ریاست‌جمهوری، نظامیان و توسعه

ساختار قدرت در ايران در قانون اساسي کشور به‌گونه‌اي است که هرم قدرت، روحانيت محور تعريف شده است. با اين وجود اين روزها با نزديک شدن به انتخابات رياست‌جمهوري خرداد 1400 کانديدا شدن نظاميان به محل بحث محافل سياسي ايران تبديل شده است. به عنوان يک کارشناس و تحليلگر سال‌هاست موافق ورود و قبضه قدرت توسط نظاميان بوده و هستم. اين نگرش برخاسته از انديشه توتاليتر نبوده و نيست بلکه به‌خاطر آن است که اينجانب ورود نظاميان به قدرت را مسير هموار شدن راه توسعه در ايران مي‌دانم. البته اين سخن مطلق نيست و بعضا نيز مي‌تواند اثرات معکوس داشته باشد. تجربه ايران، ترکيه و‌... در دوره آغازين قرن گذشته اثبات مي‌کند که قرار گرفتن نظاميان در راس قدرت کشور را از ترتيبات ملوک‌الطوايفي، ايلاتي و‌... دور کرده و بسترساز توسعه زيربنايي مي‌شود. اگرچه دنياي امروز دنياي اقتصاد است اما در کشورهاي مختلف جهان، نظامي‌گري و نظاميان در کنار قشر دانشگاهي و روشنفکري مهم‌ترين عامل ورود کشورها به عرصه توسعه و پيشرفت بوده‌اند. اگر نظاميان در ترکيه خود را وارث جمهوريت مي‌دانند، طبيعي است که نظاميان در ايران خود را حافظ نظام بدانند. به‌هرحال با توجه به اينکه ابزار کار نظاميان ارتباطي مستقيم با توسعه و پيشرفت روز داشته و دارد، ارتباط تنگاتنگ نظاميان با ضرورت کسب علم و دانش روز سبب شده است که کمتر نگران حضور مستقيم نظاميان در قدرت باشم. حال اگر اين نظاميان در کنار امور نظامي به کار اقتصادي و... پرداخته باشند، به‌واسطه ارتباطات برقرار شده با واقعيت‌هاي حاکم بر اقتصاد، ابعاد اين نگراني کمتر نيز مي شود. توجه داشته باشيم شکست‌ها و پيروزي ها از زمان صفويه تا امروز نيز سبب شده است در توسعه ايران نظاميان و نظامي‌گري نقش بارز داشته باشد‌. نظاميان چون روي زمين هستند با واقعيت حاکم بر نظامات قدرت بيشتر آشنايند. نظاميان در محاسبات خود در هنگام مواجهه با بحران‌ها، زميني‌ انديشيده و کمتر به امداد غيبي و آسماني اعتماد مي کنند. نگران روحيه و ادبيات سلحشوري نظاميان نباشيد، اين از ضروريات نظامي‌گري است. نظاميان با ورود به عرصه سياست‌، روحيه و ادبيات خود را تنظيم خواهند کرد. با توجه به ارتباطات نظاميان با علم و فناوري روز و روانشناسي کلي آنان، به نظر مي‌رسد به قدرت رسيدن يک رئيس‌جمهوري که يونيفرم نظامي را درآورده و لباس سياسي بر تن کرده است، شايد بتواند کشور را از چرخش به دور باطل دور کند، سبب شود چرخ کشور بر مبناي تعقل و واقعيات حاکم بر نظام بين‌الملل بچرخد‌. نظاميان خودي‌اند و يک‌کاسه شدن قدرت، سبب خواهد شد پاسخگويي در قبال مسئوليت، به يک مطالبه عمومي تبديل شود و راه فرار از مسئوليت مترتب بر قدرت بسته شود‌‌. نه صاحب عباي شکلاتي و نه صاحب کليد، هيچ‌يک نتوانستند پاسخگوي آراي اتخاذشده و اعتماد مردمي باشند که اميد به آنها بسته بودند. در انتخابات پيش رو بگذاريد و بگذاريم همانان که قبل از برجام در عمان مذاکره مي‌کردند، اين‌بار بر تمامي شئون حاکم شوند، شايد ايراني دور از بحران و جنگ را به ارمغان آورند و توسعه و پيشرفت را لايق اين مردم بدانند.