نگاهی به 12 روز نمایش ایران در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی تئاتر ایران یک جشنواره آرام

گروه فرهنگ و ادب ـ الهام عدیمی: سی‌وپنجمین دوره جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر هم تمام شد و کوله‌باری از تجربه و ارتباط‌های نو برای فضا و گروه‌های تئاتری ایران به همراه داشت. تجربه‌ای جدی برای تئاتر استان‌های دیگر و همراهی شهرهای چون تبریز، مشهد و اصفهان فرصتی برای جان گرفتن این هنر در شهرهای دیگر را به ارمغان آورد. با این حال هر عضوی از دنیای تئاتر ایران، نگاهی متفاوت نسبت به رویارویی خود با این جشنواره دارد. نگاهی که در حوزه‌های متفاوت می‌تواند برای دوره‌های بعد و مدیریت جشنواره راه‌گشا باشد. محافظه‌کاری تئاتر شهرستان روح‌الله جعفری، مدرس تئاتر درباره وضعیت اجرای گروه‌های شهرستانی در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به «ابتکار» می‌گوید: مهمترین مساله در آنالیز این است که نقطه قوت گروه‌های شهرستانی که می‌تواند آن‌ها را در بازار تئاتر ایران به حساب بیاورد،‌ نگاه جسارت‌آمیز و ایده‌هایی است که این گروه‌ها در پرداخت کارشان به نمایش می‌گذارند. متاسفانه این نگاه جسورانه در غالب کارها دیده نمی‌شد و مخاطب در برابر این کالاهای فرهنگی طبیعتا درگیر نگاه مخافظه‌کاری گروه اجرایی و مولف اثر می‌شد که نمی‌تواند او را تا پایان کار همراهی کند که متاسفانه این امر در ارزیابی کارهای امسال یکی از نقاط ضعف محسوب می‌شود. با این حال امین عظیمی، مدیر کارگروه نقد جشنواره تئاتر درباره اجراها به «ابتکار» توضیح می‌دهد: آنچه در آثار بخش‌های بین‌الملل و غیرتهرانی در جشنواره امسال ارائه شد، ماحصل واقعیت تئاتر امروز ایران است و اگر کار خوبی نیست به این معناست که وضعیت تئاتر به صورت کلان خوب نیست. از سوی دیگر امسال جشنواره عملا کار تازه‌ای تولید نکرد، آنچه به نمایش گذاشته شده، آثار برگزیده مختلفی است که نمی‌توان آن را ضعف جشنواره دانست بلکه ضعف عمومی ماست و ریشه در دهه گذشته دارد که از سال 1383 شروع شده و ما در حال برداشت محصول آن هستیم. با این حال امسال به کارهای شهرستانی اهمیت بیشتری داده شد و اجراهای آنها در تالارهای چارسو، سایه، قشقایی و اصلی برگزار شد اما کیفیت بعضی کارها پایین بوده اما کارهای خوبی هم ارائه شد. پناه بردن به حرکت، نور و موسیقی در نبود اوستر مایرها نرگس کیانی، خبرنگار حوزه تئاتر هم نسبت به اجراهای بخش خارجی انتقاد دارد. او در این‌باره به «ابتکار» می‌گوید: با نزدیک شدن به اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، هنوز جوابی برای این سوال پیدا نکرده‌ام که دلیل تمرکز مهرداد رایانی مخصوص، مدیر بخش بین‌الملل این جشنواره بر آثاری متکی بر حرکت، موسیقی و نور آن هم با تاکید بر عدم حضور زنان چه بوده است؟ روابط عمومی این رویداد تئاتری یکشنبه دهم بهمن گفت‌وگویی با رایانی مخصوص انجام داده و برای رسانه‌ها ارسال کرده بود. این دانش‌آموخته هنرهای نمایشی ادامه می‌دهد: با خواندن این گفت‌وگوی کوتاه به جای یافتن پاسخ، سردرگم‌تر شدم و احساس تعلق به نسل قدیم کردم! رایانی مخصوص گفته بود: «ما باید هنر نوین دنیا را رصد کنیم و درباره آن‌ تعمق به ‌خرج دهیم. رصد این آثار برای شناخت، نقد و به چالش کشیدن آن‌ها مفید خواهد بود. دو نوع دیدگاه نسبت به آثار این بخش شکل گرفته‌ است. گروهی از دیدن آثار نوین جهان، رضایت خاطر دارند و گروهی دیگر موافق حضور این اجراها در جشنواره تئاتر فجر نیستند. علاقه‌مندان نسل جدید هنر تئاتر به این آثار نظر مثبت داشتند و نسل قدیم تئاتری بعد از دیدن آثار خارجی تقریبا نظر مساعدی نداشتند.» به گفته نرگس کیانی، نکته این‌جاست که حتی اگر آثاری متکی بر حرکات آکروباتیک اعم از چرخیدن روی دست و سر یا بهره‌مند از تکنولوژی نوین بتوانند نظر نسل جوان را به خود جلب کنند دلیل انتخاب همه آثار بخش بین‌الملل از این گونه تئاتری چه بوده است؟ او توضیح می‌دهد: بی‌شک همه ما معذوریت‌های مسئولان، اعم از کمبود بودجه و چارچوب‌های عرفی و فرهنگی را می‌شناسیم اما چرا نباید در کنار آثاری که به آن‌ها اشاره شد، شاهد تئاتری کلاسیک باشیم که توسط گروهی حرفه‌ای تولید شده است؟ اثری بهره‌مند از متنی ساختارمند که تفکر برانگیزد نه این که صرفا سرگرم سازد و متعجب کند. اگر معیار مهرداد رایانی مخصوص برای تعیین میزان استقبال تماشاگران سوت و کف زدن‌های ریتمیک آن‌هاست که تئاتر آزاد بیش از این خنده‌آور است. کیانی به جشنوراه سال گذشته اشاره می‌کند و می‌گوید: در جشنواره سی‌وچهارم این اوسترمایر و «هملت» بودند که بار بخش بین‌الملل را بر دوش کشیدند و امسال ظاهرا در نبود کسانی مانند او، به موسیقی، نور و حرکت آن هم تنها با حضور مردان پناه برده‌ایم. در پایان ارجاع تان می‌دهم به بخشی از گفت‌وگوی مسعود دلخواه یکی از داوران بخش بین‌الملل این دوره از جشنواره که در مصاحبه با خبرآنلاین گفت: «من هم موافقم که کارهایی متکی بر تکنولوژی، پرفورمنس، حرکت و موسیقی در جشنواره حضور داشته باشند چون جذاب و سرگرم‌کننده‌اند اما این‌که بخش بین‌الملل به چنین کارهایی خلاصه شود نقطه ضعف به شمار می‌آید و انتظارمان این است که در کنار چنین آثاری، چند اثر به معنای تئاتر کلاسیک هم ببینیم. جنبه‌های سرگرم‌کننده چنین آثاری برای ایجاد تنفس در هر جشنواره‌ای لازم است چون نیاز به تفکر ندارد و با تماشای آن صرفا حظ بصری می‌برید نکته این جاست که نمی‌توان بخش بین‌الملل جشنواره فجر را فقط به آثار سرگرم‌کننده و تهی از تفکر اختصاص داد.» جشنواره هنرهای نمایشی، نه تئاتر امین عظیمی در پاسخ به نقدهای مربوط به اجراهای خارجی می‌گوید: در واقع باید نام جشنواره را جشنواره هنرهای اجرایی بگذاریم تا تئاتر، چرا که برخی از کارها در حوزه پرفورمنس و اینستالیشن بودند که کارهای اجرایی هستند و اغلب مخاطبان که می‌آمدند و کارها را می‌دیدند با ناراحتی از اجرا خارج می‌شدند اما این کارها هم بخشی از هنرهای نمایشی هستند. این اجراها، به عنوان پیشنهادهای اجرایی بودند که با مقوله صحنه‌ای به نمایش درآمدند. به طور مثال، اجرای «گرگ و میش» یک کار فرم اجرایی است که در دنیا رایج و مرسوم است، با این حال به این معنا نیست کارها ضعیف نبودند. او به مساله تاثیر تحریم‌ها بر حضور برخی گروه‌های تئاتری خارجی در ایران هم اشاره و بیان می‌کند: ابتدا باید دید کسانی که کارها را دعوت می‌کنند، برای چه چنین انتخاب‌هایی دارند و باید دید به دنبال چه بوده‌اند. از سوی دیگر این انتخاب‌ها بنا به مقتضیات و تنگناها صورت گرفته است. برخی گروه‌های خارجی و هنرمندانشان به دلیل این‌که می‌خواهند بعدا به آمریکا سفر کنند، ترجیح دادند به ایران نیایند تا دچار مشکل نشوند. مساله دیگر این‌که برخی از آثار به لحاظ مضمونی همسو با فضای ایران نیست و گرایش عمده‌ای دارند با مسائل همجنس‌خواهان و مشکلات زنان داشتند که این امر باعث می‌شود از عمده آثار از لحاظ هنری محروم بمانیم. یا مواردی هستند که گروه‌های خارجی شرایط ما را نمی‌پذیرند یا مساله مالی است. سایه سیاست روی تئاتر به گفته این هنرمند، اگر تئاتر حال حاضر ما این آشفتگی را دارد مربوط به سیاست‌ها کلان در دهه گذشته است که در حوزه مدیریتی و پرورش بازار بوده و تلاش شده به این سمت برود که نمایش‌ها، پرفروش و پرتماشاگر باشد، همین مساله باعث شد تا گروه‌هایی که در تهران هستند به چهره‌ها روی آوردند تا فروش بیشتری داشته باشند. او ادامه می‌دهد: در واقع می‌توان گفت اجراهایی انتخاب شد تا میزان کمتری اعتراض به دنبال داشته باشند و منطق بازار هم به دنبال سیاست‌زدایی در حوزه تئاتر است که خود این جریان هم قابل نقد است. عظیمی به تاثیر نزدیک شدن به دوران انتخابات بر جشنواره تئاتر هم اشاره و بیان می‌کند: متاسفانه از حدود 10 سال پیش نگاهی که در عرصه عمومی حاکم شده، تلاش کرده تا ماهیت، کنش سیاسی یا آگاهی مدنی را کاهش دهد و این امر باعث شده تا مردم به دنبال آثاری که وجوه اجتماعی دارند، نروند. از سوی دیگر سال آخر دولت روحانی است و این مساله نگرانی‌هایی همراه دارد و در جشنواره فیلم هم دچار همین معضل شده‌ایم و مسئولان آن جشنواره هم تلاش کردند با حذف برخی از آثار در عرصه سینما جلوی بهانه‌جویی را بگیرند. این منتقد تئاتر با اشاره به دشواری فعالیت مدیران حوزه تئاتر در چنین فضایی می‌گوید: باید در نظر گرفت که مدیران در چنین موقعیتی باید پشت فرمان بنشینند و ناگزیر هستند، محدودیت‌هایی را بپذیرند که به طور مثال در انتخاب آثار خارجی انعکاس پیدا می‌کند. اما در نهایت باید گفت، جشنواره فجر، هنری نیست و وجوه اجتماعی و دولتی آن، مهمتر و برجسته‌تر هستند و زمانی که جریان دولتی آن را اداره می‌کند، به دنبال اسپانسر و حمایت مالی نیست، بنابراین مصالحی از بالا در قالب دستورالعمل وارد می‌شود که مدیران جشنواره تئاتر هم ناچار به انجام آن‌ها هستند.