دادرسي عادلانه

جريده قدرتمند كيهان با مسووليت آقاي شريعتمداري، در سال1394، مطلبي عليه آقاي دكتر يزدي دبير كل نهضت آزادي ايران و طي مقاله‌اي با انتساب مطالبي توهين‌آميز و خلاف واقع نسبت به اين شخصيت مطالبي را منتشر كرد. اينجانب در تاريخ 5/10/1394 به وكالت از آقاي دكتر يزدي شكايتي را عليه ايشان در دادسراي فرهنگ و رسانه مطرح كردم و با شرح موضوع رسيدگي مقام محترم قضايي را خواستار شدم. پس از چندي بازپرس محترم يكي از شعب دادسرا طي دعوتي از اينجانب جوياي شنيدن خواسته من و رسيدگي و بررسي موضوع شدند كه مطالب حضورا به سمع و نظر ايشان رسيد. پس از آن در انتظار پيگيري مقام محترم بودم كه متاسفان ه موكل آقاي دكتر ابراهيم يزدي به علت ابتلا به بيماري فوت كردند و علاوه بر تاثر ناشي از رحلت ايشان، متاسفانه امكان پيگيري شكايت و اثبات حقانيت موكل و تخلف مشتكي‌عنه، در يك مرجع ارزشمند قضايي، با نظر قاضي محترم را از دست دادم. پس از چندي بازپرس محترم جهت تعقيب پرونده مطروحه از اينجانب براي حضور در بازپرسي و تعقيب شكايت مطروحه مجددا دعوت كردند كه خدمت ايشان اعلام كردم به علت فوت موكل و عدم دسترسي به كليه وراث جهت تجويز ادامه بررسي، به شكايت مطروحه، امكان رسيدگي ميسر نيست. مقام محترم قضايي با دارا بودن نهايت حسن‌نيت جهت رسيدگي به اين شكواييه با اين منع قانوني مواجه شد و پرونده را جهت اعلام نظر نهايي به دادگاه كيفري ارسال فرمودند. از طرف دادگاه مربوطه نيز جهت حضور در دادگاه و ادامه دفاعيات دعوت شدم كه به علت نداشتن وكالت از طرف ورثه حضور در دادگاه را بي‌مورد دانستم و مراتب را به اطلاع دادگاه محترم رسانيدم. بسيار متاثرم كه علاوه بر از دست دادن موكل مرحوم دكتر ابراهيم يزدي دبير كل نهضت آزادي ايران كه از شخصيت‌هاي بنام و موثر انقلاب اسلامي ايران بودند، متاسفانه يك دادرسي عادلانه و قانوني را كه با نظر و اداره قضات شريف دادگستري بود را از دست دادم. از آنجا كه با ايمان و اعتقاد به عادل مطلق و خداوند يكتا، همه دادرسي‌ها و دادخواهي‌ها را نهايتا به پيشگاه باريتعالي مي‌بريم و از محضر او طلب دادخواهي مي‌كنيم و ايمان داريم كه او خود جواب دادخواهي‌ها را به حق خواهد داد؛ اين دادخواهي نيز در پيشگاه او مطرح و اجر و جزاي واقعي را تعيين و اجرا خواهد كرد.