این اعتبار و لذت مقبولیت همه متعلق به اسکوچیچ

سرمقاله فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad   روزی روزگاری اگر نام دراگان اسکوچیچ را در تاریخ فوتبال خواستیم به یاد بیاوریم، شاید از کوششی سختگیرانه بدون نمایش، بدون سر و صدا و مربیگری با متانت در راه جام جهانی قطر حرف بزنیم. دراگان اسکوچیچ امروز شایسته قدردانی و ستایش است و نگفتن و ننوشتن درباره او دور از انصاف، همین بی‌انصافی که ۴۸ ساعت از آن را تجربه کرده‌ایم. دراگان اسکوچیچ در مقطعی که سرمربی تیم ملی شد، زمانه بی‌تصمیم بودن و بی‌عملی فدراسیون موقت بود. او برای یک پروژه کوچک که البته بسیار حساس بود، انتخاب شد و مسئولیتش را مطابق انتظار دقیق انجام داد، بدون ایجاد مسأله، بدون امکانات کافی و بدون میزبانی و آنچه شرحش را می‌دانیم. اینکه در فوتبال ایران جدل‌های ما بر سر چگونگی انتخاب دراگان اسکوچیچ یا طرح پرسش درباره ادامه همکاری با او وجود داشته باشد، مانعی برای قدرشناسی از او نیست. دراگان به عنوان یک مربی نه مسئول مقایسه‌های به جای او توسط ما با مربیان پیشین تیم ملی است و نه مسئول موقعیتی که ما در آن گرفتاریم و در آن به انتخاب اسکوچیچ برای تیم ملی رسیده‌ایم. او مربی است. چمدانش را بسته، به این سوی دنیا آمده و از اولین تیمش در فوتبال ایران (ملوان) تا آخرین تیمش (تیم ملی ایران) روزهای طلایی و ناامیدکننده‌ای داشته که مجموعش منجر به بقای او در بازار فوتبال ایران شده است. اینکه مناسبات غیرحرفه‌ای در ایران به موقعیت او اعتبار داده یا اعتبار او را مخدوش کرده، نمی‌دانیم چقدر به خواست او رخ داده و چقدر تحمیل این مناسبات به مربی است. اسکوچیچ امروز تازه به موقعیتی ممتاز در فوتبال ایران رسیده است. این موقعیت را باید برای او خوشایند و لذت‌بخش کرد. یک مربی هزار بار در چنین موقعیتی قرار نمی‌گیرد. این حق بدیهی اوست که از محبوبیت و مقبولیت اجتماعی تازه در جامعه‌ای که در آن کار می‌کند، لذت ببرد. این لذت را با قدرشناسی بیشتر می‌کنیم. به کار او، به انتخاب‌هایش، به کیفیت بازی تیم اسکوچیچ انتقاداتی وارد است و می‌تواند بحث‌برانگیز باشد اما وقتی درباره تیم ملی حرف می‌زنیم، باید بدانیم پروژه تیم ملی به دست بهترین مربیان هم چه بسا منجر به چنین نمایش‌های اقتصادی شود. به موقع و هنگام نقد بازی تیم او از نمایش اقتصادی هم خرده بگیریم و در موقعیت دیگری هنگام قدردانی از او، همان مشکلات را قابل درک بدانیم. این متناقض نیست، این طبیعت بحث درباره فوتبال است. ما در یک پیچ خطرناک و خودساخته از دراگان اسکوچیچ کمک خواستیم و او تیم ملی را از این پیچ گذراند، با حداکثر امتیاز و با حداقل ادعا. قدرشناسیم و تمام اعتباری را که در این صعود به مربی تعلق می‌گیرد، باید به حساب او واریز کرد. دوست داشتم عکس او را با مشت گره کرده و چهره‌ای خندان و جدی، در نمایی بعد از بازی با عراق، با پس‌زمینه شادی بازیکنانش و با لباسی که بیشتر به او بیاید، روی جلد روزنامه بگذارم، با تیتری حاوی قدردانی از او که اغراق در آن نباشد. اغراق به اسکوچیچ نمی‌آید.