یک بستر و دو رویا

بابک خطی‪-‬ رسیدن به تشخیص در پزشکی روال خاص خود را داشته، ترکیبی از گرفتن شرح حال، انجام معاینات و در مواقع لزوم پاراکلینیک اعم از آزمایش و تصویربرداری و... است.
نکته‌ی مد نظر این یادداشت پرداخت به احوال و احساسات یک بیمار و نزدیکانش در فرایند تشخیص و درمان است.
بیماری همراه با خود اضطراب می‌آورد و باعث نگرانی بیمار و اطرافیانش بر حسب شدت و ضعف علائم می‌گردد. در این نقطه حساس بیمار از لحاظ ذهنی بسیار آسیب‌پذیر است و عملکرد پزشک سوای بعد علمی و تشخیصی، اهمیتی خیلی بیش از آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد، دارد.
بیمار و حلقه نزدیکان تمام حرکات و سکنات پزشک خود را زیر نظر دارند و هر کلام از دهان پزشک با دقت به ذهن آن‌ها مخابره و با حساسیت ویژه تحلیل و استنتاج می‌شود.


رویه تشخیص و درمان یک بیماری را باید صادقانه و با بیانی واضح و روشن بدون استفاده از کلمات با بار مفهومی دوگانه و درحالی که عاری از تاویل‌و تفسیرهای منحرف‌کننده باشد به بیمار و همراهانش ارائه داد.
تک‌تک کلمات باید به درستی انتخاب شده و به زبانی کاملا قابل درک و بیانی شفاف به بیمار و همراهان ارائه شوند.
چنانکه گفته شد حتی حرکات و سکنات یک پزشک هم در این مرحله دارای حساسیت زیادی است.
یک آه کشیدن، سرتکان دادن، حرکت دست و... هنگام صحبت کردن یا خیره شدن در نتایج اقدامات پاراکلینیکی جملگی توسط ذهن بیمار و همراهان بلعیده و تفسیر به رای می‌گردد.
شاید گاهی لازم باشد ابتدا یکی از همراهان به طور دقیق در جریان شرایط قرار بگیرد و بعد به بیمار اطلاع‌رسانی شود و طبعا احتمالات دیگری نیز وجود دارد اما خط قرمزی در اینجا می‌تواند چراغ راه باشد؛ این مسئله که در تمام مراحل باید با بیمار صادق بود و از ارائه هرگونه تعابیر غیرواقعی
پرهیز نمود.
از سوی دیگر نیز تا تایید نهایی یک شک تشخیصی نیز نباید مارک بیماری را به یک فرد زد. برای یک پزشک، فکرکردن به تشخیص‌های افتراقی مختلف برای انتخاب درست‌ترین تشخیص بسیار معمول و یک ابزار کار روزمره است اما به هیچ‌وجه نباید بیمار را با اضطراب جانکاهی روبرو کرد که هنوز علت قطعی آن حتی بر پزشک نیز مشخص نشده است.
مفهوم و تفاوت تشخیص‌های افتراقی، شک تشخیصی، تشخیص قطعی برای بسیاری از افراد بدون تحصیلات علوم پزشکی ممکن نیست و همین یک منطقه بحرانی در گفتگو ایجاد می‌کند که باید به دقت بدان پرداخت.
خصوصا اگر تشخیص و درمان در یک محیط بیمارستان دانشگاهی و یک راند آموزشی در حال انجام است، نیاز به دقتی دوچندان داشته، باید به گونه‌ای باشد که بیمار بیهوده مضطرب نشده، تحت دیسترس روانی قرار نگیرد.
البته در این مورد استثنائاتی نیز وجود دارد مثلا در اپیدمی و پاندمی‌ها برای جلوگیری از عوارض یا پیشگیری از ابتلای دیگران ممکن است تشخیص زودرس مد نظر باشد. گاهی هم مسئله زمان مهم است و حتی با شک به بیماری نیز باید درمان یا اقدامات اولیه‌ای را انجام برای حفظ سلامت و جان بیمار انجام داد و البته در همه این موارد نیز باید سعی کرد اضطرابی بیش از آنچه وجود دارد، منتقل نشود.
به جز استثناها اما باید با دقت نظر و طمانینه کامل مراحل تشخیصی را طی کرد و بیمار را با کمترین تنش از وضعیت موجود آگاه کرد.
دیدن عکس رادیولوژی، نوار قلب، سونوگرافی، آزمایش خون و... کاری بسیار عادی و روزمره برای پزشکان است، نکته مهم این است که فراموش نکنیم این برگه جواب یا کلیشه یا نوار برای فرد روبرو یعنی بیمار یا همراهانش یک مورد بسیار ویژه و منحصربفرد مرتبط با سلامت و جان است و هنر در این است که این نگاه عمیق نگران و پرسان، توسط پزشک درک شده و با در نظر گرفتن آن و لحاظ کردن ویژگی‌های متفاوت هر بیمار نسبت به بیماران دیگر نتیجه بررسی‌های علمی-پزشکی در میان گذاشته‌شود.
در فرآیند اطلاع‌رسانی به بیمار و همراهان، ایجاد امید بیهوده واهی و در عرض آن تزریق نگرانی و ترس بدون دلیل هر دو اشتباهی بزرگ بوده، تاثیرات بسیار بدی هم سلامت روانی فرد و هم بر فرآیند درمان می‌گذارد.