وعده سرخرمن ؟

سیدحامد ترابی: با رای آوردن جو بایدن در آمریکا، بحث‌ها درباره بازگشت آمریکا به برجام افزایش یافته است. جریان‌ها و چهره‌های سیاسی وابسته به دولت نیز ادعا دارند بازگشت آمریکا به برجام سریع و ساده قابل انجام است. در همین راستا محمدجواد ظریف 28 آبان در گفت‌وگو با روزنامه ایران گفت: بایدن ظرف چند روز پس از مستقر شدن در کاخ سفید، با صدور چند دستور اجرایی می‌تواند به برجام بازگردد. حسن روحانی نیز در اظهارات مختلفی بر این گزاره تاکید کرده است که بازگشت آمریکا به برجام بسادگی و با سرعت قابل تحقق است. وی در یکی از این اظهارات گفت: همان‌طور که نفر قبلی با «خط خطی کردن چند کاغذ» از برجام خارج شد، نفر جدید یعنی بایدن می‌تواند با گذاشتن یک کاغذ خوب مجددا به برجام بازگردد. رسانه‌های همسو با دولت نیز حضور بایدن و بازگشت او به برجام را رویای تعبیر‌شده خود می‌دانند و با تیترهایی چون بازگشت به برجام، رویای آبان 99 و بازگشت امید، از بهبود شرایط با بازگشت سریع آمریکا به برجام خبر می‌دهند. آینده‌ای که دوستداران بایدن در ایران آن را بسیار امیدوارانه توصیف می‌کنند، بدون در نظر گرفتن موانع کار مطرح می‌شود و مشخص نمی‌کنند حتی به فرض بازگشت آمریکا به برجام آیا اتفاق خاصی در اقتصاد ایران رخ می‌دهد یا نه؟ با بررسی موانع بازگشت آمریکا می‌توان به این موضوع پی برد که اولا آیا بایدن صرفا با یک کاغذ خوب می‌تواند به برجام بازگردد؟ و ثانیا با بازگشت او به برجام آیا شرایط آنگونه که روحانی و حامیانش ترسیم می‌کنند محقق خواهد شد یا نه؟    الف- موانع بازگشت به برجام 1- مانع فنی: مقامات دولتی قبلا نیز اظهارنظرهایی درباره تحریم داشته‌اند؛ اظهارنظرهایی که نشان می‌دهد آنها‌ شناختی از موضوع تحریم و مباحث فنی آن ندارند. به طور مثال محمدجواد ظریف 13 مرداد 94 در نشست شورای راهبردی روابط خارجی ادعا کرد وقتی قطعنامه‌های شورای امنیت ملغی شود، تحریم‌های آمریکا هیچ ارزشی ندارد؛ ادعایی که خیلی زود توسط خود او نقض شد و وی در جلسه مجلس موانع تحریمی «اوفک» (دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا) و شروط خزانه‌داری آمریکا را عامل عدم همکاری بانک‌های خارجی با ایران دانست. پس از خروج آمریکا از برجام نیز غلط بودن این ادعا بیش از پیش ثابت شد. این بار نیز به نظر می‌رسد اظهارات مقامات دولتی ناشی از همین عدم شناخت است. آمریکا از زمان اوباما و سپس با سرعت بیشتر در زمان ترامپ، بسیاری از نهادهای ایرانی را بر اساس چند بهانه یا تگ تحریمی متفاوت تحریم کرد. بنابراین بایدن نمی‌تواند با بازگشت به برجام آنها را از تحریم خارج کند. به طور مثال بانک مرکزی ایران که پیش از برجام به بهانه پولشویی برای فناوری هسته‌ای ایران در لیست تحریم بود و با برجام از لیست تحریم خارج شد، اکنون به بهانه تروریسم و با تگ تحریمی تروریسم نیز در لیست تحریم است و معلوم نیست با بازگشت بایدن به برجام از لیست تحریم خارج شود. نهادهای هدف برنامه تحریم‌های ثانویه بانکی با تگ تحریمی[IFSR]  مشخص شده است و تگ تحریمی هسته‌ای یا موشکی نیز یکسان است. برنامه تحریم‌های ثانویه بانکی، به هر بهانه‌ای، عامل کاهش فروش نفت و دسترسی‌های ارزی ایران است. با یک جست‌وجوی ساده در سایت خزانه‌داری آمریکا مشخص می‌شود از مجموع 913 نهادی که هدف تحریم‌های ثانویه بانکی قرار گرفته‌اند، 462 فرد و نهاد فقط به بهانه موشکی یا هسته‌ای در لیست تحریم قرار گرفته‌اند و بقیه یا به بهانه‌های دیگر یا با مجموعه‌ای از بهانه‌ها در لیست تحریم قرار دارند.      2- تسلیم همه‌جانبه و صبر راهبردی: مانع دومی که باعث می‌شود جو بایدن براحتی به برجام بازنگردد، سیاست آمریکا برای مذاکره درباره همه موارد اختلافی با ایران است. دموکرات‌ها پیش از این اعلام کرده بودند تنها با برجام توقف تحریم‌ها اثر نخواهد داشت. اوباما در پاسخ به این موضوع که چرا روابط بانکی ایران پس از برجام همچنان برقرار نیست، گفته بود: «ایران همچنان موشک‌های بالستیک دارد و از حزب‌الله حمایت می‌کند». جان کری نیز پس از خروج ترامپ از برجام اعلام کرده بود ما هم به وقتش از برجام خارج می‌شدیم و این توافق زمینه‌ای بود برای سایر موضوعات. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی بایدن نیز بازگشت آمریکا به برجام را برای فراهم کردن مذاکرات بعدی درباره مسائل گسترده‌تر می‌داند. این موضوع اکنون برای آمریکایی‌ها به ۲ جهت اهمیت بیشتری پیدا کرده است؛ اولا آنها تجربه ترامپ را پشت سر گذاشته‌اند و برای اینکه کسی مانند او مجددا نتواند ساختار و سناریوی دموکرات‌ها را خراب کند باید در همه زمینه‌ها با ایران توافق کنند و از ایران تعهدات بلندمدت برای اعمال محدودیت‌های هسته‌ای، موشکی، حضور در منطقه و... بگیرند؛ موضوعی که اروپایی‌ها نیز عملا آن را دنبال می‌کنند. به طور مثال وزیر خارجه آلمان اخیرا اعلام کرده است به توافقی گسترده‌تر از برجام نیاز داریم. از طرف دیگر آنها با توجه به اتخاذ سیاست صبر راهبردی توسط ایران و بی‌پاسخ گذاشتن خروج آمریکا از برجام، به این درک رسیده‌اند دولت فعلی ایران به آنها دل بسته است. بنابراین بایدن از این صبر راهبردی و دلبستگی، بیش از آنکه برای بازگشت به برجام استفاده کند، همان‌طور که گفته است برای گسترش مذاکرات استفاده خواهد کرد.    ب- بازگشت آمریکا به برجام چه تأثیری دارد؟ با وجود همه این موانع، اگر فرض کنیم آمریکا به سرعت و با یک کاغذ خوب به برجام برگشت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا آینده روشنی که برخی مقامات دولتی و حامیان‌شان مطرح می‌کنند رخ خواهد داد؟ آیا سیل سرمایه‌گذاری خارجی به ایران سرازیر می‌شود؟ یا اینکه فروش نفت و ارز حاصل از آن اقتصاد ایران را شکوفا خواهد کرد؟ بانک‌های خارجی برای انتقال ارز با ایران همکاری می‌کنند؟ آیا مانعی بر سر راه اثربخشی این بازگشت وجود ندارد؟ 1- تحریم‌های فراگیر: حتی با بازگشت آمریکا به برجام، 444 فرد و نهاد هدف تحریم‌های ثانویه بانکی، یعنی 49 درصد از آنها، همچنان به بهانه تروریسم در لیست تحریم هستند که شامل توافق هسته‌ای نمی‌شود. قرار داشتن این نهادها در لیست تحریم حتی کمک‌های بشردوستانه به ایران را با محدودیت رو‌به‌رو می‌کند. خزانه‌داری آمریکا هم اعلام کرده است افراد و نهادهای قرار گرفته در لیست تحریم بر اساس این برنامه تحریمی همچنان شامل تحریم‌های ثانویه بانکی هستند و هیچ استثنایی در این زمینه از جمله در موارد حقوق بشری وجود ندارد.      بانک‌های دنیا نیز به همین دلیل، ریسک انجام چنین تجارتی را قبول نمی‌کنند. دیده‌بان حقوق بشر نیز در گزارش خود می‌گوید: «استفاده بیش از حد دولت ترامپ از تگ تروریسم بیش از پیش تجارت بشردوستانه با ایران را تهدید می‌کند». این موضوع باعث می‌شود اروپایی‌ها از ایران بخواهند الزامات FATF را اجرا کند تا نهادهای تحریمی از تراکنش‌های مالی ایران حذف شوند؛ الزاماتی که از یک جهت باعث خودتحریمی در ایران می‌شود و از طرف دیگر دور زدن تحریم‌ها را با اشکال رو‌به‌رو می‌کند.  2- بالا بردن ریسک حضور شرکت‌ها در ایران توسط آمریکا: مرکز امنیت نوین آمریکا، در گزارشی با عنوان ابزارهای نوین جنگ مالی در سال 2016 اشاره می‌کند که پس از اعمال تحریم‌های مالی توسط آمریکا، توافق با این کشور نمی‌تواند شرکت‌ها و بانک‌ها را راضی کند تا با کشور هدف تحریم همکاری کنند، چرا که شرکت‌ها و بانک‌ها این احتمال را می‌دهند که هر لحظه توافق ملغی شود و تحریم‌ها بازگردد، بنابراین ریسک برقراری ارتباط را نمی‌پذیرند. این ریسک درباره ایران بیشتر وجود دارد، چرا که شرکت‌ها، بانک‌ها و حتی خریداران نفت ایران، یکبار در دوران برجام افزایش تحریم‌ها در دوره اوباما و خروج از برجام در دوره ترامپ را تجربه کرده‌اند و امکان دارد این اتفاق مجددا تکرار شود.  بنابراین این تصور که با بازگشت بایدن، فروش نفت یا دسترسی‌های ارزی ایران افزایش می‌یابد و اقتصاد ایران متحول و شکوفا می‌شود، همانند ادعاهای گذشته مقامات دولتی درباره «گلابی» برجام نادرست و صرفا به منظور همراه کردن افکار عمومی به منظور پیشبرد اهداف حزبی و جناحی در عرصه بین‌المللی است.