راه‌حل بحران گرسنگي در افغانستان

طالبان ماه‌هاست از كابوس به واقعيت غيرقابل‌كتمان و در واقعيت امر به گره كور براي جامعه جهاني و به‌خصوص مردم مظلوم افغانستان تبديل شده است. به مصداق ضرب‌المثل فارسي به درِ مسجدي مي‌ماند كه نه مي‌توان سوزاند و نه آن را از جاي بركند. مقصر اين اوضاع هر كه باشد، تفاوت و تاثيري در وضعيت امروز مردم افغان نخواهد داشت. واقعيت اين است كه مشكل امروز مردم از مطالبات مدني و حقوق بشر و آزادي‌هاي مدني و تامين امنيت و تعديل خشونت و مطالبه‌كار و كاهش فقر و ... به بحران نان و گرسنگي و در مناطق بسياري به نامهرباني طبيعت و كمبود آب و خشكسالي و كوچ اجباري تنزل يافته است. وضعيتي كه منابع مختلف از فروش كودك‌دختران توسط خانواده‌ها براي تامين معيشت روزانه خبر مي‌دهند. مضاف بر اينكه همين گزارش‌ها تاكيد دارد اوضاع جوي و بي‌آبي ناشي از آن حداقل 3 تا 4 دهه آينده ادامه خواهد يافت. بخش عمده اين وضعيت ناشي از رها كردن سرنوشت ملتي مظلوم به امان طالبان است. سرنوشتي كه شايد با كمي هزينه كردن از وجدان و عرق ملي از سوي دولتمردان پيشين مي‌توانست طور ديگري رقم بخورد.  اما فارغ از اين اما و اگرها افغانستان طالبان براي تعديل فشار فقر و بيكاري و تبعات ناشي از آن به پول احتياج دارد. پولي كه فعلا نه منابعي براي تامين آن دارد و نه حتي كمترين برنامه و اراده و آينده‌نگري براي درآمدزايي. تنها اميد طالبان به پول‌هاي بلوكه شده نزد امريكا و ديگر دولت‌هاي اروپايي است. دولت‌هاي مربوطه آزاد كردن پول‌هاي بلوكه شده افغانستان را منوط به رسميت شناخته شدن ارك اسلامي طالبان توسط جامعه جهاني مي‌كنند. از سوي ديگر شرط دولت‌ها براي رسميت شناختن دولت اسلامي طالباني تا پيش از تشكيل دولت فعلي پاي‌بندي و التزام به محتواي مذاكرات قطر و همچنين رعايت هنجارهاي بين‌المللي و عبور از آموزه‌هاي سنتي و همزمان تشكيل دولت فراجناحي از همه اقشار مذهبي و قومي بود كه تا امروز و حداقل درخصوص تشكيل دولت فراجناحي پاسخ صريح خود را و به‌طور مضاعف در دهان‌كجي آشكار با نفرات كابينه طالبان دريافت كردند.
درخصوص شرط التزام دولت طالبان به رعايت حقوق بشر و آزادي‌هاي مدني و شهروندي و ... سخنگوي طالبان بارها به تلويح و اشاره و تاكيد در واكنش به اين مطالبات بر تضمين خواسته‌هاي جامعه جهاني اما در چارچوب التزام به شريعت اسلامي تاكيد و اصرار دارد. پاسخي فرافكنانه كه در قياس با پاسخ صريح نه به مراتب مي‌توانست محترمانه تلقي شود.
نشست‌هاي اخير براي عبور از اين گره كور و اتخاذ راه‌حل، ولو مقطعي و ميانه نيز راه به جايي نخواهد برد. چين و روسيه و حتي پاكستان و ايران به عنوان نزديك‌ترين متحدان طالبان تاكنون هيچكدام به صراحت دولت طالباني را به رسميت نشناخته و نمي‌شناسند. هرچند مي‌شود ملاحظات داخلي در ايران را به عنوان مهم‌ترين مانع در به رسميت شناختن طالبان تلقي كرد.  فارغ از همه اين اما و اگرها و ملاحظات و زدوبندهاي آشكار و نهان چه ازسوي متحدان طالبان و حتي دولي كه ظاهرا نگران به رسميت‌شناختن طالبان و تبعات ناشي از رفع بلوكه شدن پول‌هاي افغانستان هستند، آنچه در اين مقطع با كمترين ميزان اهميت و حتي با ملاحظات سياسي از سوي دولت‌هاي مخالف و موافق طالبان به حاشيه رانده شده و مغفول مانده، بحران گرسنگي و تبعات قريب‌الوقوع ناشي در آينده است.   اين وضعيت را به نوعي مي‌شود به گروگان گرفتن مردم افغانستان توسط طالبان و به نوعي به باج‌خواهي تعبير كرد. به زبان ساده‌تر دولت طالباني مردم افغانستان را به سپر انساني براي رسميت شناخته شدن و مهم‌تر رفع پول‌هاي بلوكه شده تبديل كرده است. مطالبه و درخواستي ظاهراً از موضع انسان‌دوستانه و مظلوم‌نمايي كه كمترين نشاني از راست‌گويي و انگيزه‌هاي انساني در آن يافت نمي‌شود. 
وضعيتي كم و بيش شبيه تبعات ناشي از بلاتكليفي برجام و تبعات خواسته و ناخواسته تحميل شده بر مردم. اينكه ادامه بلوكه كردن پول‌هاي افغانستان تا زمان به رسميت شناخته شدن ازسوي جامعه جهاني را دليل موجه بدانيم. يا آن را به ماهيگيري از آب گل‌آلود تعبير كنيم، باز چندان تغييري در وضع اكنون مردم افغانستان نخواهد داشت. آنچه اما مي‌توان اشاره و تاكيد كرد اينكه هيچ تضميني براي صرف پول‌هاي آزادشده در راستاي رفع مشكلات مردم و مهم‌تر غلبه بر بحران گرسنگي حاكم بر مردم و ايضا به‌كار گرفتن در ساير زمينه‌هاي مورد نياز در افغانستان نيست.  آنچه به دوراهي و بلاتكليفي اشاره و تاكيد مي‌شود، نه با تحويل دارايي‌هاي بلوكه شده به دولت طالباني و نه ادامه وضع موجود قابل‌دفاع و توجيه نيست. صورت‌مساله موجود نيازمند يك راه‌حل انساني است كه شرط نقش‌آفريني در آن نيازمند انگيزه انساني و بشردوستانه است. به نظر مي‌رسد با توجه به كمك‌هاي انسان‌دوستانه نهادهاي بين‌المللي و تشكل‌هاي مستقل كه تاكنون در اين رابطه نقش ايفا كرده‌اند، بتوان از اين طريق بحراني كه به عنوان گرسنگي در افغانستان رقم خورده را تعديل كرد.