مقصر حمله صدام هم امام شد!

سایت انصاف نیوز، از رسانه‌های اصلاح‌طلب ایران، با انتشار یادداشتی از یک روزنامه‌نگار اصلاح طلب، از قول مهدی بازرگان تلویحاً مدعی شده که نوع رفتار ایران پس از انقلاب اسلامی با عراق و نیز واکنش امام خمینی باعث حمله عراق به ایران شده است!
در یادداشت منتشر شده در این سایت به قلم ابوالفضل نجیب، نویسنده از ملاقات خصوصی خود با مهدی بازرگان در خلال یک سفر به کاشان در عاشورای سال ۵۹ می‌نویسد: «مهم‌ترین سؤالی که از بازرگان پرسیدم درباره آغازکننده جنگ بود.» جواب سؤال او البته روشن است؛ ایران به عراق حمله کرد یا عراق به ایران؟ چرا چنین سؤالی طرح می‌شود در حالی که حتی سازمان ملل هم عراق را آغازگر جنگ شناخت؟
خط تحریف همیشه با دروغ نیست؛ گاه با تحلیل ساده‌لوحانه و از خودبیگانگی همراه است. این سؤال پرسیده می‌شود تا پاسخی را از قول بازرگان بخوانیم. پاسخ مطلوب اصلاح‌طلبان! پاسخی که نشان می‌دهد بازرگان و دوستداران او در دوگانه صدام و خمینی هم حاضر نیستند طرف خمینی بایستند! نویسنده در یادداشت مذکور از قول بازرگان در پاسخ به این سؤال می‌نویسد: «از فردای انقلاب دعایی سفیر ما در عراق بود و ما مدام در روابط عرفی از حسن همجواری حرف می‌زدیم، اما در عمل با استفاده از پوشش سفارت و مصونیت دیپلماتیک کسانی به‌طور مرتب کمک‌های نقدی و غیر نقدی و اعلامیه و… در اختیار مخالفان صدام از جمله الدعوه قرار می‌دادند. تا اینکه یک روز دعایی آمد نزد من و گفت نماینده صدام آمد سفارت و به این وضعیت اعتراض و به طور خلاصه به تعبیری گفت یا رومی روم شوید یا زنگی زنگ. بعد از این به ملاقات آقای خمینی رفتم و قضیه را مطرح کردم و اینکه عراقی‌ها متوجه رفتار و گفتار دوگانه ما هستند و تکلیف دولت را از این بابت روشن کنید.»
یادداشت مذکور می‌افزاید: «بازرگان گفت واکنش آقای خمینی به حرف‌های من فقط یک جمله بود و اینکه صدام باید برود؛ و بعد حاضر به شنیدن هیچ حرف و اظهار نظر دیگری نشد و فقط تأکید همان که گفتم.»


دلیل حمله صدام به ایران حتی در نگاه تحلیلگران غربی هم روشن است؛ پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و احساس خطر اعراب، اتحاد غرب و شرق با صدام و دوستان عربش در این احساس خطر، تحلیل ضعف ایران پس از انقلاب و...
کنت آر. تیمرمن، روزنامه‌نگار و نویسنده سیاسی که یکی از مؤسسان و مدیر اجرایی بنیاد دموکراسی در ایران و رسماً خواستار تغییر نظام در ایران است، در کتاب «سوداگری مرگ (ناگفته‌های جنگ عراق با ایران) می‌نویسد: «ملاقات صدام و برژینسکی در تیرماه سال ۵۹ در مرز دو کشور اردن و عراق، بخشی از تلاش‌های مشترک امریکا و عراق، با هدف هماهنگ کردن فعالیت‌های دو کشور علیه ایران بود. این دیدار به منزله چراغ سبز امریکا به عراق در مورد جنگ با ایران تلقی شد.».
اما از نگاه این اصلاح‌طلبان و بازرگان، مقصر امام خمینی و سیاست‌های ایران بوده و تحریکات ایران باعث تجاوز صدام به ایران شده است. امام و ایران با صدام خوب نبودند، در این که تردیدی نیست، اما آیا چنین رویداد‌هایی تجاوز نظامی و جنگ هشت ساله را توجیه می‌کند؟!
جالب است یک بار دیگر مرور کنیم که سه سال پس از پایان جنگ ایران و عراق، یعنی در سال ۱۹۹۱ خاویر پرز دکوئیار (دبیرکل وقت سازمان ملل متحد) رسماً و بر اساس نظر گروه ناظر نظامی سازمان ملل متحد، عراق را آغازگر جنگ معرفی و از خواسته ایران برای دریافت غرامت جنگی حمایت کرد.
این یادداشت در ادامه از جفا به امام در مقصر جلوه دادن ایشان برای آغاز جنگ فراتر می‌رود و حتی پایان جنگ را به دلیل «بی منطقی» امام می‌داند: «آخرین سؤالی که از بازرگان پرسیدم این بود که برای پایان دادن به جنگ چه باید کرد، و پاسخ صریح بازرگان این بود: امام باید سر منطق بیاید.» از مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام البته انتظاری نیست و نشان داده‌اند که برخلاف وظیفه خود، جناحی با تحریف و توهین نسبت به امام خمینی برخورد می‌کنند. با این حال، توهین چنین جمله‌ای صرف نظر از غلط و مغرضانه بودن تحلیل آن آشکار است.
مرحوم هاشمی در پاسخ ادعای بازرگان و ... که ایران را مقصر وقوع جنگ می‌دانند، می‌گوید: «انقلابی که تازه پیروز شده و مسئله تصفیه ارتش، پلیس، سازمان‌های اطلاعاتی و همچنین مسئله گروهک‌های فراوان چپ و راست و درگیر با جنگی مسلحانه در داخل کشور، چگونه می‌تواند عراق را تحریک به جنگ کند؟»