درس هایی برای مناظره دوم

مناظره اول نامزدهای ریاست جمهوری برگزار شد و امروز دومین مناظره رسمی نامزدها برگزار خواهد شد.براساس اتفاقات رخ داده در مناظره اول و آمارهای نظرسنجی ها که به طور مفصل در صفحه12امروز روزنامه  آورده‌ایم، می توان ادعا کرد مناظره اول بازی بازندگان شد. برخی نامزدها و رسانه ملی  در همان مناظره باختند و برخی دیگر در برایند مناظره اول دچار ریزش سبد آرا شدند.بنابراین  باتوجه به تجربه مناظره اول چند نکته به نظر می رسد: 1.سازوکار ناکارآمد تلویزیون در طراحی سناریوی مناظره اول تجربه مناظره اول نشان داد که تقریبا بیش از 50 درصد اظهارات مطرح و رد و بدل شده در این مناظره در سازوکار طراحی شده پیش نرفت، انحرافی که فارغ از اجرای سرد و کسل کننده مجری برنامه نشان از اشتباه بودن سناریوی طراحی شده دارد.در واقع اگر به کاندیداها اجازه یک صحبت اولیه داده می شد، اگر اجازه یک پاسخ گویی احتمالی بعدی داده می شد و اگر مجموعه ای از سوالات اساسی و ثابت از هر هفت نامزد پرسیده می شد که هم نامزدها در پاسخ دقیق و کارشناسی رقابت کنند و هم مردم و مخاطبان امکان مقایسه و سنجش داشته باشند، چه بسا مناظره اول جذاب تر می شد و برای مخاطبانش راه گشا. موضوعی که امیدواریم در مناظره دوم اصلاح شود. 2.تخریب اگر بخواهیم مناظره اول را در سه کلمه خلاصه کنیم، حتما یکی از آن سه کلمه  «تخریب» است. متاسفانه تخریب های مبتذل بخشی از مناظره اول بود، تخریب های سطحی و کم اثر از سوی برخی نامزدها  که تقریبا فاقد ریشه بودند و نه تنها برای مطرح کنندگان سود نداشت و رای نیاورد بلکه می توان  ادعا کرد که باعث ریزش سبد رای این نامزدها نیز  شد. 3.سطحی نگری مواجهه ساده و سطحی با مسائل کشور یکی دیگر از نقاط ضعف برخی نامزدها در مناظره اول بود. برکسی پوشیده نیست که اقتصاد امروز مشکل اصلی کشور و مردم است اما آن چه در مناظره اول قابل تامل بود، پرداختن سهل و ممتنع به مشکلات پیچیده کشور بود. موضوعی که فارغ از این که کدام از این نامزدها رای بیاورند، نگران کننده به نظر می رسد. واقعیت آن است که به  دلیل مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی شرایط کشور دچار گره های سختی شده است که برخورد ساده با آن و بازنمایی آن  به جامعه می تواند موجی از مطالبات و توقعات را ایجاد کند که هر کارشناسی از آن به عنوان یک زنگ خطر یاد می کند. 4.وعده های غیر واقعی و عوام فریب یکی دیگر از نمایه های تلخ مناظره اول به رغم تذکر رهبر انقلاب، مطرح کردن مجموعه ای از وعده های غیر واقعی از سوی برخی نامزدها بود. وعده هایی که به نظر می رسد  تقریبا تمام کارشناسان اقتصادی به جز نامزدها و حلقه اطراف شان آن ها را غیرواقعی ارزیابی می‌کنند .در واقع اعلام وعده هایی که گاهی به اندازه30 تا 40 درصد بودجه کشور نیاز به اعتبار دارد، در سال هایی که به دلیل تحریم های بین المللی درآمدهای ارزی به شدت بلوکه شده، چه توجیهی می تواند داشته باشد جز تلاش برای خرید رای مردم! 5.نپرداختن به مشکل اساسی مردم کنترل تورم، رونق تولید ، حمایت از کارگاه های کوچک و متوسط،برخورد باابربدهکارها،مالیات بر عایدی سرمایه، کسری بودجه ، توسعه درآمدهای غیر نفتی، نظام عادلانه مالیات، اصلاح نظام بانکی، کنترل واسطه گری و سیستم توزیع منابع تقریبا هیچ کدام در مناظره نخست که با محوریت اقتصاد بود،چندان به چشم نیامد ودر تحلیل محتوای مناظره اول اعداد و آمار حداقل تکرار را داشت  وتقریبا کمترین آمار و اعداد ذکر شد. 6.جای خالی شفافیت و صداقت در مناظره اول به نظر می رسد آن چه جای خالی اش به شدت حس می  شد ،شفافیت و صداقت برخی نامزدهابود، در حالی که مسئله اصلی مردم کارآمدی اقتصادی است. چه می شد برخی نامزدها به جای تخریب و اتهام زنی و وعده های فریبنده و نپرداختن به مسائل اساسی، شفاف و صادقانه از وضعیت کشور می گفتند. از محدودیت هایی که اجازه هر وعده ای را نمی دهد. چه می شد صادقانه از ظرفیت های پیش رو می گفتند، چه می شد کم می گفتند اما عملیاتی سخن می گفتند. چه می شد به جای رویکرد سلبی به گذشته ،با رویکردی ایجابی ولی واقع بینانه به آینده می پرداختند. شفافیت و صداقتی که برایند آن نگاه واقع بینانه مردم به آینده باشد. واقعیتی قابل تحقق با ضریب خطای قابل تحمل نه چشم اندازی رویایی و نابودگر اعتماد به انقلاب اسلامی. 7.میراثی که می ماند چه خوب است نامزدهای ریاست جمهوری سیزدهم به این فکر کنند که اگر هرکدام شان بار دولت آینده را بخواهند به دوش بکشند آیا توان مدیریت این میزان از احساس ناامیدی،ناکارآمدی،خیانت،فساد و مطالبات غیر واقع بینانه با شرایط کشور را دارند یا نه؟ آیا برخی نامزدها که چنان تصویر سیاهی از اوضاع ترسیم می کنندبه این اندیشیده اند که از خود و این انتخابات برای مردم چه میراثی را خواهند گذاشت؟آیا این میراث را که بر پایه ناکارآمدی مطلق وضع موجود و القای فساد فراگیر و...  است  ، می توان به یکباره از فردای انتخابات از حافظه جامعه پاک کرد؟  واقعیت آن است که فارغ از این که این نامزدها به این سوال چه پاسخی بدهند یا به چه نیتی استراتژی مناظره اول را طراحی کرده بودند، آن چه اتفاق افتاده این است که اکنون و پس از مناظره اول شاخص بی تفاوتی بیش از 45 درصد است یعنی برای 45 درصد از مردم فرقی نمی کند که چه کسی رئیس جمهور شود . میزان آرای سرگردان به بیش از 52 درصد رسیده و میزان مشارکت حدود 43 درصد است . طبیعتا شرایط امروز اعتماد و مشارکت حاصل مجموعه ای از عوامل در طول زمانی چند ساله است .اما بی شک بازهم براساس نتایج روندی نظرسنجی ها مناظرات می تواند در افزایش مشارکت ، کاهش آرای سرگردان و کاهش احساس بی تفاوتی موثر باشد. موضوعی که امیدوارم صداو سیما و نامزدها در بازطراحی سریع استراتژی هایشان در مناظره دوم و سوم به آن توجه کنند.