عیدی‌های نوستالژیک در روزنامه خراسان 70 سال قبل

جواد نوائیان رودسری – ترانه زنده‌یاد فرهاد مهراد یادتان هست؟«بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی ...». عید نوروز برای هر ایرانی، یادآور خاطرات شیرین است؛ خانه‌تکانی‌های فرساینده و خریدهای هول‌هولکی شب عید؛ با آن بازار شلوغ و بوهای خوشی که تا ابد در خاطر می‌ماند و فریادهایی که بلاانقطاع از حلقوم فروشندگان بیرون می‌آمد. همه این‌ها به کنار؛ آن لحظه شورانگیز گرفتن عیدی از دست بزرگ‌ترها، فراموش‌شدنی نیست؛ قند آب می‌شد توی دلمان وقتی دست پدر یا پدربزرگ دراز می‌شد به سمت گنجه یا شاید توی جیبش! در این روزهای کرونایی که البته بازدیدها محدود شده‌است و رفت‌ و آمدها پرخطر، جای آن روزهای قدیمی را با خاطرات شیرینش خالی می‌کنیم. شاید جذاب باشد که بدانیم، پدربزرگ‌های ما از دست پدران و پدربزرگانشان، چه چیز عیدی می‌گرفتند و اصلاً دلشان به چه خوش بود. لابد می‌گویید این‌که پرسیدن ندارد؛ قدیمی‌ها قانع بودند؛ با یک سکه یا اسکناس چندریالی نو، یا حتی یک خروس قندی که بشود دمی را با آن، به شیرین‌کامی گذراند. تا پیش از بررسی آرشیو روزنامه خراسان، من هم مانند شما فکر می‌کردم؛ اما بعد از این کار، نظرم بالکل عوض شد؛ می‌پرسید چرا؟ با من بمانید تا عرض کنم. رادیو؛ رکورددار تبلیغ برای عیدی یکی از مهم‌ترین بخش‌های روزنامه‌های قدیمی برای مطالعه رفتارهای اجتماعی قدیمی‌ها، آگهی‌هایی است که از باب تبلیغات در روزنامه درج می‌شد. روزنامه خراسان که سری جدید آن از اول تیرماه سال 1328 به خانه‌های مردم مشهد راه یافت، یکی از آن روزنامه‌های پُرتبلیغ بود؛ یعنی هر کس می‌خواست جنس و کالای خود را به مردم معرفی کند، این روزنامه را انتخاب می‌کرد. خراسان در این زمینه، بین رقبایش دست برتر را داشت. اما برویم سر اصل مطلب، یعنی تبلیغات مربوط به خرید عیدی. دمِ عید که می‌شد، صفحات سه و چهار خراسان، پر می‌شد از آگهی‌های خرید عیدی؛ البته خراسان در سال‌های اول انتشارش، فقط چهار صفحه داشت. نخستین و پرآگهی‌ترین تبلیغ برای خرید مربوط می‌شد به «رادیو»؛ بله، همین رادیوی معمولی خودمان! در آن زمان دو مارک مشهور «آندریا» و «فیلیپس» را برای عیدی دادن پیشنهاد می‌کردند. مرکز فروش هر دو مارک، خیابان ارگ یا امام خمینی فعلی بود. مروری بر آگهی‌های نوروز 1329 و 1330، نشان می‌دهد که فروشندگان رادیو در شب عید بسیار فعال بودند و از خیر کوچک‌ترین فرصت برای عرضه کالا نمی‌گذشتند. تعداد بالای آگهی‌ها هم نشان می‌دهد که این تبلیغ‌ها احتمالاً تأثیر داشته و مشتری‌های زیادی را به مغازه دوستان رادیوفروش کشانده‌است؛ افرادی مانند آقای «یروانت» از اقلیت ارامنه ساکن مشهد که نمایندگی فیلیپس را داشت و مهندس بخشائی با مغازه «سوپر رادیو» که عرضه‌کننده مارک «آندریا» در مشهد بود. ترکیب عجیب سکه و شیرخشت و ساعت عیدی‌های پیشنهادی در روزنامه خراسان، به رادیو منحصر نبود؛ برخی، نمی‌دانم روی چه حسابی، چیزهای عجیب و غریبی را برای عیدی‌دادن پیشنهاد می‌کردند؛ مثلاً حبیب هراتی که در «سرای سلطانی»، یکی از شبه‌پاساژهای آن دوران مشهد که در فلکه جنوبی و ابتدای خیابان تهران (امام رضا(ع) فعلی) قرار داشت، توصیه‌اش به خوانندگان، عیدی دادن و سوغاتی بردن «شیرخشت» بود! یک داروی گیاهی ضدتب و یبوست که بیشتر به کار مریض‌داری می‌آمد! ساعت هم یکی دیگر از اقلام پیشنهادی بود. آن روزها هنوز استفاده از ساعت مچی در میان مردم رواج زیادی نداشت و اکثر کسانی که دستشان به دهنشان می‌رسید، از ساعت‌های جیبی و زنجیردار استفاده می‌کردند؛ اصلا روی جلیقه کُت‌ها، جیبی کوچک برای همین کار دوخته می‌شد. اما ساعت‌های مچی حال و هوای جوانی را القا می‌کرد. نوروز سال 1330 بود که مغازه «ساعتچی شرق» در خیابان ارگ و نزدیک باغ‌ملی، اطلاعیه مربوط به واردکردن مجموعه ساعت‌های مچی مدل 1952 را با مارک‌های «داماس»، «انویکتا» و «لوزینا»، در روزنامه خراسان منتشر و پیشنهاد کرد که مشهدی‌ها به عزیزانشان، ساعت عیدی بدهند. البته لابد قیمت ساعت‌ها هم خیلی بالا بود و خرید آن از عهده هر کسی برنمی‌آمد. اما از رادیو و ساعت و شیرخشت که بگذریم، مشهورترین آگهی خرید عیدی، مربوط به سکه بود. هدیه دادن سکه، البته سابقه‌ای طولانی داشت و تا امروز هم، پرداخت وجه نقد، هنوز در بسیاری از خانواده‌ها رایج است؛ گو این‌که حالا مد شده به جای پول، کارت اعتباری بدهند یا عیدی را مستقیماً در کارت عزیزان واریز کنند. یکی از کارهای بسیار جالب در سال‌های 1329 و 1330 برای تأمین عیدی، ضرب سکه‌هایی از جنس طلا و نقره، با نقش‌های خاص بود؛ مثلاً ایرجی زرگر، صاحب «زرگری ایرجی» که به اشتباه در روزنامه «ارجی» چاپ شده‌است و مغازه‌اش در ابتدای بازار بزرگ، حوالی کوچه سرشور قرار داشت، آگهی آوردن سکه‌های طلا و نقره را، با طرح‌ و نوشته‌های «مبارک‌باد»، «تبریک»، «علی بن موسی‌الرضا(ع)» و ...، در روزنامه خراسان منتشر کرد. خرید سکه بخش مهمی از نیازهای مربوط به تهیه عیدی را تأمین می‌کرد و بقیه موارد، بیشتر جنبه فانتزی داشت.