ضرورت لزوم ‌تداوم هوشمندی تا تغییرات کاخ سفید

 
 
 
 


تقريبا از زماني که مشخص شد دونالد ترامپ در انتخابات شکست خورده و درحقيقت فرمان کاخ سفيد به دست کسي ديگر خواهد افتاد همه توجه‌ تحليلگران به چگونگي مديريت مدت زمان سه ماهه‌اي که ترامپ جاي خود را به بايدن در کاخ سفيد مي‌دهد، متمرکز و تبديل به يکي از موضوعات مهمي شد که بعد از انتخابات آمريکا تابه‌حال همانند ديگراني که هشدارهاي لازم را داده‌اند، به آن پرداخته‌ام. دليل اين مساله در وهله اول به روانشناسي شخصيت ترامپ برمي‌گردد که با تصميمات شاذي که طي چهار سال گذشته در عرصه‌هاي بين‌المللي و داخلي گرفت و اقدامي که سال گذشته در چنين روزهايي انجام داد و شخصا فرمان ترور سردار سليماني را صادر کرد و منجر به اتفاق ناگواري شد و مرد بزرگي را از دست داديم، يکي از مسائل مهمي بود که تحليلگران نسبت به آن- روانشناسي شخصيت ترامپ- هشدار مي‌دادند. فردي با اين شاخصه‌هاي غيرطبيعي که در شخصيتش وجود دارد و اضافه بر اين، مساله شکستش در انتخابات هنوز هضم نشده و سعي مي‌کند خود را پيروز انتخابات نشان دهد، گوياي اين است که از چنين آدمي هر کاري ممکن است صادر شود و حواس‌هاي جمع مي‌طلبد. دومين مساله‌‌اي که ايجاد شده به بايدن برمي‌گردد که در زمان تبليغات و مبارزات انتخاباتي، مشخصا نسبت به بسياري از تصميمات ترامپ مثل قانون مهاجرت، معاهده پاريس و برجام که آمريکا از آن خارج شده بود، مخالفت کرده بود و از اينکه در اولين روز ورودش به کاخ سفيد قانون مهاجرت را ملغي خواهد کرد و همچنين به صراحت از بازگشت به معاهده پاريس و برجام سخن گفته بود که اين موضوع، باعث نگراني کشورهايي مثل رژيم صهيونيستي، عربستان و امارات شده بود که البته نه به خاطر اينکه بايدن پيروز شده بود بلکه به خاطر اينکه در زمان اوباما هم با توافق ايران و 1+5 مخالف بودند. چون برجام يکسري انرژي‌هاي ايران را در منطقه و جهان آزاد خواهد کرد و ايران از تحريم‌هاي سازمان ملل بيرون خواهد آمد. آنها مخالفت مي‌کردند چون همواره مي‌خواهند ايران را در گوشه رينگ نگه دارند. موضوع بعدي به لابي‌هاي سنگين کشورهاي عرب منطقه که ممکن است با تيم بايدن انجام دهند، برمي‌گردد که بدين‌وسيله هشدارها و انذارهايي درمورد بازگشت آمريکا به برجام دهند يا از لحاظ حقوقي يکسري شرط و شروط جديد بگنجانند؛ همانطور که خواهان حضور در هرگونه مذاکره شده بودند. ولي خطر يا تهديد اصلي از جانب اسرائيل بود که درحقيقت سعي مي‌کرد هم ايران را تحريک کند و هم با ماجراجويي‌هايي پاي آمريکا را به ميان بکشد تا کار بازگشت بايدن به برجام را مشکل کند يا او را در برابر عمل انجام‌شده قرار دهد. تشديد حملاتش در سوريه عليه منافع ايران و پايگاه‌هاي ايراني که کرارا بمباران مي‌کرد و براي اولين بار طي دو سال گذشته حملات نظامي را به‌عهده گرفت، از جمله اين اقدامات است. يا ورود زيردريايي آمريکا و اسرائيل که مطمئن نيستم از تنگه هرمز گذشته باشند و خبرهايي نيست که بتوان کاملا تاييد کرد، ولي حضور نظامي‌هاي آمريکايي در خليج‌فارس و تبادل نيروها امر و روالي طبيعي است و در مورد اسرائيل کاملا غيرطبيعي است. هرچند احتمالا آمريکايي‌ها وارد درگيري نظامي با ايران نمي‌شوند و مشي ترامپ نيز اينگونه نبود همانطور که در جريان پهپاد سرنگون‌شده، وارد تقابل نشد...
ادامه صفحه 2