اصلاح‌طلبان متحد، اصولگرايان متشتت

همزمان با طرح مجدد موضوع احتمال تكرار راهبرد ائتلاف از جانب اصلاح‌طلبان كه ظاهرا همان حمايت اصلاحات از آقاي لاريجاني است، بايد بار ديگر تاكيد كنيم كه عملا اين مساله را منتفي مي‌دانم و فكر نمي‌كنم كه جريان اصلاحات به چنين تصميمي برسد. 
ضمن اينكه اگر شوراي نگهبان واقع‌بينانه و با لحاظ شرايط كشور اعم از وضعيت داخلي و بين‌المللي نگاه كند، براي برون‌رفت از نارضايتي‌هاي گسترده داخلي امروز و غلبه بر تهديدهاي موجود عليه امنيت ملي خردمندانه‌ترين راه، گشودن عرصه رقابت انتخاباتي است كه بهترين مسير براي افزايش قدرت ملي است؛ به‌واقع چه ايرادي دارد كه آقاي تاجزاده، حتي آقاي احمدي‌نژاد و همه كساني كه در حقيقت شرايط مندرج در اصل 115 قانون اساسي را دارند، ورود پيدا كنند و در چارچوب رقابت قانوني و با نشاط هر كدام بتوانند قشري را كه نمايندگي مي‌كنند، مجاب به حضور پاي صندوق راي كنند و با شكستن ركورد حداكثر مشاركت، نمايشي عزتمندانه همچون سال 76 از حضور سرمايه اجتماعي ارايه كرده تا مگر بدين‌ترتيب ترميم شكاف نسبتا عميق رخ داده بين حاكميت و ملت صورت بگيرد. معتقدم اگر جمله‌اي كه رهبري فرمودند كه اهم مساله در انتخابات مشاركت حداكثري است، در دستوركار شوراي نگهبان قرار گيرد ما مي‌توانيم نامزدهايي از همه تفكرات موجود در جامعه را در انتخابات پيش‌رو داشته باشيم.  فارغ از اين اما در تحليل فضاي رقابت انتخابات نيز بايد بگويم كه در جريان اصولگرا چند قطبي خواهيم داشت ولي در جريان اصلاح‌طلب پيش‌بيني من اين است كه ما با سازوكاري كه تعريف كرديم، به كانديداي واحدي خواهيم رسيد. 
در مجموعه اصولگرايان سنتي با محوريت جامعه روحانيت مبارز و ساير تشكل‌هاي سياسي همراه مثل جامعه اسلامي مهندسين و غيره، پيش‌بيني مي‌شود براي حمايت از آقاي لاريجاني تلاش كنند. آقاي رييسي نيز نامزد بخش ديگري از طيف‌هاي اصولگرايي هستند. جريان آقاي احمدي‌نژاد هم به عنوان بخش ديگري از حوزه اصولگرايي نامزدهاي مختلفي را به ميدان آورده، با اين اميد كه حداقل يك نفرشان تاييد شود. جريان اصولگرا متنوع‌ترين نامزدها را خواهد داشت و بعيد مي‌دانم كه در فرصت باقي مانده بتوانند روي نامزد واحد توافق و متمركز شوند اما در حوزه اصلاح‌طلبي بر اساس هدف و راهبردهايي كه تعيين شده پيش‌بيني من اين است كه به گزينه واحد مي‌رسيم. بر اين اساس نخست از بين اين 14 نفر كساني كه نام‌نويسي كنند و اولا بتوانند راي مناسبي در مجمع عمومي جبهه اصلاحات كسب كنند، ثانيا در مناظره‌هاي انتخاباتي پويايي و درخشش خوبي داشته باشند و ثالثا به فرض اينكه با تنوع نامزدهاي اصلاح‌طلب مواجه باشيم، كسي كه در صحنه نهايي بر اساس نتايج به دست آمده از نظرسنجي، بيشترين آرا را داشته باشند، كانديداي اصلاحات خواهد بود. درمجموع در جريان اصلاحات بستري مناسب براي رسيدن به نامزد مناسب و واحد را فراهم مي‌بينم.