اَبَرپروژه اقتصادی ناگزیر دولت رئیسی

 رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه هم از عزم خود برای اصلاح ساختاری بودجه خبر داد تا بار دیگر در نیمه دوم سال و در آستانه تدوین لایحه بودجه، بحث درباره این اصلاحات ساختاری بالا بگیرد.سال هاست که عموم اقتصاددانان با هر گرایشی معتقد به ضرورت اصلاح در ساختار بودجه هستند. دور نخست تحریم های سنگین در ابتدای دهه 90 نشان داد که چه مقدار اقتصاد ایران نیاز به اصلاح ساختار بودجه دارد. در همان سال ها، با ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب، مشخص شد که مهم ترین اصلاحات قابل تحقق برای اقتصاد ایران به بودجه برمی گردد. از سال 97 با بازگشت مجدد تحریم ها این بار، ادبیات اصلاحات ساختاری بودجه از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد که نشان می داد مهم ترین جزء پایدار شدن اقتصاد ایران و گذار از بحران ها، اصلاح در منابع و مصارف دولت است.در اقتصادی که همچنان سهم غالب در اختیار دولت و شرکت های دولتی است، برنامه سالانه منابع و مصارف دولت، موتور محرک مهمی در اقتصاد محسوب می شود. دولت در اقتصاد ایران به معنای آن که شامل دیوان سالاری حکومتی است طی شش دهه اخیر مستظهر به درآمد سرشار نفت، هر روز بزرگ تر شده است. دولت بزرگ و فربه، ویژگی همه اقتصادهای نفتی است. همین مسئله موجب می شود که نوسان در درآمدهای نفت چه از طریق کاهش قیمت جهانی نفت و چه  کاهش ارزش پول ملی ایران، افت شدید این منابع و در نتیجه کسری بودجه دولت را در پی داشته باشد. کسری بودجه ای که با استقراض از بانک مرکزی باعث تورم بالا در اقتصاد ایران شده است. چنان که به طور خاص در پنج ماه نخست امسال برای جبران کسری بودجه حدود 55 هزار میلیارد تومان استقراض از بانک مرکزی صورت گرفت. همچنین آمارهای روزگذشته بانک مرکزی نشان داد که بدهی دولت به بانک مرکزی از ابتدای تشکیل دولت یازدهم در مرداد 92 تا انتهای فعالیت دولت دوازدهم در مرداد 1400، حدود 5/10برابر شده است. همین مسئله عامل اصلی رشد نقدینگی و در نتیجه تورمی شده است که همه ما آن را در اجاره بها و قیمت انواع محصولات خوراکی می بینیم. اصلاحات ساختاری بودجه، در چند محور اساسی خلاصه می شود که هر کدام پروژه ای سنگین برای دولت محسوب می شود. این اصلاحات به طور فهرست وار عبارت اند از: 1- اصلاح ساختار نظام مالیاتی، حذف معافیت های غیرضروری، تکمیل بانک اطلاعاتی و سامانه هوشمند مالیاتی و ایجاد پایه های جدید نظیر مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه 2- تنظیم رابطه مالی شرکت ملی نفت و دولت و حذف نفت از بودجه جاری کشور 3- مولدسازی دارایی های مازاد دولت برای فروش یا درآمدزایی از آن ها 4- اصلاح نظام یارانه پنهان و سهم بیشتر اقشار ضعیف از یارانه پنهانی که بیشتر به جیب ثروتمندان و مصرف کنندگان انرژی می رود. 5- اصلاح در صندوق های بازنشستگی با هدف کاهش وابستگی این صندوق ها به بودجه دولت 6- کنترل هزینه های غیرضروری و مهار رشد هزینه های جاری دولت ذیل هر کدام از این موارد، چند اقدام اساسی و گاه زمان بر باید انجام شود تا به تدریج طی چند سال بودجه دولت دیگر، به مثابه بنزین، نقدینگی را شعله ورتر نکند و تورم به جا نگذارد. با این حال نگاهی به این فهرست نشان می دهد که چه مقدار این اصلاحات و انجام همزمان آن ها برای مدیریت اجرایی کشور سخت است. آن چه می تواند در این اَبَرپروژه سخت اصلاحات ساختاری بودجه به دولت کمک کند، شکل گیری بدنه ای قوی و کارشناسی در تیم اجرایی و اقتصادی دولت است. همچنین ضرورت هماهنگ شدن اجزای دولت و رفع ابهام از ارتباط بین اجزای تیم اقتصادی دولت احساس می شود تا مشخص باشد علاوه بر سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، سایر وزارتخانه ها و همچنین معاون اقتصادی و دستیار اقتصادی رئیس جمهور چه نقشی دارند و چگونه می توانند به این فرایند کمک کنند. در هر صورت چیزی که با قطعیت می توان درباره آن سخن گفت، این است که قطعا این اصلاحات در همین دولت باید شروع شود وگرنه نمی توان به فرجام اقتصاد ایران دیگر خوش بین بود.