کشور‌های «پونزی» و مذاکرات خیالی با ایران

موضوع هسته‌ای ایران به ویژه پس از اقدامی که مجلس شورای اسلامی با عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» انجام داد، به نوعی باعث تحرک کشور‌هایی شد که تاکنون یا در برابر حق هسته‌ای ایران و تحریم‌های ظالمانه امریکا نسبت به ملت ایران سکوت کرده بودند یا به سبب وابستگی به امریکا تلاش می‌کردند با امریکا همراهی داشته باشند؛ اما هیچ‌گاه خود را در یک طرف میز مذاکره با ایران نمی‌دیدند و مأموریت فشار به ایران را به ارباب خود واگذار کرده بودند.
در حالی که ایران بار‌ها هرگونه مذاکره جدید در خصوص توافق هسته‌ای را مردود دانسته، در کنار برخی کشور‌های مدعی همچون ژاپن و آلمان، برخی کشور‌ها که محلی از اعراب ندارند، خود را صاحب نقش در مذاکرات خیالی آینده می‌دانند. از یکسو، ژاپن در شرق آسیا خواستار آن است که در مذاکرات جدید هسته‌ای در کنار ۱+۵ در یک طرف میز مذاکره بنشیند و از رهگذر آن، تحقیر حاصل از حضور نخست وزیر خود (شینزه آبه) را ــ که سال گذشته حامل پیام ترامپ به رهبر معظم انقلاب بود و رهبری انقلاب به صراحت فرمودند «رئیس جمهور امریکا را لایق هیچ پیامی نمی‌دانم» و عملاً دست رد به واسطه‌گری ژاپنی‌ها زدــ از نگاه خود جبران کنند. از سوی دیگر، سعودی‌ها و شیخ‌نشین‌های بی‌عقل و متوهم اماراتی و بحرینی که هر روز شکست دیگری را در یمن و اتفاقات منطقه تجربه می‌کنند، خواستار آن هستند که در مذاکرات آتی، آن‌ها هم باید در یک طرف میز مذاکره حضور داشته باشند. فقط مانده کشور ۳۰ هزار نفری «سن مارینو» در درون خاک ایتالیا که میزان توریست‌های سالانه آن از تعداد جمعیت کشورش بیشتر است، ادعا کند به جهت آنکه آن‌ها اولین مردمی بودند که در سال ۱۶۰۰ میلادی قانون اساسی تدوین کرده و حکومت جمهوری تشکیل دادند، باید طرف دیگر مذاکرات هسته‌ای ایران باشند. همه این ادعا‌ها در حالی صورت می‌گیرد که قرار نیست ایران برای کاری که دو سال مذاکره و توافقی را امضا کرده، بار دیگر پای میز مذاکره بنشیند. از همین رو است که هرگونه مذاکره تحت هر عنوانی را مردود می‌داند.
گستاخی برخی از این کشور‌ها تا آنجاست که بعضی خود را شریک سیاسی و قدرت تصمیم‌گیرنده برای آینده منطقه می‌دانند که در این خصوص می‌توان به سخنان متوهمانه وزیر خارجه عربستان سعودی اشاره کرد که در یک گزافه‌گویی غیرمسئولانه مدعی شد ریاض با بازگشت امریکا به برجام مشکلی ندارد، اما باید عوامل نگرانی در این خصوص برطرف شود که در مقدمه آن، ضرورت ممنوعیت دائمی غنی‌سازی اورانیوم از سوی ایران است.
فیصل بن فرحان، وزیر خارجه سعودی در گفت‌وگویی با روزنامه ایتالیایی لاریپابلیکا گفته، آنچه ما امیدواریم این است که با تمام مسائلی که منجر به نگرانی از ایرانی‌ها شده، برخورد شود که در رأس آن، ضرورت ممنوعیت دائم غنی‌سازی اورانیوم و عدم امکان بازگشت ایران به این فعالیت‌ها در اولین لحظه‌ای است که میان طرفین توافق، اختلاف به وجود می‌آید.


وقیحانه‌تر از سخنان وزیر خارجه سعودی، اظهارات سخیف وزیر مشاور دولت امارات است که این روز‌ها برای تأمین امنیت تصنعی خود متوسل به هر ابزار کثیف اعم از دادن رشوه به نمایندگان لابی‌گر کنگره و سنای امریکا می‌شوند تاآن‌ها با دادن چند فروند هواپیمای F‌۳۵ موافقت کنند.
وزیر مشاور دولت امارات در امور خارجه روز پنج‌شنبه با وام گرفتن از ادبیات «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان از دولت بعدی امریکا خواسته که به دنبال حصول «برجام‌پلاس‌پلاس» (فوقِ فرابرجام) با ایران باشد. چند روز پیش «هایکو ماس» گفته بود که توافق هسته‌ای با ایران دیگر کافی نیست و کشور‌های اروپایی به دنبال «برجام‌پلاس» (فرابرجام) برای رسیدگی به برنامه منطقه‌ای و موشکی ایران هستند.
انور قرقاش در مصاحبه‌ای مفصلی که با روزنامه «نیویورک‌تایمز» داشت و پنج‌شنبه منتشر شد از ادبیات «ماس» استفاده کرد، اما به مطالبات غیرمنطقی این مقام اروپایی هم بسنده نکرده و خواستار حصول «برجام‌پلاس‌پلاس» با ایران شد. «قرقاش» در پاسخ به سؤالی درباره اینکه پیامش به جو بایدن چیست، گفت: «پیام اول این است که آخرین چیزی که می‌خواهیم، درگیری با ایران است. چون ما در مجاورت هم هستیم. با آنکه مشکلات جدی با ایران داریم، این مسائل باید از طریق راهکار‌های سیاسی و دیپلماتیک حل و فصل شوند». سپس «قرقاش» می‌گوید: «دومین نکته این است که احساس ما این است که باید فرایندی وجود داشته باشد که ایران وارد تعامل شود. ولی ما خیلی طرفدار برجام‌پلاس‌پلاس هستیم. برجام‌پلاس‌پلاس، یعنی توافقی که به فعالیت‌های ایران در منطقه رسیدگی کند. این توافق باید کل مسئله موشک‌ها و راکت‌ها را نیز مورد رسیدگی قرار دهد».
این جملات ناشی از وحشت مشاور اماراتی، نشان از آن دارد که اماراتی‌ها و همه شیوخ مرتجع منطقه، به‌درستی می‌دانند که ورود به حوزه امنیتی ایران چه عواقب وحشتناکی را برای آن‌ها رقم خواهد زد و اگر منطقه دچار چنین وضعیتی شود نه سلاح‌های پیشرفته به عاریت گرفته از غرب به مدد آن‌ها خواهد آمد و نه دست و پا زدن و احیاناً دستیابی به چند فروند هواپیمای F۳۵ می‌تواند آن‌ها را نجات دهد.
نباید فراموش کرد آنچه این کشور‌های پونزی را چنین وقیح کرده که سخنانی بزرگ‌تر از دهان خود درباره ایران بزنند یا کشور‌هایی همچون ژاپن که پس از جنگ جهانی دوم دو شهر بزرگ آن‌ها (هیروشیما و ناکازاکی) به دست امریکا با سلاح هسته‌ای با خاک یکسان شد و اکنون با گذشت ۷۵ سال از آن واقعه دردناک، هنوز آن‌ها جرئت ندارند سربازان امریکایی را از سرزمین شان بیرون کنند وقتی امروز سخن از مشارکت دادن‌شان در فرایند مذاکرات آتی، که اساساً امری موهوم است، سر می‌دهند، فقط و فقط حاصل رفتار اروپاست که این روز‌ها آلمان پیشقراول آن می‌باشد.
به نظر می‌رسد اروپایی‌ها در تلاش هستند که در موضوع برجام، «طرف طلبکار» باشند، بالاخص با انتظار آمدن «بایدن» به کاخ سفید، آن‌ها بر این باورند که متحدی جدید در امریکا خواهند داشت که بر سر موضوع هسته‌ای ایران آن‌ها را همراهی خواهد کرد. از سوی دیگر، بیانیه اخیر سه کشور اروپایی آن‌هم پس از مصوبه راهبردی مجلس، حاوی نوعی تهدید است؛ اما در مقابل این زیاده‌خواهی‌ها چه باید کرد؟
نخست اینکه ایران در سطح دیپلماسی، با فرا خواندن سفرای این کشور‌های زیاده‌گو و دادن اولتیماتوم آن‌ها را متوجه سخنان غیرمسئولانه‌شان بکند و در سطح هشدار عملی، باید کشور‌هایی همچون امارات، بحرین و عربستان را نسبت به عواقب چنین اظهارات خطرناکی متوجه نماید.
دوم اینکه اروپا به تصریح مقامات وزارت خارجه ایران پس از خروج امریکا از برجام، صرفاً در لفظ از این توافق حمایت کرده و عملاً به تعهدات خود ذیل آن عمل نکرده است و کسانی که ناقض تعهدات برجامی خود بوده‌اند نمی‌توانند درباره برنامه هسته‌ای ایران لفاظی داشته باشند.
سوم اینکه تا زمانی که طرف‌های غربی به‌طور کامل تعهدات خود را ذیل برجام انجام ندهند، ایران وفق بند ۲۶ این توافق محق است که اجرای تعهدات خود را کاهش داده یا متوقف کند. از آنجا که ایران از حقوق خود در برجام بهره‌مند نیست، طبعاً اعتراضی نیز به توقف اجرای تعهدات ایران وارد نیست.