محمدعلی وکیلی همه اصلاح‌طلب هستند

تا کنون دو مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده و البته شوری نینگیخته است. می‌توان گفت این مناظرات تاکنون نتوانسته تاثیری بر میزان مشارکت داشته باشد. اما نکته مهمی که در این مناظرات به روشنی می‌درخشد، سخنان اصلاح‌طلبانه همه نامزدها است. هیچ نامزدی علیه هیچ مطالبه اصلاح‌طلبانه سخن نمی‌گوید. نمی‌توان گفت همه این‌ها دارای نفاق هستند. این قدرت واقعیت است که همه را به زانو درمی‌آورد. سال‌هاست که این مسئله را مطرح می‌کنم که چرا همه رئیس جمهورها راست می‌آیند اما چپ خارج می‌شوند؟ یعنی سوپر اصولگرا هم وارد اجرا شود، النهایه یک اصلاح‌طلب خارج می‌شود. اصلاح‌طلبی، ضرورت جهانِ واقعی امروز است. از این روی، مواجهه با واقعیت، اصلاح‌طلب ساز است. مهم نیست که تابلو عوض شود، مهم این است که مطالبات اصلاح‌طلبانه در صدر بنشیند. به هاشمی و احمدی‌نژاد نگاه کنید. هر دو دولتشان را در دور اولشان، راستگرا آغاز کردند اما در دور دوم، علیه راست تمام کردند. واقعیت هر جزمی را دود می‌کند. این روزها، حتی به دور دوم هم نکشیده، نامزدها همه اصلاح طلب شده اند.
ایدئولوژی اصولگرایان با بسیاری از شعارهای مطروحه امروز در تضاد است اما کسی آشکارا نمی‌تواند از ایده های ناساز با واقعیت استفاده کند. شاید راز اینکه هیچ نامزد جدی از اصولگرایان خود را نامزد این جناح نمی نامد همین باشد. ادوار قبل اینگونه نبود. نامزدهای مطرح اصولگرا این‌سان از نام جریان اصولگرا گریزان نبودند. این قدرت افکار عمومی و واقعیت جامعه است که کسی جرات ندارد از مطالبات غیراصلاح‌طلبانه سخن بگوید. تعامل با جهان، دفاع از حقوق زنان، جوان‌گرایی، احترام به حوزه خصوصی شهروندان، بازتوزیع عادلانه منابع و... همه از اهداف و اغراض اصلاح طلبانه است. گفتمان اصولگرایی فاقد این دال های محوری بوده است. اینکه این شعارها امروز، عناصر اصلی زبان نامزدهای اصولگرا شده است حکایت از این می‌کند که واقعیت پیش از ورود به گود اجرا، خود را بر اصولگرایان تحمیل کرده است. اگر امروز کسی چشم‌هایش را ببندد و فقط سخنان نامزدها را بشنود تصور می‌کند هفت اصلاح‌طلب شناسنامه دار به مصاف هم آمده اند. اصلاح‌طلبان غایب اند اما سخنان اصلاح طلبانه تنها موضوع حاضر در مناظره ها است. اینکه می‌گویم صندوق رای، مهم‌ترین و اصلی ترین نامزد اصلاح طلبان است، به همین علت است. صندوق رای، هر اصولگرایی را مجبور می‌کند اصلاح طلب شود! چه پیش از انتخابات، با سودای دلبری از مردم؛ و چه پس از تشکیل دولت، از سرِ ضروریاتِ واقعیت.
لذا معتقدم تا زمانی که صندوق رای حضور دارد، اصلاحات زنده است. قدرت اعجاز صندوق رای، هر محافظه کاری را اصلاح‌طلب می‌کند. تا زمانی که امکان مشارکت حداقلی مردم در ساخت قدرت وجود دارد، اصلاح طلبان قابل حذف نیستند. شاید چند اسم از اصلاح طلبان را حذف کنند اما رسوم اصلاح‌طلبی، در دل قدرت باز می‌روید. این قانون و قدرتِ واقعیت است. همه تسلیم واقعیت خواهند شد. البته این تا زمانی است که صندوق رای وجود دارد. درست از زمانی که صندوق رای حذف شود و بند مشارکت مردم در قدرت بالمره پاره شود، همه چیز برعکس می‌شود. شعبده قدرت، این بار اصلاح‌طلبان را اصولگرا می‌کند و روشنفکران را جزم اندیش می‌کند. از این روی بر هر اصلاح طلبی فرض است که با چنگ و دندان صندوق رای را حفظ کند. حفظ صندوق رای، حفظ امکان اصلاح‌طلبی است.