تجربه تاریخی دولت دوازدهم برای کمک به دولت سیزدهم

مهم‌ترین موضوع و شاید هم مهم‌ترین دغدغه عمومی کشور در روز‌های اخیر تشکیل دولت جدید است که ان‌شاءالله با رأی اعتماد نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در روز‌های پیش رو محقق خواهد شد. دلیل این دغدغه هم وجود مشکلات و مسائلی است که موجب زحمات و بلکه گله‌مندی‌ها و نارضایتی‌هایی در بین مردم شده که انتظار می‌رود دولت جدید با تمرکز بر روی این مسائل زمینه تغییر وضعیت موجود و رفع آن را فراهم آورد.
با توجه به همین وضعیت و انتظار عمومی برای تغییر آن است که برخی صاحب‌نظران سیاسی معتقدند دیگر فرصت آزمون و خطا وجود ندارد و دولت آینده نمی‌تواند این ضرورت و حتی سرعت اقدامات برای تحقق آن را نادیده بگیرد. چرا که اصلاً رأی به آقای رئیسی به امید همین تغییر وضعیت و ریل‌گذاری برای حل مشکلات جامعه بوده است. همان‌گونه که ایشان در رقابت‌های انتخاباتی، منتقد وضع موجود بوده و با شعار تشکیل دولت مردمی، حل مشکلات واقعی مردم را ضروری و ممکن معرفی کرده بود.
اینکه با تشکیل کابینه آقای رئیسی، زمان کار و اقدام فرا رسیده و خوشبختانه نوع مشکلات و مسائل کشور و اولویت‌ها نیز تا حدود زیادی مشخص شده و امید می‌رود که با تدبیر و تلاش انقلابی و جهادی دولت جدید روند حل و رسیدگی به مشکلات و مسائل آغاز گردد. واقعیت این است که حل این مشکلات و رفع آن‌ها محتاج ۱-برنامه، ۲-مدیریت و نیروی انسانی و ۳- منابع و سرمایه‌ای است که با تشکیل کابینه و شکل‌گیری دولت جدید، برنامه و مدیریت و نیروی انسانی فراهم می‌آید، اما تأمین منابع و سرمایه انسانی با توجه به شرایط عمومی کشور با چالش جدی مواجه است. با توجه به همین چالش است که گاه در پوشش نظر کارشناسی، برخی رفع این چالش را به مناسبات بیرونی و تعاملات خارجی پیوند زده و ضرورت تسریع در بازگشت به برجام و مذاکرات هسته‌ای را توصیه می‌نمایند. این درحالی است که طرف‌های غربی نیز بر ضرورت بازگشت به برجام و مذاکرات هسته‌ای تأکید داشته و تسریع در این زمینه را نیز خواستار هستند. گرچه در حسن نیت برخی از کارشناسان داخلی در توصیه به مذاکره سیاسی نمی‌توان تردید روا داشت، اما درخواست همراه با فشار طرف‌های غربی برای بازگشت به مذاکرات هسته‌ای و برجام جای تأمل و بررسی جدی دارد و اینجاست که باید به سابقه و تجارب قبلی مراجعه و سپس تدابیر و تصمیمات مربوط را اخذ نمود. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در آخرین دیدار با دولت دوازدهم به نکته‌ای کلیدی اشاره داشتند که در واقع توصیه‌ای به دولت‌های بعدی به حساب می‌آمد. این توصیه این بود که «دیگران باید از تجربه شما استفاده کنند.» و آنگاه معظم‌له این تجربه مهم را اینگونه توضیح دادند که «این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب، آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد. به ما کمک نمی‌کنند و هر جا بتوانند ضربه می‌زنند آنجا که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند. هرجا امکان داشته‌اند، ضربه زده‌اند. این تجربه بسیار مهمی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد، چون قطعاً شکست می‌خورد، قطعاً ضربه می‌خورد».
این توصیه زمانی بود که هنوز وقایع مربوط به افغانستان و افتضاح خروج غیرمسئولانه امریکایی‌ها و برخورد‌های تحقیر آمیز آنان با نیرو‌های همکار و وابسته به دولت‌های غربی، پس از فروپاشی دولت وابسته به امریکا رخ نداده بود. زمینه‌های آشکارسازی گرایش و دلدادگی به غرب برای حل مشکلات در ایران به صورت واضح‌تر و عریان‌تر دقیقا به زمان اشغال افغانستان در سال‌های ۸۱ – ۸۲ برمی‌گردد که عده‌ای با ساده‌اندیشی، طی نامه‌ای به مقام معظم رهبری ایشان را دعوت به نوشیدن جام زهر و صدور اجازه مذاکره و رابطه با امریکا نمودند. زشت‌تر از این بخش دیگری از این جریان فکری در رسانه‌های خود برای دموکراسی وارداتی امریکایی دست‌افشانی می‌کردند و جهش توسعه افغانستان را با میزبانی امریکا و حمایت آن پیش‌بینی و حسرت آینده افغانستان را می‌خوردند و از رئیس‌جمهور وقت ما تقاضای سرعت بخشیدن به روند تماس و ارتباط با امریکا را داشتند، اما امروزه هم در ایران تجربه برجام و مذاکرات هسته‌ای رقم خورده و هم تجربه تلخ امید به امریکا در افغانستان به این فرجام شوم رسیده که می‌تواند برای دولت سیزدهم در ایران اسلامی به عنوان آینه عبرت کاربرد داشته باشد.
این سخن به معنی نفی مذاکره و کنار گذاشتن ظرفیت‌های دیپلماتیک نیست، بلکه یادآوری یک تجربه برای ثبت در حافظه تاریخی، به‌کارگیری آن در تمامی برنامه‌ها از جمله برنامه‌های خارجی است که پیشبرد آن در ادامه برنامه‌های داخلی با ایجاد برگه‌ها و ظرفیت‌های قدرت ما ممکن است. برنامه‌هایی که هیچ‌گاه از مسیر همکاری و همراهی غرب نمی‌گذرد و نیازمند تکیه بر توان داخلی و البته فرصت‌های خارجی است که در صورت ایجاد موازنه‌های جدید از جمله موازنه برآمده از همکاری با کشور‌های منطقه و قدرت‌های شرقی می‌تواند شرایط جدیدی به نفع کشور و حل مشکلات آن پدید آورد.