روزنامه اعتماد
1395/11/12
امريكاييها گرفتار در دام سپهر پديده ترامپ
فريد مرجايي مراسم سوگندخوري رييسجمهور امريكا دونالد ترامپ در روز جمعه 20 ژانويه روبهروي ساختمان كاپيتال كنگره واشنگتن بود. در دو روز پيدرپي، جمعه 20 ژانويه و شنبه 21 ژانويه، تظاهرات وسيعي در شهرهاي مختلف دنيا، اروپا و امريكا عليه دونالد ترامپ صورت گرفت. اين تظاهرات نه تنها در شهرهاي بزرگ امريكا كه به حزب دموكرات تمايل دارند، برگزار شد بلكه حتي در ايالتهايي كه به جمهوريخواهان راي داده بودند نيز گردهمايي صورت گرفت. دامنه وسيع اين بسيج، همه را به شگفت آورد. بنا به گفته روزنامه فايننشيال تايمز لندن 23 ژانويه 2017 (صفحه 11) مردم در 60 كشور مختلف دنيا به اين تظاهرات پيوسته بودند. هدف تظاهرات و بسيج سراسري براي تيم دونالد ترامپ مهم است كه در اين مقطع جايگاه دولت خود را از نظر سياسي / رواني تثبيت كرده و در نتيجه با قاطعيت سياستهاي بحثانگيز خود را به كرسي بنشاند. در مقابل آن، نهادهاي مدني و بخش عظيم مردم، مخالف گفتمان ترامپي، معتقدند كه از نظر رواني مهم است كه با نمايش قدرت در همان بزنگاه اوليه هژموني وي را بشكنند. با پوشش رسانهاي كافي، سازماندهندگان اين بسيج عمومي موفق شدند كه يكي از بزرگترين تظاهرات را در تاريخ امريكا به نمايش بگذارند. بايد در نظر داشت كه احساسات مردمي نيازمند يك ظرف تشكيلاتي است كه بتواند در نهايت در حوزه سياسي تاثيرگذار باشد و در نبود ظرف تشكيلاتي مردمي و مدني در جامعه امريكا، اين سوال براي فعالين مردمي مطرح است كه آيا اين اقدام در همين جا خاتمه خواهد يافت، يا اين حركت ميتواند به نوعي استمرار داشته باشد؟ مشاهدات شخصي و شكل عيني تظاهرات براي بسياري از فعالين مدني مهم بود كه جمعه در روز سوگندخوري ترامپ در واشنگتن حضور يافته و در مقابل طرفداران وي تظاهرات به عمل آيد كه توجه عمومي و رسانهاي را به تظاهرات نيز معطوف كند. از اين جهت تشكلهاي ضد جنگ و سازمانهاي مستقل مدني پيشگام تظاهرات را براي روز جمعه تعيين كردند، براي بسياري از تظاهراتكنندگان برنامه آموزشي برگزار شده بود (كه ما نرسيديم.) سابقه كلاس آموزشي برميگردد به زمان تظاهرات وسيع جنبش ضد جنگ ويتنام و دوران تظاهرات مارتين لوتركينگ. پنجشنبه شب دير وقت، ما و عدهاي در نيويورك جمع شده و با اتوبوس و ميني بوس كرايهاي راهي واشنگتن شديم؛ هر كس سهم كرايه خود را به صورت اشتراكي ميپرداخت. ساعت پنج صبح در تاريكي به مريلند در حومه واشنگتن رسيده و در مقر ملاقات با ديگران براي مدتي جمع شديم. از نظر مديريتي، شهر واشنگتن براي ورود جمعيت آمادگي كامل داشت. با مترو به مركز شهر واشنگتن، Union كه از ساختمان كاپيتال كنگره فاصله زيادي نداشت رسيده و مستقر شديم، هوا در حال روشن شدن بود، (تظاهراتكنندگان در نقاط مختلف مركز شهر تجمع كرده بودند.) چندتن از جوانان با نواختن طبل آفريقايي برنامه را شروع كردند. جوانان بين 20 تا 30 سال يا 30 تا 35 سال سخنرانيهاي مهيج كوتاه همراه با شعارها را مديريت ميكردند. انرژي و ابتكار برنامه در دست اين جوانان بود. بدون هيچ مكث و وقفهاي چند ساعتي برنامه ادامه داشت. بهطور تعجبآوري در نقطه تجمع اصلا پليس ديده نميشد، آماده باش دادند كه شايد مقدمهاي است براي حمله طرفداران ترامپ. معلوم شد كه اينطور نيست، شايد پليس پرسنل كافي براي آن روز نداشت. با دوستان تصميم گرفتيم كه به طرف هواداران ترامپ و نقاط ديگر تجمع تظاهرات برويم. تعدادي سربازان نظامي در نقاط مختلف گماشته شده بودند. مشاهده كرديم كه از نظر جمعيتي، طرفداران ترامپ متنوع نبوده و همگي سفيدپوست بودند. آنها برگه دعوتنامه را به مامورين نشان داده و به داخل محيط معين براي مراسم سوگند خوري ميرفتند. مشاهده ميكرديم كه بين هزاران طرفداران ترامپ (كه براي برنامه سوگندخوري دعوت شده بودند) و تظاهراتكنندگان تنش نبود، حتي به يكديگر خيره نشده و چپ نگاه نميكردند كه از اصطكاك پرهيز شود. سپس برگشتيم به نقطه تجمع خودمان. يك اتحاديه كارگري چادري به پا كرده و به تظاهراتكنندگان ساندويچ و قهوه ميداد. افراد تظاهراتكننده از شهرهاي مختلف را ملاقات ميكرديم. گروه ايالت كاروليناي شمالي پر حرارت بودند. حدود ساعت 11 راهپيمايي بهطرف مركز تجاري شهر شروع شد. بدون يك لحظه مكث، جوانان شعارها را براي جمعيت به صدا آورده و رهبري ميكردند. در ساختمانهاي مجاور خيابانها، آپارتمانها، مغازهها و رستورانها همه براي تماشاي تظاهرات جمع شده يا عكس ميگرفتند. تخمين سياسي اين است كه اكثريت چشمگير جمعيت شهر واشنگتن در انتخابات به هيلاري كلينتون راي داده بودند. از اين نظر جالب بود كه با وجود اينكه جوانان و افراد از شهرهاي مختلف ملحق شده بودند، بهكلي هماهنگي فطري داشته و هيچ ناهنجاري بروز نميكرد. كليت تظاهرات از ديسيپلين بهخصوصي برخوردار بود. دستور به كسي نبود، ولي نظم و همبستگي بود. رقابت نبود، ولي همراهي بود. در چند بيرق شعارهايي به حمايت از فلسطين و تماميت ارضي سوريه ديده ميشد، ولي حمله به پوتين زياد ديده نميشد. جو حاكم، فضايي معنوي (يا مدني / معنوي) بود. چرخ بالهاي پليس گهگاه در هوا در پرواز بودند. به دسته ديگري از تظاهراتكنندگان كه غالبا پلاكاردهاي «سوسيال دموكرات» داشتند برخورديم، جوانان از شوق فرياد كشيدند، دسته آنها به ما پيوستند. در نقطهاي ديگر به دسته افراد حزب سبز برخورديم، آنها هم به ما پيوستند (يك گروه از آنها موزيك زنده ريتم برزيلي مينواختند.) جمعيت تظاهراتكنندگان همچون رودخانهاي در حركت بود. بسياري از خبرنگاران حضور داشته عكس و فيلم ميگرفتند. در طبقه 6 يك ساختمان، جوان بلوندي با مادرش در ايوان ظاهر شد. وي عليه ترامپ شعار داد، هزاران نفر از جمعيت، شعار وي را پاسخ داده و تكرار كردند. در تقاطع خيابان K و خيابان 10، پليس حضور قوي داشته و دستور تغيير مسير ميداد. بعضي از جوانان شعارهاي تحريك آميز به پليس ميدادند، سعي شد كه برخورد پيش نيايد، ولي بعد از حركت ما برخورد ناملايمي با پليس پيش آمده بود. در ميدان Farragut مقصد نهايي و محل تجمع، گرد هم آمديم. جواناني داوطلبانه سوپ دستپخت خود را به مردم ميدادند. در داخل يك چادر بزرگ، نهادها و سازمانهاي مدني ميزهايي قرار داده، نشريه و ساندويچ توزيع ميكردند. دو ساعت بعد از آن به نيويورك برگشتيم. تظاهرات روز شنبه 21 ژانويه بسيار وسيعتر بهطور سراسري برگزار شد (كه ما حضور نداشتيم، ولي بعضي آشنايان بودند.) از روز پيروزي ترامپ در انتخابات در نوامبر، تداركات تظاهرات شنبه حول محور موضوع زنان شروع شده بود. تشكيلات حزب دموكرات در پشت صحنه در برنامهريزي نقش داشت، و به همين جهت شعارها، پلاكاردها و جو حاكم كمي با روز جمعه متفاوت بود. در حقيقت بدون رهبري و سازماندهي، يك برنامه نميتواند كه سراسري و گسترده شود. تركيب جمعيتي تظاهرات روز شنبه بسيار متنوع بوده و از اقوام و نژادهاي مختلف تشكيل ميشد. اغلب پلاكاردها عليه نژادپرستي، و زنستيزي بودند. بعضي پلاكاردها پوتين را هدف قرار داده بودند. جان لوييس، نماينده سياهپوست كنگره سخنراني مهيجي ايراد كرد. در گذشتههاي دور، وي با مارتين لوتركينگ در راهپيماييهاي مختلفي شركت كرده بود. در سخنراني خود لوييس گفت كه شبكه اجتماعي در گوشي تلفن خوب است ولي بايد حركت اجتماعي داشت. وي متذكر شد كه در عمر خود 40 بار دستگير شده، هفت بار در زمان نمايندگياش در مجلس. مايكل مور، فيلمساز معروف نيز طبق معمول از اوضاع ميشيگان و وضع وخيم ايالات صنعتي سخن گفت. بهطور تعجبآوري مور در صحبت خود گفت كه «رهبري حزب دموكرات بايد عوض شود.» جمعيت دريايي از كلاههاي بافتني صورتي رنگ شده بود. خانم گلوريا استاينم Gloria Steinem يهودي تبار سكولار از رهبران جنبش فمينيستي كه در رقابت بين هيلاري و سندرز، از هيلاري حمايت كرده بود، سخنراني تكاندهندهاي ايراد كرد. وي گفت كه «اگر دولت ترامپ قصد ثبت نام شهروندان مسلمان را داشته باشد، همه ما خود را مسلمان معرفي خواهيم كرد.» با وجود سن كم، هنرپيشه معروف سينما اسكارلت جوهانسون سخنراني متين و خوبي ايراد كرد. هنگام سخنراني چند نماينده مجلس، خانم Wasserman Schultz در كنار آنها ظاهر شد، اين اقدام مناسبي از طرف سازماندهندگان برنامه نبود. در حقيقت خانم واسرمن شولتز به رهبري حزب دموكرات كمك كرده بود كه در رقابت درون حزبي عليه برني سندرز برنامهاي پياده كنند. خانم ليندا صرصور از امريكاييهاي مسلمان با روسري در جايگاه ظاهر شد و سخنراني بسيار مثبتي ارايه داد. روز بعد دستراستيها سعي كردند كه در توييتر به وي حمله كرده و وي را «حامي تروريستها» خطاب كنند، كه اين اقدام با سونامي مخالفت در فضاي مجازي روبهرو شد. تظاهرات وسيع روز شنبه 21 ژانويه در رسانههاي جهان انعكاس مفصلي پيدا كرد. تصوير كلي و نتيجه سياسي دو روز پيش معاون خانم آنگلا مركل در آلمان گفت كه در انتخابات امسال در هلند و فرانسه اگر دستراستيهاي پوپوليست پيروز شوند، اتحاديه اروپا با خطر انهدام روبهرو خواهد بود. در همان روز، نخستوزير انگلستان خانم ترزامي (از رهبران حركت برگزيت) گفت كه دوران «جنگهاي مداخلهگر ليبرال از نوع توني بلر» به پايان رسيده است. اين دو نكته متفاوت، دو جنبه يك پديده هستند. اكنون در اروپا و امريكا، يك موج عكسالعمل ارتجاعي پوپوليستي در مقابل جهانيسازي نئوليبرال قرار گرفته كه مناسبات متعارف را تحتالشعاع قرار داده است. جهانيسازي الزاما منفي نيست، ولي جهانيسازي از نوع نئوليبرال با تكيه به سرمايه مالي (گلوباليست) مدتي بر جهان حاكم است. اين سيستم صدماتي به اقشار مختلف جوامع وارد آورده و اين «اقتصادنو» اقشار صدمه خورده را ناديده گرفته و از آنها حمايتي به عمل نياورد. سخنراني ترامپ در برنامه سوگندخوري، دقيقا به اين نكات پرداخت. برخلاف كشورهاي جهان سوم كه تجربه حركتهاي ضداستعماري را پشت سر گذاشته، ناسيوناليسم در جوامع غربي اكنون تمايلات قبيلهگرايي، هويتي و نيمه فاشيستي پيدا كرده است. در عين حال، اين موج ناسيوناليستي، جنگهاي مداخلهگرايانه، سلطهجويانه و امپرياليستي گلوباليستها را به نفع اقشار جامعه نميداند. ليبرالهاي گلوباليست (مثل خانم هيلاري) و نومحافظهكاران (نئوكانها) مكررا يادآور ميشوند كه ترامپ با مخالفت با پيمان ناتو، آن نظام جهاني را كه امريكا از زمان جنگ جهاني دوم پايهريزي كرده، مورد تهديد قرار ميدهد. به عنوان مثال، گلوباليستها بر آن هستند (اوباما بسيار كمتر) كه بر خلاف تفاهم 1992، مرزهاي روسيه در گرجستان و اوكراين را به بحران بكشند يا اينكه براي تهديد روسيه، قصد داشتند كه چتر موشكي در لهستان و چك مستقر كنند. نومحافظهكاران (نئوكانها) مثل ديك چيني معتقدند كه كشور روسيه بيش از اين بايد تجزيه شود. در اين راستا، خانم مهرناز شهابي از فعالين پر سابقه سازمانهاي ضد جنگ در انگلستان معتقد است كه تظاهرات سراسري شنبه نبايد كه چهره جنگ طلبان حامي هيلاري كلينتون را پنهان كند، چرا كه سياستهاي تحريم و جنگ آنها به زندگي زنان ديگر كشورهاي جهان صدمه زده است. تظاهرات شنبه منعكسكننده آن است كه گلوباليستها با گروههاي اجتماعي ليبرال همراه هستند مثل زنان، اقليتها، حقوق مدني و غيره... در حالي كه، حركت پوپوليستي راست ترامپ بيشتر با طبقه كارگران سفيدپوست و بخش محافظهكار طبقه متوسط سفيدپوست متحد است. اين تركيب اجتماعي را ما در تظاهرات واشنگتن بهطور واضح به چشم ديديم. آيا جامعه روشنفكري امريكا ميتواند كه از مدار اين دوگزينه ناپسند خارج شود؟ برني سندرز حمايت وسيع مردمي مترقي داشت و اكنون بسياري معتقدند كه وي ميتوانست در انتخابات اخير شتاب پوپوليستي ترامپ را از بين ببرد، ولي رهبران حزب دموكرات سندرز را با توطئه- خاموش از دور خارج كردند. سيستم قدرت، گلوباليستها (سرمايه مالي و سلطهجهاني، رهبران عرفي احزاب جمهوريخواه و دموكرات) سندرز را خطر بيشتر براي نظام سرمايهداري وحشي Crony Capitalism و امپرياليسم تصور ميكردند. در سال گذشته نيز در انگلستان در حزب كارگر تلاش شد كه رهبر مترقي آن جرامي كوربين را داخل حزب سرنگون كنند، ولي آن حركت موفق نشد. اكنون استراتژي حزب جمهوريخواه بر آن است كه سوار اين موج شده و ترامپ را تصرف كند– معاون رييسجمهور مايك پنس يك جمهوريخواه عرفي راستافراطي است. از روز پيروزي ترامپ، بازار سهام بالا رفته است، چرا كه بازار اقتصادي معتقد است كه دولت ترامپ قوانين نظارت بر بازار و ماليات بر بنگاههاي سرمايهگذاري را به حداقل خواهد رساند. اقليت مترقي هستند كه محدود به آن دو گزينه نميشوند. مجله مترقي و چپ معتدل نيشن در سرمقاله Dec 21, 2016 خود متذكر شد كه بسياري از نيروهاي حزب دموكرات و تحليلگران، براي مقابله با ترامپ، متاسفانه روسيه و پوتين را مورد حمله گسترده قرار داده و به يك گفتمان كلي «جنگ سردي» متوسل شدهاند. مجله نيشن هشدار داد كه در حقيقت هدف مبارزه تيم و برنامه ارتجاعي ترامپ است و صلاح نيست كه در دام اين گفتمان نيروهاي سنتي جنگ طلب و روسيه ستيزي افتاد. در اين راستا، بايد به خاطر بياوريم كه مارتين لوتر كينگ يك سال قبل از مرگش 1967، سخنراني مهمي در كليساي Riverside Church نيويورك ايراد كرد. وي در آن سخنراني بمباران ويتنام و جنگ ويتنام را از نظر وجدان انساني مورد انتقاد قرار داد. از آن جهت كه رييسجمهور وقت، ليندن جانسون از حزب دموكرات بود، اكثر همراهان ليبرال مارتين لوتر كينگ از وي حمايت نكرده و انتقاد كردند. در روز بعد از سخنراني وي، روزنامههاي واشنگتنپست و نيويوركتايمز سرمقالههاي توهين آميز نسبت به كينگ نوشتند. اقتصاددان معروف امريكايي پل كروگمن (چپ معتدل) در روزنامه نيويورك تايمز نوشت كه حركتهاي پاپوليستي راست اروپا، حداقل برنامههايي در حمايت از قشر آسيب پذير دنبال ميكنند، ولي دولت ترامپ كه از ميلياردرها و بانكداران شكل گرفته اين روند را دنبال نخواهد كرد. در واكنش به سرمايه داري از نوع جهانيسازي نئوليبرال و خطر جنگطلبي تيمهاي هيلاري كلينتون، بعضي رايدهندگان يا كنشگران جمهوريخواه به دام سپهر پديده ترامپ افتادند. ولي گزينه ترامپ عكسالعمل ارتجاعي است كه نوعي سياست سرمايهداري افراطي ديگري را دنبال كرده و در اين مقطع سياست خارجي بحراني را وعده ميدهد.
سایر اخبار این روزنامه
امريكاييها گرفتار در دام سپهر پديده ترامپ
حمله تروريستي عليه مسلمانان
سقوط چراغ اتاق عمل جان بيمار را گرفت
اشك شهرتو را بدرود گفت
نه بيگانهپرستيم، نه بيگانه هراس
سهم صداوسيما در اشكالات فضاي مجازي
اهميت سفر وزير خارجه فرانسه به تهران
نخستين فجر بدونهاشمي
نخستين فجر انقلاب بدون هاشمي
براي ساختن «مادري» پيرشدم
احتمال انتخاب سياسي ميان ايران و امريكا از سوي روسيه وجود دارد
انحصار شركتهاي ارتباطي ميشكند