قدرت رسانه

اکبر نصراللهی
استاد علوم ارتباطات
در خصوص بسته شدن حساب کاربری توئیتر ترامپ بحث کشورهایی که ادعا ندارند، روشن است اما در مورد کشورهایی که همیشه دیگران را به محدودیت آزادی بیان و سانسور متهم می‌کردند، جالب و قابل تأمل است. همانگونه که شورش و اغتشاش و عملکرد خلاف عرف و قانون ترامپ، چهره کنشگران حاکمیتی غرب را آشکار کرد، عملکرد توئیتر، اینستاگرام، یوتیوب و... هویت نظام رسانه‌ای غرب و میزان پایبندی آنان را به آموزه‌های خود در مورد جریان آزاد اطلاعات برملا کرده است. به نظر می‌رسد، وقتی پای امنیت در غرب در میان باشد، آنها همه کار را مجاز می‌دانند.  باید از دوره 4 ساله ریاست جمهوری ترامپ تشکر کنیم، زیرا اگر ترامپ نبود، تا این حد مردم دنیا با واقعیات غرب آشنا نمی‌شدند، در این 4 سال به اندازه کل تاریخ، مردم با غرب آشنا شدند تا پیش از این چنانچه دانشجویان، استادان و پژوهشگران می‌خواستند، مدیا را در کشورهای مختلف مقایسه کنند، با سختی‌های زیادی برای دستیابی به عناصر مختلف روبه‌رو می‌شدند اما امروز با توجه به رشد تکنولوژی و رسانه، کل دنیا به ‌کارگاه بزرگ رسانه‌ای و ارتباطی تبدیل شده و همه افراد جامعه حتی مردم عادی هم می‌توانند اخبار را در کل دنیا رصد و راستی آزمایی کنند. به‌عنوان مثال تئوریسین‌های غربی همیشه موضوع آزادی بیان را مطرح کرده و در این حوزه داد سخن داده‌اند، اما حالا در این راستا مردم می‌توانند به راحتی این ادعاها را راستی آزمایی کنند. نکته دیگر که قابل تأمل است، این است که امروز توئیتر از یک جهت، قدرت رسانه‌ها را نشان می‌دهد، وقتی یک بخش خصوصی در امریکا می‌تواند حساب توئیتری رئیس‌جمهوری امریکا را مسدود کند، این کار، یعنی اثبات قدرت بالایی که یک رسانه دارد. ترامپ رئیس جمهوری بوده که 70 میلیون رأی آورده، چرا غرب به او تریبون نداده، اینهایی که خواهان آزادی بیان هستند، چطور تبدیل به دیکتاتور رسانه‌ای می‌شوند در حالی که به راحتی می‌توانند، توئیت‌هایی که منتشر کننده خشونت است، حذف کنند اما در عمل صورت مسأله را حذف کرده و حساب کاربری را مسدود می‌کنند. حال از زاویه‌ای دیگر به مسأله نگاه می‌کنیم، این عمل توئیتر، یادآوری می‌کند که امنیت ملی در همه جای دنیا مهم است و جزو اصول ملی محسوب می‌شود و هر جای دنیا که امنیت ملی مورد خطر قرار می‌گیرد، لازم است، رسانه‌ها هم به ماجرا توجه کنند. از طرفی دیگر، وقتی پای امنیت ملی به میان می‌آید، سیاست رسانه‌ها در مراتب پایین‌تر قرار می‌گیرد، به‌عنوان نمونه در حادثه 11 سپتامبر با هدف قرار گرفتن برج‌های دوقلو، هم مردم و هم رسانه‌ها و کنشگران حاکمیتی موافق سانسور بودند زیرا تصور می‌کردند، با رسانه‌ای شدن برخی موضوعات، تروریست‌ها موفق به انجام مراحل بعدی رفتارهای تروریستی خود شوند و از این ماجرا سوء‌استفاده شود.