ضرورتی به نام حفظ سرمایه‌های ورزش

استفاده حداکثری از پتانسیل‌های ورزش کشور تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که برای جذب و حفظ نخبه‌های این حوزه تلاش حداکثری شود. در دو، سه ماه اخیر نمایندگان ورزش ایران در آوردگاه‌های بین‌المللی کام مردم را شیرین کرده‌اند و پرچم کشورمان را به اهتزاز درآورده‌اند. با اینکه همه مدال‌آوران و افتخارآفرینان به عشق وطن و مردم می‌جنگند، اما همه آن‌ها به غیر از فوتبالیست‌های نجومی‌بگیر دغدغه معیشت، شغل، زندگی و آینده دارند، حتی آن‌هایی که مشغول به کار هستند نیز از نداشتن امنیت شغلی و عدم مساعدت مدیران و کارفرمایان می‌نالند و احساس نگرانی می‌کنند.
سرمربی تیم ملی کاراته به جای آنکه تمام تمرکزش معطوف به موفقیت شاگردانش باشد، بیش از دو سال است که به‌رغم فعالیت در سازمان تامین اجتماعی با مشکلات اداری و عدم همکاری مدیرانش مواجه است. شهرام هروی، مربی موفق و خوشفکر کاراته کشورمان طی این مدت بار‌ها از مسئولان وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی، کمیته ملی المپیک و حتی وزارت ورزش وعده همکاری شنیده، ولی تا امروز نه خبری از مساعدت شده و نه وعده‌ها به مرحله اجرا رسیده است. جالب اینکه حتی قهرمانی سجاد گنج‌زاده در توکیو و کسب اولین و شاید آخرین مدال تاریخ کاراته ایران در بازی‌های المپیک هم باعث نشد آقایان قدری در مقابل سرمربی طلایی احساس مسئولیت کنند و برای برداشتن موانع شغلی او پای کار بیایند. ناراحتی بحق سکاندار کاراته ملی در شرایطی دوباره مطرح شده که وزیر ورزش اخیراً در جمع مدال‌آوران المپیکی در خصوص دغدغه ورزشکاران صحبت کرد. سجادی صراحتاً تأکید کرد مدال‌آورانی که از دور قهرمانی خارج می‌شوند درگیر تأمین مخارج زندگی و معیشتی خود می‌شوند. این پهلوانان نگران تأمین معیشت، حفظ آبروی خانواده و آینده فرزندان‌شان هستند.
باز جای شکرش باقی است، سجادی از بدنه ورزش است و درک بالایی از مشکلات ریز و درشت جامعه ورزش دارد، ولی او خود خوب می‌داند که با حرف و شعار باری از دوش مدال‌آوران و نخبه‌هایمان برداشته نخواهد شد. اگر قرار باشد همچنان مثل ادوار گذشته شعار‌های قشنگ و پرطمطراق داده شود و وعده‌های پوچ تیتر اخبار رسانه‌ها را تشکیل دهد، قطعاً نباید انتظار رفع موانع معیشتی را داشت. سرمربی کاراته یک نمونه از جامعه مربیان سازنده و موفقی است که برای حفظ شغلش می‌جنگد و منتظر یاری مسئولان است. چه بسا مربیان زیاد دیگری که به علت حضور همزمان در تمرین و اردو، شغل‌شان را از دست داده‌اند، مگر در مواردی خاص که مدیران مربوطه اهمیت موفقیت در ورزش و همچنین تأمین نیاز‌های مادی مربیان وطنی را درک کرده‌اند. متأسفانه بسیاری از مدیران بالادستی توجهی به مقوله ورزش به ویژه ورزش قهرمانی ندارند و نه‌تن‌ها از مربی یا ورزشکار حمایت نمی‌کنند، بلکه با تحت فشار قرار دادن او تمرکزش را به هم می‌ریزند. جدا از این موضوع بسیاری از فعالان عرصه قهرمانی کاری جز ورزش ندارند و همانطور که وزیر گفته پایان اردوها، مسابقات و عمر قهرمانی‌شان مساوی است با بیکاری، بی‌پولی و فشار‌های اقتصادی.
در حالی که دستگاه‌های اجرایی، نهاد‌ها و سازمان‌ها اگر اهمیت ورزش را درک کنند و طبق قانون برای استفاده از تجربه و دانش قهرمانان و مدال‌آوران برنامه‌ریزی داشته باشند هم مشکل بیکاری ورزشی‌ها حل می‌شود و هم بسیاری از مشکلات اجتماعی، استعدادیابی و پشتوانه‌سازی. اینکه یکی از بهترین مربیان جهان دو سال پیش به‌رغم دستور وزیر رفاه، کار و امور اجتماعی وقت باز هم مورد بی‌مهری مدیران سازمان تابعه این وزارتخانه قرار گرفته، جای تأسف دارد و حتی تلاش صالحی‌امیری، رئیس کمیته ملی المپیک هم تأثیری نداشته است. برای حل چنین مشکلاتی وزارت ورزش باید رایزنی با سایر وزارتخانه‌ها و نهاد‌ها را افزایش دهد تا با افزایش تعاملات طرفین، به معنای واقعی کلمه قدمی برای حفظ شأن و جایگاه قهرمانان و مربیان برداشته شود.