رفع موانع تولید بله؛ رانت نه!

اول اسفند 1394«قانون رفع موانع تولید
رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور» در راستای اجرای «اصل 123 قانون اساسی» به
دولت محترم ـ دولت نخست آقای روحانی ـ
ابلاغ شد، قانونی که اگر در خوانش، تفسیر و اجرا، دچار انحراف و تفسیر به رای نشود می‌تواند گره از بسیاری از مشکلات این سرزمین را مرتفع سازد اما چه می‌شود کرد که برخی اساساً در همان پله ی نخست؛ اگرچه رفع موانع را به وضوح می‌شنوند اما ره به بیراهه ی رانت و سوء استفاده‌های شخصی می‌برند(!)


از این دست انحراف‌ها و سوء تفسیرها و تفسیر به آراء در این دوران کم ندیده ایم؛ شاهد مثال، بلایی که بر سر «اصل44 قانون» اساسی آوردند و خصوصی‌سازی را با به تاراج دادن
بیت المال، از بیخ و بن اشتباه گرفتند.
در این دو نقطه ی بلاساز و فسادخیز یعنی اشتباه گرفتن« رفع موانع تولید » با «رانت» و «خصوصی سازی» با «تاراج بیت المال» رسانه هرچه گفت و نوشت و داد زد و پیش‌بینی کرد؛ کسی متوجه نشد و اگر متوجه شد به گوش هوش سپرد!
داستان رسانه و مقابله با فساد دست بر قضا در همین بزنگاه‌ها و گلوگاه‌ها به بن بست می‌خورد که از یک سو رسانه فریاد بر می‌آورد که آن چه باید انجام می‌شد« رفع موانع تولید» بود و
آن چه دارد انجام می‌شود«رانت» است و
از سویی دیگر جماعتِ مدعی طلبکارانه! بانگ بر می‌دارند که آن چه به اسم اطلاع‌رسانی در حال انجام است، اطلاع‌رسانی نیست و سیاه‌نمایی است.
نه به عنوان وکیل رسانه که در مقام دفاع از خود می‌گوییم؛ کی؟ کی؟ کجا با « رفع موانع تولید » مشکل داشته ایم، کی؟ کی؟ کجا؟ گفتیم چوب لای چرخ تولید بگذارید که این گونه ابرو و خط و خطوط پیشانی در هم فرو می‌کشید؟ ما رسانه‌ای‌ها جز این است که می‌گوییم « رفع موانع تولید» آری! «رانت» و خاصه بخشی و سوء استفاده نه!؟
اصلا بیاید کمک کنیم زیر پای تولید‌کننده و سرمایه‌گذار واقعی و نه رانتی و سفارش شده، فرش قرمز پهن کنیم، اصلا بیایید رایگان خودمان را وقف تولیدکننده ی واقعی و سرمایه‌گذار درستین کنیم اما از ما نخواهید در برابر رانت و نوچه پروری و ویژه خواری سکوت کنیم.تجربه ی سال‌ها روزنامه نگاری به ما می‌گوید کار از یک جایی به بعد از ریل بیرون می‌رود، فرو می‌غلتد در مغالطه، اصلا واژه‌ها دچار بدمعنایی و بدفهمی می‌شوند در حالی که سخن ساده و سلیس و روان است. می گویند نمی‌گذاریم از سرمایه‌گذار و تولید‌کننده حمایت کنیم می‌گوییم آن چه شما می‌خواهید و نمی‌شود و نباید بشود رانت بخشی به عده‌ای خاص است که اگر مبنا رانت بخشی باشد که هر کارنابلد از راه رسیده‌ای می‌شود تولید‌کننده و
سرمایه گذار! خدا سلامتش بدارد یکی از تجار موی سپید کرده می‌گفت این که به من می‌گویند تاجر به دیگری می‌گویند معلم به آن دیگری دکتر و آن دیگری از دیگری مهندس بدین معنا است مسیری را طی کرده‌ایم یکی درس خوانده، دانشگاه دیده، به اصطلاح قدیمی‌ها دود چراغ خورده و شده است دکتر، مهندس، معلم یکی هم شاگردی بازار کرده و کمر زیر بار ضرر و زیان و رکود و کسادی خم کرده وگرنه اگر قرار بود یک شبه یک نفر تاجر و تولید‌کننده و سرمایه‌گذار شود که همه از 6 سالگی شروع می‌کردند نه از
60 سالگی آن هم بعد سال‌ها خون دل خوردن و زجر کشیدن!؟
مانده‌ایم کدام شیر پاک خورده‌ای نخستین بار مدعی پیمودن ره صد ساله در یک شب شد اما هر که بوده لابد از یاد برده است که
«بار کج به منزل نمی‌رسد!» مخلص کلام این که مخلص تولید‌کننده و سرمایه‌گذار واقعی هستیم اما اگر فکر می‌کنند و به غلط انتظار دارند از رانت هم به میزان سرمایه‌گذاری راستین حمایت کنیم و در برابر خاصه خرجی‌ها سکوت کنیم سخت در اشتباه هستند که مسیر فلاح و رستگاری این سرزمین در رفع موانع تولید و خصوصی‌سازی واقعی است و راه ویرانی رانت و ویژه خواری! حال عده‌ای تکلیف خود را با این دو واژه مشخص کنند تا رسانه نیز حرف آخر را همین ابتدای ماجر بزند البته بعد 43 سال!