فصل دِروي اين كشت است

هنگامي كه به وضعيت جامعه ايران نگاه مي‌كنيم، نمي‌توانيم تعجب خود را پنهان كنيم. شايد براي برخي از ما كه با اين وضعيت عادت كرده‌ايم، امر عجيبي نباشد، ولي اگر يك ناظر بيروني بخواهد وضعيت را توصيف كند، دچار حيرت خواهد شد. بياييد نگاهي به شرايط بيندازيم. انتخابات تمام شده و هفته ديگر دفتر رياست‌جمهوري دست به دست خواهد شد. ذهن بخش مهمي از دست‌اندركاران متوجه چينش كابينه است. از سوي ديگر در عرصه عمومي شاهد مشكلات و اعتراضات هستيم. تورم در حال ركورد زدن است. مذاكرات برجام متوقف شده است. اختلال در وضعيت آب و برق به عنوان دو زيرساخت حياتي مردم بر كسي پوشيده نيست. بودجه كشور در شرايطي قرار دارد كه چشم‌انداز قابل تحملي را تا پاييز و زمستان ايجاد نمي‌كند. در سياست خارجي اوضاع افغانستان با پيشروي طالبان نامطلوب و خطرناك شده است. كشيدن ديوار در مرز تركيه و ايران، علامت منفي از چگونگي وضع آينده است. وضعيت كرونا نيز مطلقا قابل قبول نيست. ايران وارد موج پنجم شده و ظاهرا هنوز به نقطه اوج اين موج نيز نرسيده‌ايم. مشكلات واكسيناسيون عمومي همچنان وجود دارد، هر چند تا حدي تخفيف پيدا كرده، ولي در مقايسه با كشورهاي ديگر اصلا مطلوب نيست و مهم‌تر اينكه چشم‌اندازي هم از حل آن ديده نمي‌شود. تازه در سطح جهاني هم كرونا همچنان يكه‌تازي مي‌كند و معلوم نيست در چه افقي قابل مهار است.  مرگ و مير ناشي از كرونا بسيار بيشتر از ارقام رسمي است و به همين دليل و براي پنهان‌كاري انتشار آمار رسمي ثبت احوال متوقف شده است، اين مثل اين است كه كسي تب دارد، براي اينكه فكر كنيم تب ندارد، دسترسي به دماسنج را ممنوع كنند!! يا مثل اين است كه آزمايش كرونا نكنيم تا آمار كرونايي‌ها بالا نرود! خب فقط به بهداشت جامعه لطمه زده‌ايم و كرونا را شايع كرده‌ايم و هيچ دستاورد ديگري ندارد.  وضعيت آموزش دچار يك پسرفت جدي شده است. اگر در مهرماه نتوانيم مدارس و دانشگاه‌ها را باز كنيم، معلوم نيست كه در آينده چه وضعي بر سر آموزش كشور خواهد آمد. گفته مي‌شود كه ترك تحصيل رشد بي‌سابقه‌اي داشته است.  از سوي ديگر وضعيت اشتغال و درآمد مردم و رشد منفي چند سال گذشته بر كسي پوشيده نيست. خروج نيروهاي كارشناسي از كشور به ويژه پزشكان نيز يكي از بدترين عوارض اين وضعيت است كه كمتر در عرصه عمومي به بحث و گفت‌وگو گذاشته مي‌شود. 
با وجود چنين تصويري در جامعه بايد ديد كه رفتارها و اولويت‌هاي ساختار رسمي چيست؟ تقريبا هيچ موضع و برنامه روشني براي هيچ‌كدام از اين مسائل گفته نمي‌شود. به عبارت ديگر مردم و جامعه نمي‌دانند كه برنامه حكومت براي حل اين مسائل چيست؟ مردم بايد در انتظار چه اقداماتي باشند؟ همه نظرات و راه‌حل‌ها از طرف عرصه عمومي و نخبگان مطرح مي‌شود. در مقابل از طرف ساختار قدرت سكوت پشت سكوت است. حرف‌هاي كلي زدن هيچ دردي را درمان نمي‌كند. يكي، دو نفر هم منحرف مي‌زنند چنان تصوير مبتذلي از موفقيت‌هاي خيالي ارايه مي‌كنند كه موجب چندش مخاطب مي‌شود. اينكه توصيه شود بايد مسائل را حل كرد، كمكي به حل هيچ مساله‌اي نمي‌كند. سخنان پراكنده و اقتضايي و باري به هر جهت جز اينكه نااميدي را بيشتر مي‌كند، هيچ زخمي را  التيام  نمي‌بخشد. 
مشكل فقط اين سكوت نيست، جاهايي هم كه اقدام مي‌كنند، عجيب است و بحران را تشديد مي‌كند و اين ناراحت‌كننده‌تر است. در چنين شرايطي پليس درگير مبارزه سگ‌گرداني حتي وجود سگ در خودرو شده است، مجلس درصدد ايجاد محدوديت‌ها در فضاي مجازي است كه ده‌ها ميليون نفر از آن استفاده مي‌كنند و نزديك به 1،7 ميليون نفر به نحوي از اين طريق شاغل هستند!! و 1،8 برابر جمعيت 18 سال به بالاي كشور حداقل از يكي از اين شبكه استفاده مي‌كنند (هر فرد بيش از يك شبكه) عده‌اي ديگر دوچرخه‌سواري زنان را تبديل به مساله خود كرده‌اند. عده‌اي مشغول تعيين‌تكليف رنگ و طرح مانتوي بانوان هستند. با اين حساب بايد بگوييم اگر امروز به اينجا كه هستيم نرسيده بوديم جاي تعجب داشت، لذا علت شكست را نبايد پرسيد كه اين وضعيت طبيعي است. اكنون فصل دِروي محصولي است كه از گذشته كاشته شده است.