حرف آخر را مردم می‌زنند

محمد هاشمی‌رفسنجانی تحلیلگر مسائل سیاسی روند تایید‌صلاحیت‌ها و عملکرد شورای نگهبان عده‌ای از افراد و طیف‌های مختلف با تفکرات سیاسی را رنجانده است. وقتی شخصیتی که از اول جوانی در شکل‌گیری انقلاب بوده و در تمام ادوار در مسئولیت‌های مختلف خدمت کرده و الان وی را ردصلاحیت می‌کنند، طبیعی است که موجب رنجش می‌شود، اما درحقیقت این رویه نظام را زیر‌سوال می‌برد. این رویه این مفهوم را تداعی می‌کند که مدیران عالیه و ارشد نظام افراد سالمی نبوده‌اند. این مساله صرفا موجب از دست رفتن انگیزه یک‌سری افراد که به این مقامات باور داشته‌اند، نیست، بلکه این کار آفتی بزرگ بر حیثیت کلی نظام خواهد بود. این رویه رد‌صلاحیت‌ها از آن رویه‌های ناصواب مناظره‌ها که در دوره‌های قبل می‌آمدند و پنجه روی هم می‌کشیدند و تخریب می‌کردند، اثری مخرب و زیان بیشتری دارد. در سال 96 که در مناظره‌ها حملات کاندیداها به یکدیگر اوج گرفت، بلافاصله بنی‌صدر در پاریس در روزنامه نوشت که «ما از اول می‌گفتیم که اینها همگی فاسد و چنین و چنانند و مردم باور نمی‌کردند، اما حالا خودشان این اتهامات را به یکدیگر علنی مطرح می‌کنند». لذا باید آسیب این ردصلاحیت‌ها به حیثیت نظام را بیشتر از رنجیده شدن یا از دست رفتن انگیزه برخی جریان‌های فکری و سیاسی دانست. در همین رابطه آسیب به نظام با رویه کنونی، از دوجهت قابل‌بررسی است؛ یکی اینکه شما با این اقدام‌تان وجهه و عملکرد مدیران ارشد را زیر‌سوال می‌برید و تمام خدمات آنها با بیان اینکه آنها «واجد شرایط» نیستند نادیده گرفته می‌شود و فاسد معرفی می‌شوند. اما جهت دوم آسیب به نظام، بحث مشارکت بالاست که این مساله را بارها رهبری درباره اهمیت مشارکت حداکثری مورد تاکید قرار داده‌اند و از آن به عنوان اعتبار‌بخشی به نظام یاد کرده‌اند و تعابیری دارند در این باره که «اگر مشارکت کم شود مقبولیت نظام کم خواهد شد». لذا کاهش مشارکت آسیب مستقیم به نظام می‌زند. نکته دیگر در وضعیت کنونی و این دور از انتخابات بروز علنی اختلافات درون شورای نگهبان است. قبلا اگر اختلافی هم میان اعضای شورای نگهبان بود میان خودشان آن را حفظ می‌کردند و بیرون درز نمی‌کرد. اما این بار اعضا در بیرون از شورا در رسانه‌ها به شکل علنی عدم‌رضایت از عملکرد کلی شورای نگهبان بیان می‌دارند. آیت‌ا... آملی‌لاریجانی بیان داشته‌اند که در این بیست سالی که در شورای نگهبان بوده‌اند هیچ دوره‌ای همچون این دوره نبوده که برخی منابع بخواهند اطلاعاتی ناصحیح را بیان کنند و ملاک تشخیص شورای نگهبان باشد. از سوی دیگر آیت‌ا... شب‌زنده‌دار در بیاناتی به مخالفت با آیت‌ا... لاریجانی پرداخته‌اند و حرف‌های زده‌اند که حرف ایشان را زیر سوال برده‌اند. به همین ترتیب قائم مقام دبیرکل شورا آمده و اظهاراتی داشته و... درکل اختلاف موجود را به بیرون از شورا برده و در وسط میدان علیه هم حرف می‌زنند. این اتفاقات عوارض سنگینی برای نظام به دنبال دارد. از سوی دیگر ایجاد انگیزه درمردم برای شرکت در چنین انتخاباتی کار سختی است؛ اما مردم طبق تجربه‌ای که ما از اول انقلاب تاکنون کسب کرده‌ایم حرف آخر را می زنند. الان شورای نگهبان مطابق با وظایفش حرف خودش را زده اما این حرف آخر نیست و «حرف آخر با مردم» است. ما قبلا مشاهده کرده‌ایم که بعضا نامزدی ناشناس وارد انتخابات شده و به یک‌باره به تصمیم مردم حماسه خلق کرده است و با اقبال عمومی مواجه شده و انتخابات پر‌شور شده و نتیجه هم آن چیزی نبوده که اصطلاحا دست‌اندر‌کار و کارگزاران انتخابات می‌خواستند. مصداقش دوم خرداد 76 است. همانطور که مرحوم آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی گفتند: «مردم حرف خود را سر صندوق ها می‌زنند»، این نوع مسائل می‌تواند نیتجه عکس داشته باشد و مردم به کسانی رای بدهند که مورد نظر کارگزاران انتخابات نباشد. البته در این مساله باید به نقش رسانه‌ها و فضای مجازی و حرف‌هایی که کاندیداها می‌زنند، اشاره داشت و بعضا دیده شده که می‌توانند مردم را به‌گونه‌ای دعوت کنند که مشارکت بالا باشد. شاید گفته شود عدم‌حضور مردم پای صندوق‌های رای به منزله بیان اعتراض آنها به رویه‌های کنونی باشد، اما معتقدم انگیزه مردم را با این اقدامات از آنها گرفته‌اند.