درباره نظرسنجي‌هاي مجازي

يكي از امكاناتي كه اخيرا در اختيار عموم افراد قرار گرفته، نظرسنجي اينترنتي است. كاري به ظاهر ساده و كم‌هزينه يا در واقع بدون هزينه كه اجرا‌كننده گمان مي‌كند يافته‌هايش بسيار گرانبها خواهد بود. الان كه وارد فصل انتخابات مي‌شويم بازار آن داغ خواهد شد. هر فرد يا كانالي كه مخاطبان قابل توجهي داشته باشد، مي‌كوشد كه از اين امكان خود استفاده كند. به‌طور قطع يافته‌هاي آن مي‌تواند معرف واقعيتي باشد و چه بسا ارزشمند است، ولي مشكل اصلي اين است كه بايد مشخص كرد، اين يافته‌ها معرف چه واقعيتي است؟ اگر قرار باشد هر كس در هر كانالي يا پيجي يك يا چند سوال را طرح كند و نتايج آن را به عنوان افكار عمومي تعميم دهد، خوب همه اين كار را خواهند كرد و آنگاه خواهيم ديد كه با صدها افكار عمومي گوناگون در موضوع واحدي مواجه هستيم.  براي آنكه بدانيم نتايج اين نظرسنجي‌ها تا چه اندازه با يكديگر متفاوت است، كافي است يك نظرسنجي را همزمان و در مدت محدود در تلگرام، اينستاگرام و توييتر يك نفر و نه حتي افراد متفاوت، طرح و نتايج آنها را مقايسه كرد. همچنين مي‌توان يك پرسش را در يك پيج يا كانال يا اكانت توييتري سه نفر متفاوت طرح و نتايج آن را مقايسه كرد. مي‌توان همزمان يك سوال را در فضاي مجازي نيز به صورت حضوري يا تلفني طرح و نتايج را مقايسه كرد. به‌طور قطع و يقين همه اين موارد با يكديگر تفاوت‌هاي جدي خواهند داشت. علل آن نيز روشن است. در درجه اول همه اين نظرسنجي‌ها جامعه آماري گوناگوني دارند، به عبارت ديگر حتي اگر هيچ مشكلي در پاسخ‌ها نباشد، نتايج معرف آراي گروه‌هاي گوناگوني است. كساني كه عضو كانال بنده هستند يا مطالب آن را در جاهاي ديگر مي‌بينند و به نظرسنجي پاسخ مي‌دهند، متفاوت هستند از كساني كه عضو كانال يك اصولگراي تندرو يا طرفدار براندازي هستند. حتي مخاطبان من در توييتر متفاوت هستند از مخاطبانم در كانال تلگرامي.  مشكل ديگر در نظرسنجي‌هاي اينترنتي اريب و انحراف شديدي است كه ميان پاسخ‌دهندگان با كساني كه پاسخ نمي‌دهند، وجود دارد. اين مساله در نظرسنجي‌هاي تلفني و خياباني تا حدودي كنترل مي‌شود ولي در نظرسنجي اينترنتي امكان چنين كنترلي وجود ندارد. در نظرسنجي‌هاي مجازي مي‌توان مسخره‌بازي درآورد و پاسخ‌هاي به كلي نامربوط و غلط داد...
 در حالي كه اين كار در نظرسنجي‌هاي كلاسيك بسيار كمتر رخ مي‌دهد، چون پاسخگو متوجه اين است كه درك تناقضات از طرف پرسشگر ممكن است و بالاخره در نظرسنجي‌هاي مجازي لشكر ترول‌ها (اوباش) مي‌توانند وارد ميدان شوند و با يك اقدام هماهنگ نتايج مشخصي را به نظرسنجي بار كنند. نكته ديگر اين است كه در نظرسنجي‌هاي ميداني پيدا كردن روابط ميان متغيرها و دريافت مفاهيمي عميق‌تر از ظاهر فراواني‌ها ممكن است، ولي اين امكان در نظرسنجي‌هاي مجازي كمتر وجود دارد. به اين دلايل و نيز حضور افراد غير معتبر و داراي پيش‌فرض‌هاي غيرعلمي و با انگيزه‌هاي سياسي در اين ميدان، اعتبار اين نظرسنجي‌ها را مخدوش و دريافت گزاره‌هايي معتبر از آن را بسيار سخت مي‌كند. به همين علت ترجيح دارد كه از استناد به اين نظرسنجي‌ها پرهيز كند، چراكه به راحتي مي‌توان خلاف آن را نيز ارايه كرد. اين به معناي آن نيست كه اين نظرخواهي‌ها به كلي بي‌فايده است و انجام نشود، بلكه به معناي آن است كه اولا در استفاده از آنها بايد احتياط كامل كرد. دوم اينكه استنتاج از آنها به نسبت سخت است و بايد اهل موضوع بود تا بتوان نتيجه‌اي را آن هم با احتمال خطاي فراوان به دست آورد.  توصيه كلي اين است كه نظرسنجي‌هاي مراكز معتبر را معيار قرار دهيم، آن هم با تحليلي كارشناسانه. اعداد به خودي خود واجد معنايي دقيق نيستند. از فضاي مجازي به گونه ديگري مي‌توان واقعيات را استخراج كرد. شايد نظرسنجي، كم‌اعتبارترين آنها در اين فضا باشد.