ضرورت ارائه سیاست خارجی جایگزین

دیاکو حسینی تحلیلگر مسائل استراتژیک تحریم‌ها سال‌ها و دهه‌ها است که بر اقتصاد ایران سایه انداخته و در دو دهه گذشته، این موضوع تشدید و موجب شده سیاست خارجی به جزئی از زندگی مردم تبدیل شود. مسائل مرتبط با سیاست خارجی مانند تحریم‌ها آثارش را بر زندگی مردم گذاشته و همین مساله موجب شده سیاست خارجی به موضوعی مهم و اولویت‌دار تبدیل شود، امسال نیز به خاطر آنکه پیامدهای سیاست فشار حداکثری بر اقتصاد ایران آثار خود را به‌جا گذاشته – هرچند عاملان آن سیاست کنار رفته‌اند - و بخش عمده‌ای از شرایط امروز اقتصادی کشور  ناشی از تحریم‌ها بوده و هم‌اکنون نیز در آستانه رفع تحریم‌ها هستیم، موضوع سیاست خارجی از موضوعات مهم انتخابات است. مساله سیاست خارجی بر قطب‌بندی‌ها در انتخابات و سیاست داخلی نیز تاثیر گذاشته است. در یک‌سو، جناح و گروهی قرار دارد که بر تعامل سازنده با دنیا اعتقاد دارد و در طرف دیگر، جناحی است که برجام را دستاورد طرف مقابل دانسته و با تعامل با دنیا از جمله آمریکا در هر سطحی موافق نیست. هم‌اکنون در آستانه رفع تحریم‌ها و احیای برجام هستیم. اینکه آمریکا به تعهداتش پایبند می‌ماند یا خیر، اینکه چه افقی در روابط ایران با دنیا ایجاد می‌شود، متعاقب احیای برجام، ثبات اقتصادی در کشور ایجاد شود و ارتباط ایران با غرب و کشورهای منطقه، از جمله مسائل و پرسش‌های مهم و جدی انتخاباتی است. برجام یک توافق میان ایران و ۱+۵ برای حل یک بحران بین‌المللی بوده است. برجام پیامد یک نگرش به دنیا بوده و آن نگرش، تقسیم‌بندی را ایجاد کرده است. این نگرش آن است که می‌توان با کشورها و بلوک‌های قدرت در جهان رابطه‌ای متوازن و استراتژیک برقرار کرد، بدون آنکه از ایران هزینه‌ای شود و منافع خود را ضمن استقلال سیاسی و نگرشی تامین کند. تشریح برنامه‌های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در حوزه سیاست خارجی ضروری است. دقت‌نظر در اعلام مواضع بیانگر آن است که اگر روندی را قبول ندارند، جایگزین عملیاتی خود را مطرح کنند. شفافیت در اعلام مواضع و دوری از کلی‌گویی این امکان را برای جامعه فراهم می‌کند تا ابعاد سیاست پیشنهادی را سنجیده و براساس شناخت قضاوت کنند که آیا این مواضع با مطلوبیت‌ها و واقعیات سازگار است یا خیر. برخی می‌گویند سیاست خارجی با دولت نیست اما دولت‌های مختلف بر روندها از سه شکل تاثیرگذار هستند؛ یک مولفه، شخصیت مسئولانی است که در راس دولت و دستگاه‌های مربوط به سیاست خارجی قرار می‌گیرند. اگر این دولتمردان به تعامل سازنده و دیپلماسی اعتقاد داشته باشند، این مساله در پیگیری‌ سیاست‌ها نقش به‌سزایی دارد. مولفه تاثیرگذار دوم در ساختارها و نهادهای بالادستی سیاستگذار متبلور می‌شود. شورای عالی امنیت ملی در تصمیم‌گیری و سیاستگذاری نقش و رتبه اول را دارد. اعضای دولت این شورا نقش مهمی دارند. ریاست این شورا با رئیس‌جمهور است و دبیر آن با انتخاب وی منصوب می‌شود. وزرای خارجه، کشور، اطلاعات و رئیس سازمان و برنامه نیز از اعضای دولت هستند. مولفه سوم توانایی چانه‌زنی و اقناع‌سازی دولتمردان در نهادهای بالادستی است. رئیس‌جمهور و وزارت امور خارجه تنها تصمیم‌گیر نهایی نیستند ولی قادر هستند به عنوان یک مقام مسئول و در نقش یک مشاور، در گفت‌وگو با مسئولان عالی از جمله رهبر انقلاب نقش مهمی ایفا کنند. تفاوت دولت‌ها در نتایج و عملکرد آنها مشهود است، اگر دولت آینده برای دیپلماسی اولویتی قائل نباشد یا جهان‌بینی خاصی را در سیاست خارجی تعقیب کند، این مسئله در سیاست خارجی اثر خود را نشان می‌دهد و ما انعکاس آن را در امور داخلی شاهد خواهیم بود.