پروژه ناکام رجایی‌سازی

انتقاد به تشابه‌سازی از شخصیت‌های سیاسی پروژه ناکام رجایی‌سازی زمانی كه محمود احمدی‎‌نژاد، در سال 84 كاندیدای ریاست‌جمهوری شد، ستاد انتخاباتی او برای معرفی این كاندیدای گمنام كه تا قبل از شهرداری‌‌اش در تهران،‌ كمتر كسی اسمش را شنیده بود،‌ از یك نام بزرگ و ملی استفاده كرد:‌ «شهید رجایی...» و بدین‌سان احمدی‌نژاد در تبلیغات رسمی،‌ «رجایی زمانه» و «رجایی دوم» معرفی شد! در تبلیغات انتخاباتی‌اش هم حامیانش شعار می‌دادند: «احمدی رجایی دیگر است!». اصولگرایان گویا از عاقبت رابطه خود با احمدی‌نژاد و سرانجام این رفتار خود درس نگرفته‌اند که دوباره شروع به تشابه‌سازی کرده‌اند. همان زمان صدای عاتقه صدیقی، همسر شهید رجایی، بابت این سوءاستفاده از نام همسرش درآمده و گفته بود کارهای احمدی‌نژاد هیچ شباهتی به همسرش ندارد اما گوش شنوایی وجود نداشت. حالا روزنامه کیهان رئیسی را به مالک اشتر و حداد عادل او را به شهید رجایی تشبیه کرده است. این درحالی است که به‌لحاظ پیش‌بینی تشابه عملکردی و نه تقدس‌سازی، برخی از منتقدان معتقدند که از قضا رئیسی می‌تواند حکم دولت سوم احمدی‌نژاد را داشته باشد!
حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، در واکنش به توصیفات و تشبیهات شکل‌گرفته پیرامون رئیس دولت سیزدهم به خبرآنلاین گفت: در حقیقت اعتقاد من این است امکان دارد افرادی که دولت فعلی را به این و آن تشبیه می‌کنند، متملق و چاپلوس باشند و برای اینکه بخواهند برای خودشان جایگاه پیدا کنند، یک حرف‌هایی بزنند که نه مصلحت آقای رئیسی در آن است و نه مصلحت جامعه». ابراهیمی ضمن اشاره به سابقه تشابه رؤسای دولت‌ها به شهید رجایی گفته است: «بنابراین باید با واقعیت‌ها برخورد کرد. در مورد احمدی‌نژاد هم یک عده‌ای از همین افراد شایعه کردند که چه می‌بینیم و چه می‌بینیم و نظایر این حرف‌ها. اینها یا افرادی متملق و چاپلوس هستند یا افرادی هستند که خلاصه اهل تخیل و این صحبت‌ها هستند، در غیر این صورت کسی که واقع‌بین باشد، چنین صحبت‌هایی را نمی‌گوید. ضمن اینکه آقای رئیسی هم از این مقدس‌بازی یا تقدس ایجادکردن بیزار است. ... من معتقدم این افراد قطعا متملق و چاپلوس هستند و چنین افرادی همیشه در جامعه بوده‌اند و قداست‌هایی را ایجاد می‌کردند که واقعیت ندارد.... لذا نظر بنده این است که این بافندگی‌ها نه به مصلحت جامعه و نه مصلحت مردم است. در‌واقع خوب نیست مرتب مردم را به دنبال مواردی بیندازند که واقعیت ندارد».
روزنامه جمهوری اسلامی هم در یادداشتی با اشاره به اینکه «رجایی در نوع و جایگاه خویش یگانه بود، هرچند ما امید داشتیم و داریم که مسئولان هرکدام یک رجایی باشند»، نوشته است: این آرزویمان را هم بر زبان آورده‌ایم اما تاریخ ثابت کرد که هرکس فقط می‌تواند «خودش» باشد. درگذشته به سختی تجربه کردیم و دیدیم خوانش برخی افراد به‌عنوان رجایی، ما را با جنسِ بدلی مواجه کرد که امیدهای بسیاری را سوزاند. همین تجربه می‌گوید دگر باره نباید به تکرارش پرداخت.
‌این کارنامه‌هاست که به نام‌ها هویت می‌دهد نه مشابهت‌سازی‌ها. اگر کسانی می‌خواهند در نگاه مردم چنان عزیز شوند باید اول از همه خود را به نقد بگذارند که رجایی سلوکی چنین مؤمنانه داشت.


‌عباس سلیمی‌نمین، چهره سیاسی اصولگرا، نیز در گفت‌وگو با خبرآنلاین در واکنش به تشبیه‌سازی‌ها و مصداق‌سازی‌هایی که اخیرا درباره رئیس‌جمهور مطرح می‌شود، گفت: «من این‌گونه اظهارنظرها را نمی‌پسندم بلکه بر این باورم باید اجازه دهیم که شخصیت‌ها، خودشان را به‌نوعی ثابت کنند درواقع ما با تعاریفی سعی نکنیم که قضاوت زودهنگام داشته باشیم. باید اجازه دهیم آقای رئیسی خودش را در میدان عمل ثابت کند؛ این‌گونه تعریف‌ها نه‌تنها به نفع شخصیتی مثل آقای رئیسی نیست‌ بلکه یک بازخورد منفی را در جامعه به همراه خواهد داشت».
او افزود: «یکی از دلایل از خود بی‌خودشدن آقای احمدی‌نژاد را تعاریف بی‌جای برخی چهره‌های اصولگرا می‌دانم. درست است که آقای احمدی‌نژاد انسان فرصت‌طلبی بود و دچار خودشیفتگی فاجعه‌آمیزی بود اما تعاریف و تمجیدهای این‌چنینی، علی‌القاعده تأثیرات منفی داشت».
سلیمی‌نمین درباره فضای بی‌اعتمادی حاکم بر جامعه و تأثیر این مقدس‌سازی‌ها بر عمیق‌شدن این بی‌اعتماد، عنوان کرد: «ما نباید به این فضا دامن بزنیم، باید بگوییم فلان کاری که آقای رئیس‌جمهور انجام داد، کار ارزنده‌ای است. هیچ دلیلی ندارد که او را مالک‌اشتر بدانیم بلکه باید گفت ایثار و فداکاری آقای رئیس‌جمهور به دلیل رفتن به خوزستان و دیدن رنج مردم از نزدیک بسیار ارزنده است. بنابراین ارزش کار آقای رئیسی را باید ببینیم و به نیکی از آن یاد کنیم. در‌واقع نباید چک سفیدامضا بدهیم بدین معنا که هر کار بدی انجام بدهد، بگوییم مالک‌اشتر است. وقتی می‌گوییم مالک‌اشتر، یک هاله‌ای از تقدس به او می‌بخشیم و ضعف او را نمی‌بینیم. نباید آقای رئیسی را در حصاری قرار دهیم. گفتن اینکه آقای رئیسی مالک‌اشتر زمانه است، او را در یک حصاری قرار می‌دهد که یقینا برای ما دیدن ضعف‌های او سخت خواهد بود».
‌سرانجام یک تشبیه‌سازی
آنها که زمانی پیشاپیش، احمدی‌نژاد را با رجایی مقایسه می‌کردند، بعدا یادشان رفت که عملکردها را هم مقایسه کنند. مثلا گفته شد که پایه‌گذار سفرهای استانی محمدعلی رجایی بوده و احمدی‌نژاد از او الگو گرفته است اما عباس دوزدوزانی گفته بود که سفرهای استانی را شهید رجایی به حسب ضرورت حضور کابینه در نقاط مختلف کشور و درک کم و کیف موجود اجرائی در سراسر کشور و بررسی هرچه دقیق‌تر و نزدیک‌تر برای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری بنیان گذاشت و سفرهای استانی متناسب با سلایق و خصایل او انجام می‌گرفت.
یا گفته شد که رجایی با 10 نفر همراه به سازمان ملل رفت اما احمدی‌نژاد با صد نفر! یا احمد توکلی گفته بود: «رجایی دنبال جلب رأی مردم نبود. شاید این اقدامات ظاهرش پوپولیستی باشد اما در آن زمان نگاه این‌گونه بود. کار خیری که می‌شود گفت نشانه مردمی‌بودن رجایی بود، این بود که ایشان در نخستین جلسه هیئت دولت پیشنهاد کرد که آیا موافقید حقوق ما متوسط حقوق دولت باشد؟ سرانجام همه موافقت کردند و دیدند که متوسط حقوق دولت هفت‌هزار تومان است که تا آخر دولت رجایی همه وزرا و ایشان هفت‌هزار تومان می‌گرفتند. این هفت‌هزار تومان در دولت موقت مهدوی ١٠ هزار تومان شد که همه‌مان هم خیلی خوش‌مان آمد». محمد سلامتی، وزیر کشاورزی دولت رجایی، با اشاره به اینکه رجایی در یک مصاحبه رادیویی و تلویزیونی از مردم خواست که به نظام بانکی کشور کمک کنند و تأثیر همین مصاحبه به قدری بود که بانک مرکزی یک هفته بعد اعلام کرد مشکل کمبود اسکناس به‌طورکامل مرتفع شده و مجبور است تمامی اسکناس‌های چاپ‌شده را معدوم کند. سلامتی گفته بود سؤال اینجاست کسانی که ادعای رجایی‌بودن را داشتند، آیا چنین جایگاهی در میان مردم پیدا کرده بودند که تنها با انجام یک مصاحبه ساده، بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی را ازطریق خود مردم حل کنند! به نظر می‌رسد این سؤالی است که هم‌اکنون باید از جریانی پرسید که در‌حال تشبیه‌سازی رئیسی با مالک اشتر، رجایی و... است.
عاتقه صدیقی حتی در نقد کپی‌برداری از برخی شیوه‌‏‎های همسر شهیدش در دولت احمدی‎‌نژاد گفته بود که «روش‌هایی که دولت احمدی‌‌نژاد پیش‌گرفته بود، بدون توجه به عنصر زمان و شرایط جهانی و کشور بود. لذا اقدامات دولت او نتیجه‌ای نداشت و مصیبت به بار آورد». حالا هنوز نه رئیسی ادعایی مبنی‌بر رجایی دوم بودن کرده است و نه اینکه در منش و رفتارش خواسته او را بازسازی کند‌. اما این‌بار خود اصولگرایان گویا دست‌بردار نیستند. همسر شهید رجایی زمانی گفته بود: «عملکرد دولت نهم به قدری ضعیف و غیرقابل دفاع است که همان افرادی که در دوره گذشته اسم احمدی‌نژاد را روی برگه‌های رأی نوشتند، الان عصبانی هستند و با توجه به شناختی که از او به دست آورده‌اند، از مطرح‌شدن دوباره اسم شهید رجایی خشمگین هستند و حتی در سفرهای استانی دولت اعتراض خود را به گوش دولتی‌ها رسانده‌اند». اصولگرایان باید از هم‌اکنون نگران تکرار این موقعیت باشند.