پایانِ طلسمِ مونترال؟

یادداشت علی بابازاده        تصمیم مهم و سرنوشت‌ساز فدراسیون فوتبال در انتخاب مهدی مهدوی‌کیا به عنوان سرمربی تیم ملی امید، مسیرِ رسیدن به «المپیک پاریس» را هموار خواهد کرد و اطمینان به او شانس موفقیت فوتبال کشورمان را افزایش خواهد داد. تیم ملی امروز در اولین نبردِ خود در مسیرِ صعود به قطر، مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ را آغاز می‌کند و «سوریه دردسر‌ساز» حریف ابتدایی شاگردان دراگان اسکوچیچ خواهد بود؛ عزیزی خادم گفته تا جام جهانی ۲۰۳۰ باید در تلاش برای تغییر نسل باشیم و خوشحالیم که این پروژه از فدراسیون امروزی کلید خورده. تا قبل از این هر چه از تیم ملی امیدمان دیده بودیم ناموفقیت بوده و نا امیدی؛ اکنون مهدی مهدوی‌کیا که سابقه کار در باشگاه هامبورگ آلمان را داشته و به واسطه «آکادمی کیا» نوجوانانِ مستعدی را به فوتبال ما معرفی کرده، سکاندار امیدهای ایران شده و در اندیشه حضور در المپیک ۲۰۲۶ پاریس است! مذاکرت اولیه به صورت تلفنی بین عزیزی خادم رئیس، کامرانی‌فرد دبیرکل فدراسیون و مهدوی‌کیا بازیکن سابق هامبورگ و باشگاه پرسپولیس برگزار شد و روند مثبت در جلسات سرانجام به نتیجه رسید و سه‌شنبه ۹ شهریور یک گزینه کاملاً شایسته و فوتبالی، به کمپ تیم‌های ملی راه یافت؛ شکستِ «طلسمِ مونترال» مأموریت ویژه کادر‌فنی جدید محسوب می‌شود و همه می‌دانیم دست به دست شدن‌های گذشته نیمکتِ امیدها دردی از فوتبال ایران دوا‌ نکرد. از حمید استیلی گرفته تا محمد خاکپور و علیرضا منصوریان همه سودای رسیدن به بزرگترین تورنمنت ورزشی جهان، «المپیک» را‌ در سر داشتند اما، هر بار که پیش خودمان فکر می‌کردیم تیم پر‌ستاره‌ای در اختیار داریم و موفقیت‌های مختلف انتظارمان را می‌کشند، یا در مرحله پلی‌آف حذف شدیم و یا در مراحل بالاتر زورمان به ژاپن نرسید. اتفاق تلخ محرومیت کمال کامیابی‌نیا هم هنوز از یادمان نرفته که چگونه برد ارزشمند ۱ بر صفر در خانه عراق، به باخت ۳ بر صفر تبدیل و یک اشتباه مدیریتی بلای جانِ امیدهای‌مان شد! قرارداد با سرمربی جدید و نام آشنای وطنی، تا پس از اتمام المپیک پاریس اعتبار دارد و شنیده شده گزینه‌هایی از کشور آلمان کادرفنی مهدوی‌کیا را کامل خواهند کرد؛ تورنمنت قهرمانی آسیا هم پیش روی ما است و کیست که نداند صعودهای راحت به جام‌جهانی فقط در گرو موفقیت تیم ملی امید کشورمان است و هر‌چه بازیکنان ما در این مسابقات موفق‌تر ظاهر شوند، در نهایت به نفع تیم ملی خواهد بود. مونترالِ ۱۹۷۶، پایانِ قصه ما در بازی‌های المپیک بود و تیمی که با فرانک اوفارل راهی کانادا شد، در طول مسابقات حشمتِ مهاجرانی را روی نیمکت خود دید و به مرحله یک چهارم نهایی نیز رسید. حالا پنج دهه سپری شده و خواسته ما از امید‌های ایران و فدراسیونِ فوتبال، شروع یک برنامه‌ریزی دقیق و جامع برای رسیدن به بالاترین اهداف است؛ نمی‌توان دغدغه صعودِ ملی‌پوشان به جام‌جهانی را داشت و نگرانِ وضعیتِ تیم‌های پایه نبود. تأثیر و اهمیتِ حضور در المپیک سال‌ها است فراموش‌مان شده اما کاش فراموش نکنیم اگر جام جهانی فوتبالیستِ ۲۸ ساله ما را راهی لیگ پرتغال، دانمارک، نروژ و بلژیک می‌کند، درخشش در المپیک بازیکنی ۲۰ ساله را رهسپار اروپا خواهد کرد!