ققنوس‌وار از خاکستر بلند شویم

حسن بهشتی‌پور تحلیلگر مسائل بین‌الملل «اگر توافقی حاصل شود، دولت سیزدهم هم به آن وفادار خواهد بود»، از جمله آخرین اظهارنظرهای سخنگوی وزارت خارجه است و چون شورای عالی امنیت ملی و رهبری تصمیم‌گیرنده نهایی هستند، بنابراین اگر توافق به‌دست آید، دولت جدید نیز آن را اجرا خواهد کرد. اما واقعیت این است که خود برجام با مشکل روبه‌روست، زیرا وقتی وارد جزئیات می‌شوند دو طرف باید به سمت هم حرکت کنند. حرکت به سمت همدیگر به مفهوم این است که از برخی خواست‌هایشان بگذرند تا به توافق دست پیدا کنند، اما نه آمریکا و نه ایران به دلایل مختلف حاضر به چشم‌پوشی نیستند، چون به طرف مقابل اعتماد ندارند و بی‌اعتمادی دوجانبه باعث شده که عملا توافقی حاصل نشود. دلیل دیگر عدم دستیابی به توافق هم به غیرمستقیم بودن مذاکرات برمی‌گردد. ایران با 1+4 مذاکره می‌کند که خود همین امرهم باعث زمانبر بودن مذاکرات می‌شود وهم ممکن است نقطه نظرات به‌درستی منتقل نشود و از صافی واسطه‌ها بگذرد که خودش احتمالا مشکل‌ساز باشد. مورد دیگر، خواسته‌هایی است که بعضا مقدور نیست. مثلا ایران خواستار لغو کلیه تحریم‌ها و گرفتن ضمانت کافی از طرف آمریکایی است که دولت بعدی زیر آن نزند. از طرفی آمریکا هم متوقع است که با ایران درباره موضوعات موشکی یا کشورهای همسایه مذاکره کند. درحقیقت به‌دنبال برجام پلاس است که برای ایران مقدور نیست، به‌ویژه در موضوع موشکی که قدرت دفاعی جمهوری اسلامی است و قابل معامله نیست و امنیت بالاترین بحث است. ولی از آنجا که هیچ بن‌بستی در عرصه دیپلماتیک متصور نیست، به‌رغم این تفاسیر رسیدن به راه‌حل ممکن است و دیپلمات‌ها می‌توانند راه‌های مختلفی باز کنند، به شرطی که اراده آن وجود داشته باشد. اما چون در دوره انتقال دولت هستیم، احتمالا منتظر دولت جدید هستند که کار را دنبال کند. طرف مقابل هم همچنان انتظار را مفید می‌داند و معتقد است که شاید بتواند از دولت جدید امتیاز بیشتری بگیرد. هرچند برخی هم متقابلا معتقدند که مذاکره با دولت جدید احتمالا برای آمریکا دشوارتر خواهد بود. درواقع بحث‌های مختلفی در این زمینه مطرح است و جزئیاتی که به نظر می‌رسد باید خیلی زودتر از اینها به توافق منتهی می‌شد، تبدیل به سدی شده که پس از سپری شدن دو ماه و نیم به نتیجه نرسیده و از این روست که احتمالا برخی توصیه به زندگی همانند گاندی می‌کنند، بی‌آنکه او را به درستی بشناسند واز آرمان‌ها، نگاه و مجموعه اقداماتی که در مبارزه با استعمار انگلیس انجام داده به‌خوبی مطلع باشد که اگر این‌طور بود هیچ‌وقت شرایط فعلی با شرایط گاندی در دوره استعمار انگلیس مقایسه نمی‌شد و فقط ظاهر قضیه دیده نمی‌شد. احتمالا بی‌اطلاع بودن از مشکلات مردم یا خود را بی‌اطلاع نشان دادن است که روی آوردن به منش گاندی را راهکار می‌پندارند درحالی که قاعدتا شرایط موجود با شیوه گاندی حل و فصل نمی‌شود. واقعیت این است که ما در سال 2021 به سر می‌بریم و گاندی در 1947 که بحث استقلال هند از انگلیس مطرح بود، می‌زیست و طرح این موضوع به نظر قیاس مع‌الفارق باشد. این در حالی است که شرایط زندگی مردم باید مورد بررسی دقیق‌تر نمایندگان مجلس قرار بگیرد و پیشنهادهای اجرایی متناسب با زمانه‌ای که در آن به سر می‌بریم، ارئه شود. درحقیقت باید یک همت عالی داشته باشیم و به این نکته مهم و اولین موردی که ملتی شکست می‌خورد و همانا از دست دادن امید است، توجه کنیم که ناامید شدن به معنای آغاز شکست است. با تلاش و کوشش می‌توانیم                                   ادامه صفحه 2