سم پاداش‌محوری در ورزش

واکنش تند و همراه با کنایه و سخره یکی از ملی‌پوشان والیبال به رقم پاداش پای سکوی مدال‌آوران المپیکی که قرار است توسط کمیته ملی المپیک پرداخت شود و جدا از پاداش سکه‌ای وزارت ورزش و دولت است، نشان‌دهنده نگاه پاداش‌محورانه برخی قهرمانان جهت حضور در مسابقات ملی است. البته این اولین بار نیست که محمد موسوی دست به چنین حاشیه‌سازی می‌زند و غیبت جنجالی او، سعید معروف و شهرام محمودی در جریان رژه کاروان ایران در المپیک ریو هنوز فراموش نشده است. حالا این ملی‌پوش والیبال با یک استوری در شبکه‌های اجتماعی، پاداش ۱۰ هزار دلاری مدال طلا، ۵ هزار دلاری مدال نقره و ۳ هزار و ۵۰۰ دلاری مدال برنز را ناچیز دانسته و در یک پیش‌بینی عجیب خدا را شکر کرده که والیبال مدال نمی‌گیرد تا این پاداش را دریافت کنند. این در شرایطی است که یکی از اهداف فدراسیون والیبال و آلکنو رفتن روی سکو و کسب مدال است. هدفی که هر‌چند سخت است، اما والیبالی‌ها آن را برای توکیو در برنامه‌شان قرار داده‌اند. حالا اینکه یکی از بازیکنان اصلی تیم ملی والیبال هنوز رقابت‌ها شروع نشده، آیه یأس می‌خواند و می‌گوید والیبال مدال نمی‌گیرد، نشان از رفع مسئولیت این بازیکن دارد. بازیکنی که با توجه به پوشیدن پیراهن تیم ملی باید برای هدفی که در نظر گرفته شده تا آخرین توانش تلاش کند، نه اینکه به بهانه کم بودن پاداش‌ها از همین الان نسخه مدال گرفتن والیبال در توکیو را بپیچد!
البته در این مقال، بحث اصلی بر سر نگاهی است که برخی ملی‌پوشان به صفر‌های پاداشی دارند که قرار است با حضور در یک دوره مسابقه به جیب‌شان برود، نگاهی پاداش‌محور که رقم آن می‌تواند مشخص کند که آن‌ها می‌توانند در یک رقابت موفق شوند یا نه. البته قاطبه جامعه ورزش از چنین نگاهی مبراست و همواره قهرمانان رشته‌های مختلف، به خصوص منهای فوتبالی‌ها در سخت‌ترین شرایط و در حالی که امکانات استانداردی در اختیار نداشته‌اند تمام سعی‌شان را کرده‌اند که در مسابقاتی که با پیراهن ایران حاضر می‌شوند با تمام وجود برای موفقیت تلاش کنند و برای‌شان کمتر مهم بوده پاداش موفقیتی که به دست می‌آورند چند صفر دارد، چراکه اولویت و هدف اول‌شان کسب یک نتیجه درخشان برای کشورشان بوده است.
البته برای چنین مدال‌آوران و ملی‌پوشانی هر چقدر هم پاداش در نظر گرفته شود کم است و نمی‌تواند زحمات و سختی‌هایی را که این قهرمانان برای گرفتن یک مدال تحمل کرده‌اند جبران کند، به‌خصوص که در سال‌های گذشته همین پاداش‌های اندک در نظر گرفته شده هم با تأخیر به دست آن‌ها رسیده و آخرین آن نیز پاداش قهرمانی دختران فوتسال در آسیا بود که پس از سه سال به آن‌ها پرداخت شد. پاداشی که ارزش آن با گذشت سه سال به چند برابر کمتر تقلیل پیدا کرده بود. رقم پاداش مدال‌آوران اگرچه در حد افتخاری که یک قهرمان کسب کرده نیست، اما اکثریت جامعه ورزش با توجه به شرایط سخت اقتصادی و تحریم، چنین مشکلاتی را درک کرده‌اند و اینطور نبوده که موفقیت در مسابقات را به بالا رفتن پاداش گره بزنند.
از برخی تبعیض‌های آشکار که در سیستم پرداخت پاداش در وزارت ورزش وجود دارد هم نمی‌توان گذشت. اینکه وزارت ورزش به فوتبالیست‌ها بابت چند برد بی‌اهمیت در جام ملت‌های آسیا، آن هم در مرحله مقدماتی، پاداش یورویی می‌دهد، اما در مقابل برای قهرمانان منهای فوتبالی که در المپیک یا جهانی باارزش‌ترین مدال‌ها را می‌گیرند، ریالی پاداش می‌دهد. چنین تبعیض‌هایی و همچنین رقم ناکافی پاداش قهرمانان در سیستم ورزش، اما هیچ وقت نگاه پاداش‌محوری برخی قهرمانان را توجیه نمی‌کند. نگاهی که یک هشدار برای ورزش کشورمان است، نگاهی که تعداد صفر‌های پاداش را به جای عرق ملی ملاک موفقیت یا ناکامی می‌داند و سعی می‌کند با بزرگ جلوه دادن اعتراض به پاداش، ناکامی را توجیه و آن را به کم بودن پاداش ارتباط دهد. این نکاتی است که برخی ملی‌پوشان که البته تعدادشان در ورزش محدود است باید بیشتر از گذشته روی آن تأمل و انتخاب کنند که آیا می‌خواهند برای پرچم ایران در مسابقات بجنگند یا برای صفر‌های رقم پاداشی که قرار است برای موفقیت‌شان دریافت کنند.