمهوری اسلامی است. ایران در لایه‌های امنیتی و نظامی دست بالا را نسبت به کشورهای منطقه و حتی نسبت به توان عملیاتی قدرت‌های بزرگ در منطقه غرب آسیا دارد. طراحی و اجرای پاسخ بازدارنده و متناسب با ترور شهید سلیمانی و شهید فخری‌زاده مؤلفه اصلی در تقویت تصویر قدرت واقعی ایران است. به بیان دیگر، پاسخ مقتدرانه به عملیات‌های تروریستی اخیر، هم پاسخ به عاملان ترور به حساب می‌آید و هم پاسخی است به بازیگرانی منطقه‌ای که طی ماه‌های اخیر درباره قدرت ایران دچار سوءتفاهم شده‌اند. *** [وزیر خارجه ترکیه: اردوغان معنای شعر  را نمی‌دانست!] وزارت امور خارجه اعلام کرد در تماس تلفنی دیشب «مولود چاوش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه با «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران، طرف ترکیه‌ای ضمن تاکید بر روابط نزدیک و دوستانه میان ایران و ترکیه و سیاست قطعی حسن همجواری آنکارا، اطمینان داد رئیس‌جمهور ترکیه به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و سرزمینی ایران احترام کامل گذاشته و نسبت به حساسیت‌ها پیرامون شعر قرائت‌شده نیز مطلع نبوده و آن را صرفا در ارتباط با لاچین و قره‌باغ می‌دانسته و به همین دلیل آن را در مراسم باکو خوانده است.  وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در این گفت‌وگوی تلفنی با تاکید بر اهمیت روابط دوستانه و حاکی از‌ احترام ۲ کشور و نیز روابط صمیمانه میان رئیس‌جمهور ترکیه و مقامات عالیه جمهوری اسلامی ایران، ابراز امیدواری کرد روابط دوجانبه در بستر اعتماد متقابل بیش از پیش گسترش یابد. *** انتقام از اسرائیل، اردوغان را ادب خواهد کرد دکتر فداحسین مالکی*: صحبت‌های آقای اردوغان در مراسم رژه نظامی، سخنان بی‌سابقه‌ای بود که نوعی توهین به کشور میزبان محسوب می‌شود. از هیچ کسی که دارای قوه عاقله باشد، انتظار نمی‌رود اینطور سخن بگوید. اگر استنباط آقای اردوغان و همپیمانان او این است که ایران بعد از ترور سردار شهید سلیمانی و دکتر فخری‌زاده تضعیف شده است، سخت در اشتباهند. اگر اینگونه تحلیل می‌کنند، یک خطا و اشتباه تاریخی را مرتکب شده‌اند. جمهوری اسلامی ایران نه تنها تضعیف نشده، بلکه روز به روز هم جایگاهش در معادلات بین‌المللی ارتقا پیدا کرده است. به فضل الهی جمهوری اسلامی در آینده نزدیک انتقام سختی از اسرائیل به خاطر ترور شهید فخری‌زاده خواهد گرفت و این انتقام سخت و کوبنده و دندان‌شکن، چنان نمایش قدرتی برای ایران خواهد بود که دیگر امثال اردوغان به خود اجازه یاوه‌گویی علیه امنیت و تمامیت ارضی کشور ما را ندهند. از زمان ترور شهید فخری‌زاده، اسرائیل همه سفارت‌های خود را به حالت آماده‌باش درآورده است و تمام اماکنی را که با منافعش مرتبط است تحت حفاظت شدید قرار داده است. صهیونیست‌ها می‌فهمند که انتقام سخت ایران یعنی چه؟ چیزی که بزودی به چشم شاهد خواهند بود. آقای اردوغان فراموش نکند در کودتای سال 2016 به وضوح موقعیت سست او در داخل کشور ترکیه نمایان شد. ایشان حتی اگر منظورش ایران نبوده است و مخاطبش آذربایجان هم بوده است، باید بداند آذربایجان هم پاره تن ایران است. آنقدر ادعای آقای اردوغان سخیف بود که نیازی برای استدلال آوردن بر اشتباه بودن آن نیست. اشتباه بودن آن از بدیهیات تاریخ است. به هر ترتیب دوباره تاکید می‌کنم هر کس در هر مقامی، اگر گوشه چشمی به یک وجب از خاک ما داشته باشد، در توهم محض به سر می‌برد و با چنان واکنشی از سمت فرزندان دلیر ایران‌زمین مواجه خواهد شد که پشیمانی او در تاریخ ثبت شود. * عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس