گاه‌ها باید به المپیک 2024 باشد

یادداشت وصال روحانی     درخشش بوکس ایران در مسابقات اخیر آسیایی مشتزنی در خاک امارات امیدها را در این رشته افزایش بخشیده و حتی این تصور را به‌وجود آورده که ما در المپیک پیش‌رو در توکیو چیزی بیش از یک شرکت‌کننده صرف باشیم. در پیکارهای قاره‌ای امارات، دو بوکسور ما نقره گرفتند که دانیال شه‌بخش و میثم قشلاقی بودند و دومی که در وزن تخصصی خود روی سکوی دوم ایستاد، یکی از پدیده‌های این پیکارها تلقی شد و ستاره‌ای تازه در آسمان بوکس ایران است. شاهین موسوی و پوریا امیری هم که به مدال برنز رسیدند، افتخارات ایران را کامل کردند، بخصوص که تیم ایران فقط در هشت وزن شرکت کرده بود و برخورد برخی داوران با بعضی بوکسورهای ما مهربانانه نبود وگرنه احسان روزبهانی پرتجربه هم در اولین بخت‌آزمایی‌اش در وزن 91 کیلو سزاواری‌هایی فزون‌تر از رسیدن صرف به جمع هشت نفر آخر این وزن از خود بروز داده بود. این اولین‌ بار در بیست‌ سال اخیر است که تیم اعزامی بوکس ایران به پیکارهای قهرمانی آسیا به چهار مدال می‌رسد و در دوره قبلی این پیکارها که به سال 2019 انجام شد، فقط یک برنز سهم ما شده بود که صیاد آن موسوی بود. علیرضا استکی سرمربی ایرانی تیم ملی مشتزنی ایران که جانشین علی‌اکبر احدی‌ (و پیش از وی یک مربی کوبایی) شده است، با کاری پیوسته و وسیع در یک سال اخیر از ملی‌پوشان بوکس جمعی را ساخته که دیگر خود را کمتر از هیچ رقیبی نمی‌داند و نشانه و محصول آن پیروزی دو بوکسور ایرانی برابر رقبای قدرتمند قزاق در پیکارهای آسیایی اخیر و حذف دو عضو تیمی بود که در سال‌های اخیر بر مشتزنی آسیا حاکمیتی مطلق داشته و پای ثابت تصاحب مدال‌های مسابقات جهانی و المپیک هم هست و فقط کوبا و تا حدی آمریکا را رقیب پایاپای خود می‌داند. مجموعه اتفاقات مذکور سبب شده جامعه بوکس و حتی برخی مدیران ارشد ورزش کشور و شماری از رسانه‌ها این سودا را در سر بپرورانند که بوکس ایران می‌تواند 45 روز بعد در المپیک توکیو هم خودنمایی کند و حتی صاحب مدال شود. در عین تأیید قدرت ستودنی بوکسور‌هایی که نام‌شان آمد و تحسین بیداری و خیزش مجدد و آشکار در جامعه این ورزش باید متذکر شد که توان ذاتی ما و میزان آمادگی روحی تیم کوچک اعزامی ما به توکیو برای رسیدن به چنان مهمی ناکافی می‌نماید. اولاً فقط دو بوکسور ایرانی (شه‌بخش و موسوی) مجوز شرکت در المپیک را گرفته‌اند و ثانیاً تجربه هیچ‌یک از آنها و بخصوص شه‌بخش در عرصه‌های بین‌المللی کافی نیست و ثالثاً حریفانی در توکیو انتظار آنها را می‌کشند که برخی از آنها بسیار قوی‌تر از رقبای آسیایی هستند و رابعاً بزرگی میدان المپیک و استرسی که به ذهن و روح شرکت‌کنندگان وارد می‌کند، به اندازه‌ای است که شاید دو جوان نماینده مشتزنی ایران تاب تحمل آن را نداشته باشند. بر این اساس حتی یک دوره صعود در المپیک 2021 نیز برای آنها توفیقی بزرگ خواهد بود و اصولاً هر میزان پیش رفتنی در جدول نیز برای آنها دستاوردی عظیم به ‌شمار خواهد آمد. در هر حال یادمان باشد که با ایجاد بار توقعات اضافی و نامعقول روی دوش‌های این دو جوان شایسته آنها را فرسوده‌تر و از جاده پیروزی‌های احتمالی خارج و کارشان را از آنچه که هست سخت‌تر نکنیم. به واقع معقول‌ترین دستاورد برای تیم کوچک اعزامی بوکس ایران به المپیک سی‌ و دوم این است که در سایه تجربیاتی که از آنجا کسب می‌کند و آنچه این دستاوردها به سایر اعضای جامعه بوکس منتقل می‌کند، مشتزنی‌ ما شرکت کننده‌ای موفق‌تر و پیشرو‌تر در المپیک 2024 باشد و بخشی از آنچه را که در توکیو می‌کارد، سه سال بعد در المپیک پاریس درو کند. در سه سالی که پیش‌رو داریم، هم موسوی و شه‌بخش و میثم قشلاقی و امیری و به واقع همه ملی‌پوشان امروز و سال‌های آینده محملی مناسب خواهند داشت که روی آن سرمایه‌گذاری کنند و به سوی آینده‌ای بهتر به حرکت درآیند و قدم‌های اول در جاده پیشرفت مجدد بوکس می‌تواند کسب مدال‌هایی بیشتر و مرغوب‌تر در بازی‌های آسیایی 2022 چین و پیکارهای بوکس قهرمانی آسیا 2023 باشد و سپس باید بر پایه آنچه در این میادین کسب می‌کنیم، حضوری کامل‌تر، همراه با نتایجی بهتر در المپیک 2024 را برای خود طراحی کنیم. در آن‌ زمان تأثیرگذاری کرونا بر مسائل جهانی ورزش کمتر از امروز خواهد بود و در نتیجه هم می‌توانیم تدارکاتی بسیار بهتر از امروز ببینیم و هم با حضور در مسابقات بین‌المللی بیشتر بوکسورهایی را راهی المپیک سی ‌و سوم کنیم که بسیار کارآزموده‌تر و پخته‌تر از شه‌بخش و موسوی در شرایط کنونی آنها باشند، مردانی که کرونا سبب شده استعدادهای بیکران‌شان به اندازه کافی صیقل نخورد و در چم‌وخم روزگار غدار به درجه‌ای از آمادگی نرسد که برای درخشش زیاد در المپیک به آن نیاز است. جسارت که از سلاح‌های اصلی دو مشتزن اعزامی ما به شمار می‌آید. البته در سطحی بالا است اما قدر مسلم اینکه با جسارت صرف در المپیک نمی‌توان به مدال رسید و اگر چه فقدان تماشاگر روی سکوها که محصول ملاحظات کرونایی است می‌تواند قدری از استرس ورزشکاران ما در توکیو بکاهد اما برای کم کردن اهمیت عظیم المپیک در ذهن آنها و هضم شدن این قضیه در وجود آنان و به تبع آن در دستپاچه و عصبی نشدن این دو بوکسور شایسته، چندان مؤثر و کافی نخواهد بود.