پیام های یک ضرب شست  

 پس از شهادت سردار سلیمانی توسط ارتش تروریست  آمریکا، جمهوری اسلامی ایران هر نوع نفرات را که به صورت مستقیم با ارتش آمریکا در ارتباط هستند به عنوان سازمان تروریستی اعلام  و تاکید کرد که  هر نوع تهدید منافع توسط ارتش تروریستی آمریکا با واکنش در برابر یک گروه تروریستی همراه خواهد بود. این اعلام از دو جهت اهمیت ویژه داشت: هر نوع تبادل، همکاری و گفت وگوی نظامی و امنیتی در منطقه با ارتش آمریکا پایان یافت. در کنار آن ایران نشان داد واکنش هم تراز در قبال اقدامات پنتاگون نخواهد گذاشت ارتش آمریکا به راحتی در منطقه فعال باشد. کما این که سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه  نیز در تیرماه  امسال بیان کرد: ملت های منطقه و سپاه نخواهند گذاشت آب خوش از گلوی آمریکایی ها پایین برود. آبروریزی 25 اکتبر یا همان بازپس گیری دزدی دریایی آمریکا نمونه ای واضح از این رویکرد نیروهای مسلح ایران در برابر ارتش آمریکاست.طبق اخبار منتشر شده  این اقدام در حالی صورت گرفت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از دزدیده شدن و مصادره غیر قانونی نفت و سرمایه ملی ایران در آب های عمان ، وارد عمل شد و نگذاشت اقتصاد ایران پس از تغییر رویکردهای اخیر، اسیر سیاست بازی کاخ سفید باشد! این اقدام از چند جهت اهمیت ویژه دارد: 1- به طور معمول در چنین حوادثی ارتش آمریکا به سبب نوع اطلاع رسانی جمهوری اسلامی ایران در قبال حوادث، رویکرد انتشار قطره ای را در دستور کار قرار می دهد و تلاش دارد با اطلاعات کم یا فریب، مانع از اطلاع‌رسانی ماجرا شود.ماجرای سرنگونی  پهپاد گلوبال هاوک و موارد مشابه از جمله  موشک باران پادگان عین الاسد نمونه ای از این رویکرد است. سکوت ارتش آمریکا از 3آبان تا 13 آبان نشان می دهد ابعاد ضربه  وارد شده سنگین، غیر قابل توجیه و غیر قابل انکار  بوده است. موضوعی که می تواند اقتدار ناوگان پنجم ارتش آمریکا و پایگاه های حمایتی همانند جزیره دیه‌گو گارسیا را زیر سوال ببرد و نشان دهد هیچ کدام از این اهداف قابلیت تقابل آتش و واکنش هم تراز را  ندارد. درخصوص جزیره دیه گو گارسیا باید به این نکته اشاره کرد که این جزیره یکی از دژهای غیر قابل نفوذ ارتش آمریکاست که هدفش نظارت بر کل غرب آسیا و انجام عملیات علیه ایران اسلامی است! پایگاهی که اشرافش به دریای عمان  به همراه هواپیماهایی چون «راکول بی 1 لنسر» آن را  به چهره ای هالیوودی از ارتش آمریکا تبدیل کرده است. 2- دیگر پیام این اقدام به کشورهای منطقه از جمله کشورهای مورد توجه ناوگان پنجم است. ناوگان پنجم تنها وظیفه حفاظت از منابع مستقیم ارتش آمریکا را در خلیج فارس برعهده ندارد. حفظ و ثبات دولت های خلیج فارس و موارد مشابه، دیگر ماموریت این ناوگان است که مستقیما پس از جنگ نفتکش ها برعهده گرفته است. عدم توان مقابله و حفاظت از اهداف خود در این عملیات ضد دزدی نشان داد ایران در صورت تهدید هر کشور منطقه ای قادر است معادلات منطقه را برای همیشه تغییر دهد و ناوگان حمایتی ارتش آمریکا هیچ کاری نمی تواند انجام دهد! بستن تنگه هرمز یکی از این موارد است.  3- در سال های اخیر جبهه معارض انقلاب اسلامی پیام های مختلفی علیه سپاه منتشر کرده است. تا جایی که تلاش کرد جایگاه اجتماعی سپاه را تقلیل دهد. در این بین سپاه هم به ماموریت خود ادامه داد و بدون واکنش در قبال چنین پیام هایی بر آن شد هدفش یعنی ایران مقتدر و آباد را دنبال سازد. عملیات بازپس گیری، تکرار امضای عهدنامه ای است که سپاه با مردم ایران بسته است. سپاه بار دیگر عزت نفس ایرانیان را بالا برد. در واقع نیروهای مسلح ایران بار دیگر عزت نفس ایرانیان را بالا بردند. عزتی که بدخواهان برای خدشه‌دار سازی آن به هر فتنه ای تمسک جستند.  4- سرنوشت عبرت آموز  کاپیتان و خدمه کشتی دیگر پیام این اتفاق است. طبق اخبار منتشر شده در فضای مجازی، کاپیتان و خدمه  این کشتی، افرادی هستند که چندی پیش و در مسیر انتقال سوخت فروخته شده ایران به ونزوئلا، به مالکان آن یعنی مردم ایران خیانت کردند و نفت را در اختیار دولت آمریکا قرار دادند. سرنوشت بد خائنان به ملت ایران و واکنش سنگین سپاه نشان داد، هرکس بد ایرانیان را بخواهد مطمئنا با سرنوشت بدی مواجه خواهد شد. به تعبیری دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد!