در بحران‌ها مردم را مقصر قلمداد نكنيد

آرمان ملی- وحید استرون:‌ امروز کشور با دو بحران شیوع کرونا و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم مواجه است و ناتوانی دولت در تامین واکسن کرونا، روزهای ناامیدکننده‌ای را پیش‌روی مردم قرار داده است. در این بین مسئولان ذی‌ربط مردم را مقصر موج چهارم کرونا با کاهش عدم‌پروتکل‌های بهداشتی و دورهمی‌های خانوادگی قلمداد می‌کنند. مردم نیز که بیش از یک‌سال با همه مشکلات‌شان پذیرای ویروس کرونا بوده‌اند، از این شرایط خسته شده و خود را بی‌پناه‌تر از گذشته می‌دانند. به باور کارشناسان وقتی مقصر موج چهارم کرونا، صف‌های خرید مرغ دولتی می‌شود، بی‌انصافی است که مردم را مقصر همیشگی دانست. این درحالی است که خبرهای رسانه‌های خارجی از واکسیناسیون عمومی در کشورهای همسایه و دیگر کشورها، هر روز مثل پتک برسر مردم فرود می‌آید. در این میان کشور ما خود را برای بزرگترین انتخابات در چهارسال گذشته و شناخت رئیس‌جمهور دولت سیزدهم آماده می‌کند و باید 28 خرداد مردم رئیس‌ جمهور آینده‌شان را با مشارکت حداکثری‌شان معرفی کنند، اما سوال اینجاست با عملکرد‌های دولت در مواجهه با بحران و بیماری کرونا، مشکلات موجود اقتصادی و افزایش شکاف اعتماد عمومی میان دولت و ملت، تا چه اندازه مردم جرات رساندن خود به پای صندوق‌های رای را خواهند داشت. «آرمان ملی» در گفت‌وگو با مجید ابهری، جامعه‌شناس و آسیب‌شناس این موضوعات را بررسی می‌کند.
  موج چهارم کرونا کشور را فرا گرفته و مسئولان و مردم دائم تقصیر را به گردن یکدیگر می‌اندازند؟ مردم معتقدند وضعیت کشور قرمز و همچنین سیاه به دلیل کم‌کاری دولت در خرید واکسن کرونا و نبستن جاده‌ها در نوروز 1400 بوده و مسئولان وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا باور دارند عدم‌رعایت پروتکل‌های بهداشتی از سوی مردم و برگزاری دورهمی‌های خانوادگی دلیل این اتفاق بوده است. شما کدام مورد را در این وضعیت بیشتر دخیل می‌دانید؟ 
پاندومی کرونا بر سراسر جهان سایه افکنده و دارای عوارض و ویژگی‌های خاص خود براساس شرایط اقلیمی، بافت فرهنگی، وضعیت اقتصادی و اوضاع سیاسی بوده است. بعد از ظهور و گسترش بیماری از ووهان چین، حتی مقامات ارشد سازمان جهانی بهداشت WHO باور نمی‌کردند، ویروس کووید19 مردم جهان و دولتمردان را دچار آشفتگی و سردرگمی کند. همان‌طور که شاهد بودیم تا چند ماه از شیوع این ویروس در کشور چین و کشورهای همسایه، سازمان جهانی بهداشتی اعلام وضعیت قرمز نکرد. در اکثر کشورهای جهان در مواقع بروز آسیب‌های اقتصادی و طبیعی، قصور احتمالی و قطعی از سوی هرفرد یا مسئول و سازمانی که باشد (چه دولت و چه مردم) به‌طور آشکار اعلام می‌شود، اما در کشور ما برخلاف عرف و عادت جاری، در این‌گونه شرایط روند آزاردهنده مقصر‌یابی شروع می‌شود و معمولا دیوار مردم و پایین‌ترین سمت‌ها در ادارات و سازمان‌ها کوتاه‌تر است و در نهایت بدون  تعریف و تعیین مقصر پرونده بلاتکلیف و سرگردان می‌ماند. دولت و دست‌اندر‌کاران، مردم را مقصر قلمداد می‌کنند و معایب و نقاط ضعف‌ها را به‌گردن آنها می‌اندازند. در مقابل مردم نیز دولت را مقصر شناخته و مشکلات را ناشی از سوء‌مدیریت و بی‌برنامگی آنها می‌دانند. اما فردی که مسئول می‌شود با یک فرد عادی تفاوت دارد و مردم نیز انصافا در این یک‌سال سنگ‌تمام گذاشته بودند، اما وقتی شرایط کشورهای دیگر در واکسیناسیون و حمایت‌های دولت‌ها را نسبت به مردم دیدند، از شرایط موجود ناامید شدند. هنوز پس از چند ماه از فروش واکسن در‌کوواکس، ایران توانسته از هم‌پیمانان روس و چینی خود واکسن تهیه کند. موضوع تحریم و دشواری‌های خروج ارز از کشور از یک‌طرف و عدم‌اعتماد به برخی واکسن‌ها از طرف دیگر، باعث کندی حرکت در تهیه این داروی حیاتی برای کشور شده است. البته در موضوع واکسن‌های سبد کوواکس، تشریفات اداری و دالان‌های پیچ در پیچ بوروکراسی، باعث ایجاد تاخیر در سفارش و ثبت‌نام برای وارد کردن آن شده است. از دید بنده، دولت و ضعف سیاستگذاری‌ها، اصلی‌ترین علت ورود به وضعیت سیاه و مشکلات مرتبط با آن بوده است. سهل‌انگاری دولت و نهادهای متولی در بستن جاده‌ها در نوروز و عدم‌تمایل به تعطیلی بانک‌ها و ادارات و حتی دورکاری کارمندان و... باعث شده بخش قابل‌توجهی از مردم نیز به سوی عادی‌انگاری و کم‌توجهی کشیده شوند. اما نتیجه این رفتارها، افزایش مبتلایان و فوت‌شدگان و مهمتر از همه خستگی و فرسودگی کادر درمانی است. نشستن و شمردن مبتلایان و فوت‌شدگان، تغییر دادن رنگ‌ها و احاله تقصیرها به‌گردن این و آن فایده‌ای ندارد. از طرفی نخبگان تلاشگر و توانمند ایران، حرکت‌های موثر و مناسبی را برای کشف و تولید واکسن در داخل کرده‌اند. پس از روز ورود اولین واکسن به داخل کشور تا پایان کرونا، در مرگ هر هموطن  دست‌اندرکاران سفارش و ورود در قبال آن مسئول و جوابگو بوده و قوه قضائیه باید با قاطعیت پیگیر این امر مهم باشد.
 یکی از مشکلاتی که بیشتر خود را در دوران شیوع کووید 19 نشان داده، عدم‌پاسخگویی مسئولان به مطالبات عمومی مردم بوده است. به عنوان مثال مسئول واردات واکسن در ایران، در پاسخ به انتقاد یک کاربر توئیتر نسبت به تاخیر یا تایید واکسن، می‌گوید «اجباری نیست، شما نزن!» و... تبعات این عدم‌پاسخگویی و شفاف‌سازی خود را در جامعه به چه شکلی نشان می‌دهد؟ 


بدون‌تردید پاسخگویی شفاف و منطقی به سوالات و دغدغه‌های مردم نشانه جایگاه شایسته مردم و توجه به‌حق پرسش و مطالبه‌گری آنهاست. اینکه یک مسئول به یک هموطن پرسشگر می‌گوید: «اجباری نیست تو نزن» این‌گونه خطاب و  پاسخ برخاسته از روحیه مردم‌ستیزی و بی‌توجهی به حقوق و جایگاه مردم در حکومت اسلامی است. به ‌نظر بنده حالا که چند ماه بیشتر از عمر این دولت باقی نمانده و مدیران فعلی براساس یک سنت تاریخی جای خود را به مدیران بعدی می‌دهند، این پاسخ‌های آزار‌دهنده به‌مردم نشانه ایجاد فاصله بین مردم و مسئولان است و تاثیر دادن قضاوت‌هایشان در رای و نظر آنها آثار خود را در روز 28 خرداد نشان خواهد داد.
 آثار اجتماعی کرونا در زندگی مردم به شکل استرس‌های روانی و اجتماعی خود را نشان داده است. تاثیرات این عوامل را در دوران پساکرونا چطور ارزیابی می‌کنید، در حالی که تمرکز مسئولان روی سلامت جسم و تجهیز بیمارستان‌ها بوده و کمتر مسئولی به فکر سلامت روح و روان مردم است. همان‌طور که چند روز پیش نیز رئیس اورژانس اجتماعی از افزایش خشونت خانگی خبر داده یا خودکشی دانش‌آموزان افزایش چشمگیری داشته است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟ 
حتما در گفتمان‌های مردم به‌ویژه عوام شنیده‌اید که در مورد فرد یا افراد حادثه‌دیده گفته می‌شود: «او فعلا گرم است و متوجه زیان‌ها و ضربه‌ها نیست.» این باور اجتماعی حالا در مورد مردم و دولت باید گفته شود. اینکه در مصیبت عزیز از دست رفته قادر به حضور در مراسم تشییع و تدفین عزاداری نیستی، درد فراق بردل می‌ماند. حتی یک فرزند نمی‌تواند بر بالین پدر یا مادر مبتلا به کرونای‌اش باشد یا از آنها عیادت کند. شرایط نامساعد اقتصادی و رکود آن در کنار ترس از ابتلا به کرونا سبب شده شرایط روحی و روانی مردم کاملا به‌هم بریزد و این موضوع نگران‌کننده است. پس فعلا مردم گرم هستند و مسئولان نیز غرق در روزمرگی و هیچ‌کس به ‌فکر ترمیم احساسات جریحه‌دار از فقدان‌ها و دلتنگی‌ها نیست؛ همان‌گونه که آثار جنگ تحمیلی هنوز بر روح و روان متولدین بعد از پایان جنگ ملاحظه می‌شود. هنوز اضطراب‌ها، استرس‌ها، وسواس‌ها و افسردگی‌ها بر اعصاب و روان برخی از هموطنان مشاهده می‌شود. این چندمین بار است که بنده و برخی از دوستان دانشگاهی بر دغدغه‌ها و عوارض  پساکرونا تاکید می‌کنیم و در‌خواست برنامه‌ریزی‌ و تهیه پروتکل‌های لازم با مشارکت روانشناسان،  روانپزشکان، رفتار‌شناسان و آسیب‌شناسان داریم. همان‌طور که گفتم فشارهای اقتصادی، گرانی و تورم، صعود موشکی قیمت‌ها، بیکاری و تعطیلی برخی از مشاغل، آثار ویرانگری بر روح و روان افراد؛ مخصوصا بر کیان و دوام خانواده‌ها خواهد داشت. افزایش آمار تنش‌های در قالب تقابل‌های کلامی و فیزیکی، رشد طلاق‌های عاطفی و افت تحصیلی فرزندان و فرار آنها از خانه، عوارض نامرئی و مرئی دوران کرونا و پسا‌کرونا خواهد بود.
 آنچه امروز در جامعه بیش از هر چیز خود را نشان می‌دهد، تقابل جان و نان است و هر چه قیمت «جان» کاهش پیدا کرده، در مقابل قیمت «نان» افزایش داشته است. این دو راهی جان و نان را چطور می‌بینید؟  
 جان و نان همواره در دو کفه ترازوی زندگی، به‌عنوان دو فرآیند قابل ارزیابی در مقابل یکدیگر قرار دارند. گاه جان متاعی ارزان در مقابل نان است و امروز دغدغه اصلی درصد قابل‌توجهی از مردم سفره آنهاست. همان‌طور که می‌بینیم در انتخابات ۱۴۰۰ نیز نان اصلی‌ترین دغدغه مردم و سفره تعیین‌کننده‌ترین معیار در گزینش آنهاست. نه اینکه معیار‌ها و ارزش‌های اصلی  که مردم به‌خاطر آنها انقلاب کرده و هزاران شهید در راه استحکام آن تقدیم کرده‌اند، به‌دست فراموشی سپرده شده‌اند، اما شرمندگی زن و بچه و ماندن تا پاسی از ‌شب در خیابان‌ها و بعد از خواب کودکان به خانه رفتن، دیگر بسیاری از مردم را فرسوده کرده است. بنابراین وقتی امید رنگ می‌بازد و ناامیدی بر روح مستولی می‌شود، وقتی فاصله طبقاتی چنان افزایش می‌یابد که کوه‌ها و تپه‌ها قادر به پر کردن آنها نیستند، وقتی یک پسر ۲۲ساله ایرانی و آقازاده در وسط میدان پاریس هنگام رقص زنان بد‌کاره بر‌سر آنها دلار می‌پاشد، و هم‌سن‌وسال‌های او با مقوایی در دست به‌دنبال ثبت‌نام مشتریان اسنپ و  تپسی هستند، چگونه می‌توان از عدالت علوی دم زد؟ وقتی یک کیلو گوشت گوزن اروپایی برای خوراک سگ‌های بالای شهر، 400 هزار تومان فروخته می‌شود و برخی دوسال است که مرغ و گوشت بر سفره خود ندیدند و به‌قول رئیس مجلس، مردم قدرت خرید پوست و پای مرغ را ندارند، چگونه باید از تقابل جان و نان صحبت کرد.
 با این اوصاف حدود دو ماه دیگر کشور باید خود را برای شناخت رئیس‌جمهور جدید و تشکیل دولت سیزدهم آماده کند. به نظر شما اصلی‌ترین مطالبه مردم یا چالش رئیس‌جمهور جدید چه خواهد بود، همان‌گونه که در صحبت‌هایتان به سفره مردم اشاره کردید.
اصلی‌ترین خواسته مردم؛ پاسخ به این سوال از سوی رئیس‌جمهور آینده است که «شما از مردم چه می‌خواهید؟» مردم با همه کاستی‌ها و دشواری‌ها ساخته و می‌سازند و اولین خواسته ما جواب به سوال بالاست. همان‌طور که قبلا هم عرض کردم، باید فردی وارد میدان شود که دغدغه اصلی او سفره مردم باشد و به‌طور اکید از وعده و وعید خود‌داری کند و با مردم صادق باشد. در این صورت مردم ما در صورت برخورد‌ صادقانه تا پای جان دولت را مورد حمایت قرار می‌دهند. اما درحال حاضر بسیاری از کشورها به‌فکر مرحله دوم واکسیناسیون هستند ولی هنوز ما نتوانستیم نیازمندان خطوط مقدم مبارزه با کرونا را واکسینه کنیم. در این شرایط آقای رئیس‌جمهور حداقل به کارشناسان دفترتان دستور فرمایید میزان سهم تاخیر وارد کردن واکسن را در تعداد مرگ‌ومیر مردم مشخص کنند.
 به اعــتقاد کــــارشناسان یکی از چالش‌های دولت سیزدهم رشد نرخ بیکاری و تعطیل یا نیمه‌تعطیل شدن واحدهای تجاری و تولید و افت کارکرد در اثر شیوع کرونا و تحریم‌هاست که در ادامه این روند به شدیدتر شدن بحران اقتصادی و بیکاری و در خطر افتادن معیشت مردم منجر خواهد شد.  این موضوع اقتصادی چگونه در قالب مسائل اجتماعی خود را در دولت آینده نمایان خواهد کرد؟ 
فشارهای اقتصادی معمولا از نگاه رفتار‌شناسی سیاسی، در قالب کاهش و از بین رفتن اعتماد اجتماعی به دولت مستقر، ناباوری یا دیرباوری وعده‌های آنها خواهد بود. افزایش صعودی و سریع آسیب‌های اجتماعی و فساد بر اثر کمبودها و گرانی‌ها نیز از عمده مشکلات اجتماعی این موضوع است. نافرمانی‌های مدنی و هنجار‌ستیزی، از محصولات اصلی فشار‌های اقتصادی در جامعه است و باید به این نکته منطقی نیز توجه کنیم که صبر و حوصله مردم اندازه و سقفی دارد. سکوت و تحمل مردم، ناشی از احترام به آرمان‌های انقلاب اسلامی و خون شهداست، پس نباید اینقدر صبر مردم را با همه مشکلات مورد ارزیابی قرار داد.
 صحبت پایانی شما؟‌
در خاتمه باید عرض کنم، گرفتن ژست‌های مردم‌دوستانه و گفتن  نکاتی مردم‌پسند و بیان کردن گوشه‌هایی از درد‌های مردم اموری هستند که امتیاز محسوب نمی‌شوند. بعضی از افراد به‌گونه‌ای سخن می‌گویند که گویی همه جرائم از هابیل و قابیل و طوفان نوح (ع) و مشکلات حضرت یوسف (ع) و سایر آسیب‌ها نیز بر گردن مردم بوده و دولتمردان هیچ دخالتی در وقوع آنها نداشته‌اند. اما لازم است عرض کنم بلوغ سیاسی و توانایی عقلانی مردم در سطحی بسیار بالا قرار داشته و نا‌گفته‌های ناشی از حیای ذاتی‌شان روزی بر زبان‌شان جاری خواهد شد.