دولت مردمی و مأموریت انقلابی اعتمادبخشی و امیدآفرینی

مهدی امامقلی: حسن روحانی 4 مهر 98 زمانی که برای سخنرانی در سازمان ملل به ایالات ‌متحده رفته بود، در یک نشست خبری در نیویورک به انتقاد از رئیس‌جمهور وقت آمریکا پرداخت و گفت: «آقای ترامپ پای تمام شعارهای انتخاباتی‌اش مانده و آنها را ادامه داده در حالی که معمولا بعد از انتخابات این بحث‌ها هم تمام می‌شود!» اگرچه در همان مقطع، فیلم و متن اظهارات روحانی در اغلب رسانه‌های داخلی سانسور شد اما یادآوری این بخش از اظهارات وی قابل ‌تأمل به نظر می‌رسد. نارضایتی عمیق اجتماعی از عملکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم کار را به آنجا رساند که تا چند ماه پیش، «امید» حلقه مفقوده جامعه ایران بود. حتی بخشی از مردم به دلیل کارنامه خالی روحانی و عدم تحقق وعده‌های او با صندوق‌های رأی قهر کردند. روحانی طی 8 سال گذشته کاری کرد که شعار «تدبیر و امید» دولتش به عکس خودش یعنی «سوءتدبیر» دولت و «ناامیدی» اجتماعی تبدیل شد. تورم‌های چندصد درصدی در بخش‌های مسکن، خودرو و ارز، افزایش بیکاری، جهش نقدینگی، بدهی دولت و سایر آمارهای بد اقتصادی که ماحصل عملکرد روحانی بود، همه و همه در خاموشی چراغ امید در جامعه مؤثر بود.  بی‌تردید در جامعه‌ای که سطح فساد عینی و ادراکی آن بالا باشد، سطح اعتماد عمومی به مسؤولان به پایین‌ترین حد خود میل می‌کند. وقتی در جامعه‌ای دولتمردان جرائمی را مرتکب شوند یا قوانین و مقررات را دور بزنند، آنگاه افکار عمومی ارزش‌های درجه اول جامعه مانند «عدالت» را در مسلخ می‌بینند و اعتماد خود به دولت را از دست داده و حتی ارزش‌های دیگر اجتماعی را ضد ارزش تلقی می‌کنند.  اعتماد عمومی به دولت، خمیرمایه و پیش‌شرط اقتدار و عزت و پیش‌برنده برنامه‌های دولت است و می‌تواند برای رئیس‌جمهور یک کشور، یک ذخیره اخلاقی و معنوی قلمداد شود. این در حالی است که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بروز و ظهور پرونده‌هایی چون حقوق‌های نجومی، فساد در خصوصی‌سازی و واگذاری‌ها (هفت‌تپه، دشت مغان و...)، رانت و دزدی در ارز ۴۲۰۰ تومانی و پرونده‌های فساد در مجتمع گوشت اردبیل، نگین غرب، ایران‌خودرو، صندوق ذخیره فرهنگیان، بانک سرمایه و... آسیب‌های جدی به سرمایه اجتماعی دولت وارد کرد.  مضاف بر آنکه افکار عمومی در این 8 سال هر از گاهی با شنیدن خبر بازداشت یا محاکمه اطرافیان برخی دولتمردان (برادر روحانی، برادر جهانگیری، دختر نعمت‌زاده، پسر آخوندی، داماد شریعتمداری، خواهرزن آذری‌جهرمی، دختر دانش‌آشتیانی و ...) در بهت و حیرت فرو رفته، کاسه صبرش لبریز و امیدش ناامید شد.  علاوه بر حجم وسیع فسادها، خلف وعده‌های دولت‌های تدبیر و امید نیز یکی دیگر از نکات قابل ‌تأملی است که بر زخم افکار عمومی نمک پاشید و اعتماد مردم به دولت را مخدوش کرد.  وعده رونق اقتصادی، وعده‌های دلاری روحانی، وعده رونق بورس، وعده گشایش‌های اقتصادی، مهار و کنترل تورم، رفع تحریم‌ها و مشکلات بانکی، تنها بخشی از وعده‌های روحانی طی 8 سال گذشته بود که به هیچ‌‌یک از آنها عمل نشد.  همین وعده دادن و عمل نکردن و حاشیه‌های ریز و درشت برخی مواضع و اظهارات رئیس‌جمهور بر شکاف بین مردم و دولت مستقر دامن زد. به ‌طور نمونه می‌توان به نظرسنجی ماشینی رئیس‌جمهور اشاره کرد یا به بخشی از اظهارات او و هوادارانش که اگر ما نبودیم جنگ می‌شد، دلار 50 هزار تومان می‌شد و...! آری! دولت روحانی طی این سال‌ها در مسلک و قامت دولت تدبیر و امید ظاهر شد اما تصویری از «دولت وعده‌ها»، «دولت حرف» و «دولت بی‌عمل» را به نمایش گذاشت.  اکنون دولت حجت‌الاسلام و المسلمین رئیسی آمده و حضورش امید را به جامعه تزریق کرده است؛ امیدی که هم ستایش منتقدان را برانگیخته و هم صحبت درباره احیای اعتماد را پیش کشیده است.  اقدامات انقلابی همراه با عقلانیت دولت رئیسی باید ورق را برگرداند و اعتماد آسیب‌دیده مردم را ترمیم و جوانه‌های امید را در دل‌ها دوباره بارور کند.  رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت سیزدهم به این مأموریت مهم دولت اشاره کردند و گفتند: «مساله‌ احیای اعتماد مردم و امید مردم بسیار چیز مهمی است، چون اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه‌ دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کردند و امید به شما داشتند، با شما راه می‌آیند و کمک‌تان می‌کنند؛ این بزرگ‌ترین سرمایه است برای دولت که بتواند اعتماد مردم را جلب کند که البته این متأسفانه یک مقداری آسیب‌ دیده و باید این را ترمیم کنید و راهکارش هم این است که حرف و عمل مسؤولان یکی باشد. وعده‌ای اگر به مردم دادید، طبق آن وعده اگر عمل کردید، مردم به شما اعتماد پیدا می‌کنند. اگر شما وعده کردید و عمل نشد یا گفتید فلان کار شده، مردم در واقعیت دیدند نشده، اعتماد مردم سلب می‌شود؛ واقعا باید خیلی به جد مراعات کنید این معنا را».