نذر نفس برای وطن

عباس اسماعیل‌گل: این روزها که همه فعالیت‌های فرهنگی و هنری کشور متاثر از بحران جدیدی به نام کرونا است،‌ برخی نویسنده‌ها و ناشران کشور تصمیم گرفته‌اند به جای خانه‌نشینی، تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کنند و با پرداختن به موضوعات مرتبط با شرایط کرونایی، آثاری را همسو با این حال و هوا روانه بازار نشر کرده‌اند، البته بسیاری هم این روزها آثار مختلفی را در دست تهیه و انتشار دارند که طی روزها و ماه‌های آینده روانه بازار نشر خواهد شد. در میان آثار منتشرشده مرتبط با ویروس کرونا، کتاب‌های متنوعی به چشم می‌خورد؛ از کتاب در وصف مدافعان سلامت گرفته تا کتاب درباره فعالیت‌های جهادی اقشار مختلف. در ادامه این گزارش به 5 اثر کرونایی مجموعه عناوین «مدافعان سلامت» که توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است، پرداخته‌ایم.  *** جهاد در قرنطینه کتاب «جهاد در قرنطینه» روایتی از فعالیت‌های کارگاه جهادی شهید ابراهیم‌زاده در جهاد مقابله با ویروس کرونا محسوب می‌شود. در این اثر که پنجمین کتاب از مجموعه عناوین ناشر درباره «مدافعان سلامت» است معصومه بائی کار تحقیق و فروغ زال تدوین آن را بر عهده داشته‌اند. «جهاد در قرنطینه» که خاطرات جهادگران مشهدی در تهیه و دوخت ماسک و لباس‌های پزشکی و کادر درمان برای مقابله با کرونا را روایت می‌کند، به بازار نشر آمده  است. در مجموع کتاب پیش رو روایتی است از مردمی که به محض ایجاد بحران و تهدید برای کشورشان، قرنطینه خانگی را به میدان جهاد تبدیل کردند. در حالی که با آمدن کرونا، مردم متمدن غرب، به خوی غرب وحشی‌شان بازگشته بودند و فروشگاه‌ها را غارت می‌کردند، ما نیز به گذشته‌مان بازگشتیم؛ انگار دوباره مساجد و حسینیه‌ها، پایگاه‌های پشتیبانی جبهه شده و خانم‌ها شال و کلاه بافتن و شستن و دوختن لباس‌های رزمندگان را از سر گرفته باشند. این بار هم همان دست‌ها دوختند و همان چرخ‌ها چرخیدند، فقط جای پارچه لباس‌های خاکی را پارچه‌های سفید ماسک و گان گرفت. *** این بار «نوبت شماست»  کتاب «نوبت شماست» خاطرات گروه‌های جهادی یزد در مبارزه با کروناست که چاپ و روانه بازار نشر شده است.   در مقدمه کتاب «نوبت شماست» که سجاد اسماعیلی و سمانه سنایی، کار تحقیق و سجاد اسماعیلی، تدوین آن را بر عهده داشته‌اند، اینطور آمده است: «در این کتاب تلاش کردیم منتخبی از خاطرات فعالیت مجموعه‌های مختلف شهر یزد در مبارزه با کرونا را جمع‌آوری کنیم.  این خاطرات از دل مصاحبه با 70 نفر به دست آمده و فقط گوشه‌ای از فعالیت‌های کادر درمان و گروه‌های جهادی و مردمی و شرکت‌های‌ دانش‌بنیان است اما می‌تواند نمای خوبی از آن را نشان دهد. بیان خاطرات به تنهایی، نمی‌تواند عمق اتفاقات و فعالیت‌ها را آشکار سازد اما گستره این فعالیت‌ها در گروه‌ها و بخش‌های گوناگون کاملا نمایان است». کتاب «نوبت شماست» در 192صفحه و شمارگان 1500نسخه راهی بازار نشر شده است.  *** قصه جهاد‌گران خیاط کتاب «به چند خیاط ماهر نیازمندیم»؛ خاطرات بانوان خیاط یزدی از ایام کروناست که روانه بازار نشر شده است. این اثر نخستین جلد از مجموعه عناوین انتشارات «راه یار» در رده «مدافعان سلامت» بود که سمانه سنایی، تحقیق و ملیحه جهان‌آرا، زینب کشاورز و اسما مرتضایی‌راد نیز تدوین آن را برعهده داشتند. در بخشی از مقدمه کتاب «به چند خیاط ماهر نیازمندیم» چنین می‌خوانیم: «یزد؛ شهری که تاکنون ده‌ها کتاب درباره تاریخش نوشته‌اند و خوانده‌ایم اما کدام‌یک از ما تا به حال نام مهری مجیبیان را شنیده‌ایم؟ کدام‌یک از ما آوازه خیاط‌خانه‌های یزد در دوران دفاع‌مقدس به گوشش رسیده است؟ خیاط‌خانه‌هایی که با مدیریت یک زن، تعدادشان در مدتی کوتاه از یک به 22 رسید! 22 خیاط‌خانه فعال که بخش مهمی از لباس رزمندگان سراسر کشور را تأمین می‌کرد. روزانه صدها زن از سراسر یزد به خیاط‌خانه‌ها می‌رفتند و از پارچه‌هایی که با کمک‌های مردمی خریداری شده بود، لباس رزم می‌دوختند؛ بدون اینکه ریالی پول دریافت کنند. در طول سال‌های جنگ، خیاط‌خانه جزئی از حیات این زنان شده بود: بچه‌های‌شان را در همین خیاط‌خانه‌ها بزرگ می‌کردند؛ در خیاط‌خانه‌ها روخوانی قرآن و سواد خواندن و نوشتن می‌آموختند؛ مادرها برای پسران‌شان از دل همین خیاط‌خانه‌ها عروس پیدا می‌کردند؛ جهیزیه نوعروسان نیازمند را فراهم و گره‌ها از زندگی‌ها باز می‌کردند و... اینها فقط گوشه‌ای از باری بود که خیاط‌خانه‌ها از دوش جامعه برمی‌داشت... در سال‌های جنگ آنقدر عملکرد خیاط‌خانه‌های یزد گسترش یافت که در سراسر کشور، پشتیبانی جنگ یزد به خیاط‌خانه‌هایش شهره شد...». *** خاطرات طلاب جهادی با «هفت‌خان شستن» کتاب «هفت‌خان شستن»؛ خاطرات طلاب جهادی فعال در تغسیل و تدفین اموات کرونا است که روانه بازار نشر شده است. «هفت‌خان شستن»، سومین جلد از مجموعه عناوین انتشارات راه یار در رده «مدافعان سلامت» است که محمدحسین عظیمی و زهراسادات هاشمی، تحقیق و محمدجواد رحیمی نیز تدوین آن را برعهده داشتند. در بخشی از مقدمه کتاب «هفت خان شستن» چنین می‌خوانیم: «... از بس توی گوش‌مان خوانده بودند که عصبی و عقب‌مانده هستیم، داشت باورمان می‌شد اما به وقت کرونا، نه به فروشگاهی حمله کردیم، نه حرمت کسی را شکستیم و نه به داروها و وسایل بهداشتی بقیه کشورها چشم طمع دوختیم. به جای همه اینها رفتیم پای کار. یکی برای تولید ماسک داوطلب شد، یکی برای ضدعفونی معابر. پرستارها هم رفتند توی دهان شیر تا مردم‌شان را نجات دهند. حتی برای حفظ حرمت اموات کرونایی، عده‌ای داوطلب شدند، پیه همه چیز را به تن‌شان مالیدند و رفتند توی غسالخانه. انگار حال‌و‌هوای دهه 60 را از پستوی تاریخ درآورده بودند تا یک بار دیگر تکرار شود. اگر خبر این فداکاری‌ها کنار تخت بیمارستان‌ها، کنج کارگاه‌های تولید ماسک، کف خیابان‌ها یا روی سنگ غسالخانه‌ها جا می‌ماند و فراموش می‌شد، برخی رسانه‌ها بدون هیچ دست‌اندازی، ذهن مخاطب‌های‌شان را عاریه می‌گرفتند و همه چیز را تحریف می‌کردند. در این بمباران خبری و تحریف وقت و بی‌وقت حقایق، ثبت و نشر خاطرات نیروهای جهادی می‌توانست مثل شلیک منور، راه و بی‌راه را از هم جدا کند. این شد که سراغ تیم غسالخانه شیراز رفتیم و پای صحبت‌های آنها نشستیم تا خاطرات‌شان را در قالب کتاب پیش رو منتشر کنیم...». *** «نذر نفس» شیرازی‌ها برای ایران کتاب «نذر نفس» که روایتی متفاوت از جهادگران شیرازی است به عنوان چهارمین جلد از مجموعه عناوین انتشارات راه یار در رده «مدافعان سلامت» منتشر شد.  در پشت جلد کتاب به تقدیر رهبر انقلاب از جهادگران شیرازی اشاره شده و آمده است: «توی ذهن‌مان، راضی کردن صاحب‌خانه‌ها کار آسانی نبود اما به قدری صاحبخانه‌ها روی خوش نشان دادند که باور نمی‌کردیم. خیلی زود، فعالیت‌مان گسترده شد؛ از مشهد و اصفهان و تهران هم تماس می‌گرفتند... کار را ادامه دادیم تا رسیدیم به شب نیمه شعبان. آن شب، احیای خانگی داشتیم، صبحش خوابم برد. نزدیک ظهر از خواب پریدم. تا گوشی‌ام را روشن کردم، سیل پیام‌ها به سمتم سرازیر شد.  حاج‌آقا تبریک، حاج‌آقا خداقوت. با خودم گفتم صد رحمت به اصحاب کهف! همین‌جور، هاج و واج پیام‌ها را دنبال کردم تا به یکی از پیام‌ها رسیدم که نوشته بود: «حاجی، تبریک میگم. حضرت‌آقا در سخنرانی امروزشون اسم شیراز رو آوردن و از کار شما تقدیر کردن». پیام‌ها را جدی نگرفتم. گفتم این روز عیدی، بچه‌ها شیطنت‌شان گل کرده. باور هم نکردم تا وقتی که صحبت‌های آقا را با گوش خودم شنیدم. وقت نماز ظهر بود. سجده شکر رفتم و اشک شوق ریختم».   کار تحقیق کتاب «نذر نفس»  بر عهده محمدحسین عظیمی، زهراسادات هاشمی و سیدمحمدهاشمی بوده و تدوین آن توسط اسما میرشکاری‌فرد صورت گرفته است.