اخبار ویژه


آمریکا تودهنی خورد پادوها دردشان آمد
با وجود خوشحالی مردم در ماجرای بازپس‌گیری نفت سرقتی ایران و تحقیر ناوگان نظامی آمریکا، برخی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی به کوچک‌نمایی یا انکار این ماجرا پرداختند.
به نوشته روزنامه فرهیختگان، هرچند عمده واکنش‌های داخلی به این اتفاق مثبت و از موضع حمایتی بود اما رویکرد کم‌ارزش جلوه دادن این اتفاق یا انتقاد به آن نیز در اظهارات برخی مدعیان اصلاح‌طلبی دیده می‌شود.


در حالی که واکنش ابتدایی غربی‌ها به این اتفاق سکوت بوده است و مقامات نظامی آمریکا نیز با وجود اعزام چندین ناو جنگی و انتشار تصاویری که سطح حساسیت حادثه را نشان می‌دهد قصد کم‌اهمیت جلوه دادن و عبور از کنار این رخداد را داشته‌اند، عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات توئیتی با مضمون هیاهو برای هیچ منتشر کرد تا نشان دهد برخی اصلاح‌طلبان نیز با این رویکرد همراه شده و توقیف نفتکش درمقابل چشم نیروهای ‌تروریست سنتکام را اتفاقی کوچک قلمداد می‌کنند. اتفاقی که این فعال اصلاح‌طلب آن را هیاهو برای هیچ می‌خواند اما از جهات مختلفی برای ایران حائز اهمیت است. درحالی کـه ایـران بـه خاطر فشـار تحریم‌ها در فروش نفت خود دچار مشکل است و کشـورهای کمی‌ حاضر به مبادله تجاری با ایران هستند. این اتفاقات از این جهت که توانایی ایران در تامین امنیت محموله‌هـای نفتی و تجـاری خـود را نشان داد اهمیت زیـادی دارد. جـدا از دور زدن تحریم هـا که اقدامی در راستای خنثی‌سازی تحریم‌ها محسـوب می‌شـود ارسال محموله‌های سوختی ایران به ونزوئلا و لبنان شکستن علنی تحریم‌های آمریکا را نشان می‌دهد. یکی از اقداماتی که ریسک معاملـه بـا ایـران را بـرای مشتریان زیاد می‌کنـد توقیف محموله‌هـای خریداری‌شـده آنان است. اگر آمریکا موفـق می‌شـد نـفـت ایـران را در دریای عمـان بـه سـرقت ببرد می‌توانست برخی از مشتریان نفـت ایـران را از تجـارت با ما منصرف کند. با در نظرگرفتـن ایـن امـر واضح است که جلوگیری از به سـرقت بردن نفـت ایـران توسط آمریـکـا جـدا از اینکه مانع ضـرر مالی ایـران می‌شـود بـه لحاظ روانی نیز تأثیر مثبتی را ایجاد می‌کند کـه بـه خـودی خـود در شـل کـردن پیچ‌های تحریم موثر است.
از سوی دیگر صادق زیباکلام مدعی شد: «من باور دارم که یک قایق سپاه، ناو اینترپرایز با پنج‌هزار تفنگ‌دار، ده‌هـا فـرونـد طـيـاره و هلیکوپتر نظامی، شماری کشتی‌های جنگی اسکورت را از خلیج فـارس فـراری داده است. سـوالم ایـن اسـت کـه ایـن پـیـروزی افتخارآفریـن چـه کمـکـی بـه ایجاد‌ اشتغال، مهـار تـورم، پاییـن آمـدن قیمت دلار، ارزان شـدن گوشت، نان و آب می‌کند؟»
در نگاه وی گویا ارزش هـرکاری با ارزان شـدن قیمـت گـوشت و نـان رابطه مستقیم دارد!! با این استدلال پیشرفت فناوری‌های پزشکی اگر جان مردم را نجات دهـد امـا بـه ارزان شدن قیمت گوشت نینجامد فاقد ارزش است. هرچنـد ایـن اسـتدلال زیباکلام را در ایـن مـورد نمی‌شـود منطقی دانست؛ چرا کـه توقیـف نفتکش بیشتر در حـوزه مباحث امنیتی قابـل بررسی است تا اقتصـادی امـا با چشم‌پوشی از ایـن امـر نـیـز سـوال زیباکلام در مورد تاثیـر ایـن اقـدام بـر اقتصـاد نیز قابل پاسخ است.
جـدا از ارزش نفتـی کـه ایـن نفتکش درحـال حـمـل آن بـوده و زیباکلام ‌ترجیح داده آن را نادیده بگیرد، ایـن اقدام از این جهت که نشان‌دهنده توانایی ایران در تامین امنیت محموله‌های تجاری خود است می‌توانـد بـا ایجـاد اطمینان نزد شرکای تجاری، آنها را بـه انـجـام معاملات تجـاری بیشتر با ایران اقناع کرده و باعث کم اثـر کـردن تحریم‌های آمریکا علیـه ایـران شـود. اتفاقی که آمارهای مختلف از افزایـش سـهم ایـران در فـروش نفت نشـان از تحقق آن دارد.
یکی دیگر از افراطیون اصلاح‌طلب نوشته؛ فرمانده سپاه می‌گوید: آمریکایی‌ها آمده بودند نفت ما را به سرقت ببرند ما تشخیص دادیم اگر این کشتی را متصرف کنیم، آمریکایی‌ها مداخله خواهند کرد. ما همه احتمالات را سنجیدیم. یعنی اگر آمریکا مداخله می‌کرد، ایران کار را به درگیری نظامی می‌کشاند؟». او در این توئیت در مورد سرقت نفت ایران از سوی آمریکا صحبتی نمی‌کند. گویا توقع داشته ما در مقابل سرقت نفت‌مان توسط آمریکا با این توجیه که جنگ آغاز می‌شود، هیچ اقدامی نکنیم یا اگر در میانه عملیات آمریکا مداخله می‌کرد ما سکوت می‌کردیم! این نسخه یعنی اینکه توسری‌خور باشیم! باید پرسید حد سکوت در مقابل اقدامات سلطه‌جویانه آمریکا کجاست؟ و از چنین رویکرد انفعالی و ذلیلانه قرار است چه چیزی عاید ایران شود؟ عربستان برای پایان جنگ یمن مجبور است سراغ حزب‌الله برود
یک روزنامه عرب‌زبان منطقه‌ای خبر داد که پیام ایران در مورد جنگ یمن، مذاکره‌کنندگان سعودی در بغداد را شوکه کرده است.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه رای‌الیوم نوشت: پیام ایران درباره لزوم مذاکره ریاض با حزب‌الله لبنان برای حل موضوع یمن، مذاکره‌کنندگان سعودی در بغداد را شوکه کرد.
به‌نظر می‌رسد عربستان با ایجاد هیاهو در مورد اظهارات جورج قرداحی وزیر اطلاع‌رسانی لبنان در ارتباط با بیهوده بودن جنگ یمن، می‌خواست انظار عمومی را از تلفات خود و همپیمانانش در نبرد استان راهبردی مأرب منحرف کند. اما نتیجه کاملاً برعکس بود زیرا نگاه‌ها متوجه نبرد مزبور گردید و شکاف‌های عمیقی در اردوگاه یمنی مخالف جنبش انصارالله و همپیمانانش پدیدار شد که نشان می‌دهد این شهر به زودی در اختیار انصارالله قرار خواهد گرفت.
دو تحول اساسی غیرمنتظره در این صحنه از موضع ناامید‌کننده ائتلاف سعودی حکایت دارد و چه‌بسا بتوان آن را نشانه پایان یافتن جنگ اگر نگوییم در سراسر یمن دست‌کم در بخش شمالی آن دانست.
اولین تحول؛ شش حزب یمنی اصلی طی بیانیه‌ای، ائتلاف سعودی و دولت عبدربه منصور ‌هادی را به ناکام ماندن در اداره سیاسی، نظامی، اقتصادی و رسانه‌ای نبرد متهم کردند و به‌طور کامل مسئول این شکست خفت‌بار دانستند. دومین تحول؛ جنبش انصارالله پس از تسلط یافتن بر منطقه الجوبه بر منطقه العبدیه نیز تسلط یافت. این نشان می‌دهد که مرکز شهر مأرب از سه طرف به محاصره نیروهای انصارالله درآمده و یکسره شدن سرنوشت نبرد به نفع انصارالله به زودی تحقق خواهد یافت.
منابع یمنی نزدیک به رهبران انصارالله در گفت‌وگو با رای‌الیوم پرده از راز خشم سهمگین سعودی علیه لبنان و حزب‌الله برداشته و گفتند: ایرانیان طی مذاکرات برگزار شده در عراق به مذاکره‌کنندگان سعودی تأکید کردند که پرونده یمن توسط حزب‌الله در لبنان اداره می‌شود و ایران هیچ ارتباطی با آن ندارد و اگر آنها بخواهند به جنگ پایان دهند باید با رهبران حزب‌الله در بیروت مذاکره کنند زیرا آنها با توجه به رابطه خوبی که با انصارالله دارند، می‌توانند میانجی مناسبی در پرونده یمن باشند.
مقامات سعودی عصبانی‌اند، چون هیچ وقت تصور نمی‌کردند که اگر بخواهند از باتلاق جنگ یمن خارج شوند، باید برای دیدار با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان رهسپار حومه جنوبی بیروت شوند. بدون رفع ایرادات برجام مذاکرات بی‌فایده است
تیم جدید مذاکره‌کننده براساس تجربیات حاصل از (عدم) اجرای برجام که آن را در فرصت مناسب بررسی کرده، به وین خواهد رفت.
روزنامه ایران با مرور برخی از این تجارب و عبرت‌ها نوشت: انتظار مردم از توافق هسته‌ای لغو موثر تحریم‌های ظالمانه بوده و رئیس‌جمهور سابق هم بارها گفته بود با اجرای توافق، تمام تحریم‌های مالی و بانکی و بیمه و نفت و... لغو خواهند شد. اما برجام، لغو موثر تحریم‌ها را در پی نداشت. آمریکا حجم بسیاری از تحریم‌ها را حفظ کرد و اجازه عادی شدن روابط اقتصادی ایران را نداد.
تجربه دیگری که در اجرای برجام برای طرف ایرانی به روشنی اثبات شد، عدم اجرای با حسن نیت توافق از سوی آمریکا بود.
آمریکا در اجرای برجام سخت‌ترین قواعد و مقررات را اجرا کرد که در نتیجه آن ریسک همکاری اقتصادی با ایران نسبت به قبل از توافق به میزان مؤثری کاهش پیدا نکرد و لذا بانک‌های بزرگ بین‌المللی از همکاری با ایران دوری کردند.
بهترین سند، دستورالعمل اجرای برجام و سؤالات متداول مربوط به آن است که از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا در روز اجرای برجام یعنی ۲۶ دی ۱۳۹۴ منتشـر شـد. برای نمونه در یکی از سؤالات که به همکاری بانکی با ایران مربوط می‌شـود، پرسیده شده است که بانک خارجی تا چندلایه برای شناسایی مشتری خود در همکاری با بانک ایرانی خارج شده از تحریم باید شناسایی هویت مشتری را انجام دهد تا نسبت به عدم نقض تحریم‌های آمریکا اطمینان ایجـاد کنـد و از سـوی وزارت خزانه‌داری پذیرفته باشد؟ در پاسخ وزارت خزانه‌داری بیان می‌کند که نمی‌تواند تعداد مشخصی را بیان کند و بانک خارجی بایـد تمام توان خود را برای شناسایی مشتری انجام دهد چـرا که در صورت نقض تحریم‌هـای آمریکا ایـن بانک خارجی است که مسئولیت دارد. معنی این سـؤال و پاسخ ایـن اسـت که هزینه و ریسک همکاری با بانک‌های ایرانی خارج شـده از تحریم هنوز بسیار بالاست.
یکی از واقعیت‌های دیگر که در طول اجـرای برجام به‌‌طور واضحی مشهود بود، ناتوانی مکانیزم حل اختلاف در نظر گرفته شده در برجام برای جلوگیری از نقض برجام از سوی آمریکا بود. این واقعیت ریشـه در طراحی صورت گرفته برای «مکانیزم ماشه» است. اکنون بسیار روشن است که مکانیزم ماشه یکطرفه و تنها برای تنبیه و مهار ایران طراحی شده است و برای همین چه ایران شاکی باشد و چه نباشد، در صورت استفاده کامل از مکانیزم حل اختلاف که در مواد ۳۶ و ۳۷ برجام تبیین شده است، متضرر خواهد شد و قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ایران اعاده خواهند شد.
در صورتی که تجربـه اجرای توافق هسته‌ای نشان داد که طـرف نقض‌کننده ایران نیست و حتی یک سال پس از خارج شدن آمریکا از برجام به تمامی تعهدات خود عمل کرد، بلکه آمریکا است که به‌صورت مستمر توافق را نقض می‌کند. اما مكانيـزم حل اختلاف در مهار آمریکا ناتوان است. اصلاح این مکانیسم، یکی از مسائل مذاکرات جدید است. واقعیت دیگر، ضربه آمریکا به برجام است.واقعیت روشن این است که توافقی که یک‌بار بطور اساسی نقض شده است صرف بازگشت ظاهری طرف‌هـا بـه آن موجب کاهش ریسک نخواهد شد.
واقعیت دیگر که اجرای توافق نمایان ساخت، ناتوانی اروپا در حفظ توافـق است. خصوصـا بـعـد از خروج آمریکا از برجام این واقعیت بیش از پیش آشکار شـد. اروپا حتی نتوانست یک کانال مالی ایجاد کند، چه برسد که تعهـدات یازده گانه خود را عملی کند و در مقابل تحریم‌های آمریکا بایستد. و در نهایت ایـنکه شش دور مذاکرات وین برای احیای برجام، در حل موارد فوق‌الذكر ناکام بوده و برای همین وزیر امور خارجه ایران بیان کرد که مذاکرات را از بن‌بست‌های وین دنبال نخواهیم کرد. مذاکرات جدید باید بتواند برای موارد فوق به راه‌حل برسد.

96 ماه پشت هم‌اندازی و 2 ماهه طلبکار شدن!
استاندار سمنان در دولت سابق با طعنه زدن به دولت جدید می‌گوید: کشور نیاز به برنامه دارد و با آمال و آرزو نمی‌شود کشور را اداره کرد؛ هرچند که آرزو بر جوانان عیب نیست.
محمدرضا خباز، پیش از استانداری سمنان، «معاون امور تقنینی در معاونت پارلمانی رئيس‌جمهور» بود. اما در انتخابات مجلس نتوانست اعتماد مردم را کسب کند و راهی مجلس شود. وی در گفت‌وگو با نامه‌نیوز مدعی شد: قرائن و شواهد نشان می‌دهد که دولت برنامه کارشناسی و دقیقی که مورد تایید و حمایت اقتصاددانان کشور باشد، در دست ندارد. وی افزود: وقتی دولت سیزدهم اعلام کرد «می‌خواهد مشکل معیشت مردم را حل و وضعیت اقتصاد را اصلاح کند»، باید برنامه روشنی را ارائه دهد، ظرف مدت سه ماه گذشته این دولت نشان داد برنامه‌ای برای تحقق این وعده‌ها ندارد بنابراین، این وعده‌ها در حد آرمان و آرزو است.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب اظهار کرد: دولت سیزدهم می‌گوید «آینده اقتصاد کشور را به برجام گره نمی‌زند»، اما واقعیت آن است که این آینده اقتصاد به برجام گره خورده است چون بدون برجام دولت چگونه می‌خواهد اقتصاد کشور را با وجود تحریم به سامان کند. اصلا چنین چیزی قابل تصور نیست.
خباز ادامه داد: اقتصادی که تحت تسلط و سیطره تحریم است و رکود مزمن و تورم بالای 50 درصد دارد، فقط معجزه می‌تواند آن را به سامان کند که معجزه هم امکان‌پذیر نیست. پس سوال از دولت این است که چگونه و با چه روشی می‌خواهد اقتصاد کشور را اصلاح کند؟ چه برنامه‌ای دارد؟ تا به حال برنامه‌ای از این دولت ندیدیم هرچند آقایان آمال و آرزوهای فراوانی را بیان کردند.
وی افزود: اخیرا نیز آقایان گفتند «خبرهای خوشی به مردم می‌دهند»، به نظرم آنها نباید دیگر شعار اصلاح اقتصاد کشور را بدهند چون خود این گفتن‌ها توقعات مردم را دائم افزون می‌کند حال آنکه با این چشم‌انداز مشخص است که چیزی برای مردم حاصل نمی‌شود. نتیجه هم آن خواهد بود که ناامیدی مردم از تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران روزبه‌روز زیادتر می‌شود. خباز اظهار کرد: از دولت آقای رئیسی برنامه ندیدیم، آنچه دیدیم شعار، آمال و آرزو بوده است. در واقع نوعی گفتاردرمانی است، البته این گفتاردرمانی هم دارد کم‌کم خاصیت خودش را از دست می‌دهد چون مردم عموما این حرف‌ها را باور نمی‌کنند. ضرب‌المثلی هست که می‌گوید «آرزو بر جوانان عیب نیست» اما با «آمال»، «آرزو»، «شاید» و «ممکن است» نمی‌شود کشور را اداره کرد. کشور نیاز به تدبیر و برنامه دارد. خطاب به این مقام دولت سابق باید گفت شما نه از «مردم» دم بزن و نه از «تدبیر» حرف بزن! چه اینکه مردم، همان‌هایی هستند که در انتخابات مجلس حاضر نشدند سر سوزنی به شما اعتماد کنند و به مجلس بفرستند. علت هم در «تدبیر»های برعکسی بود که در دوره مدیریتی شما دیده بودند.
کسانی درباره دو ماه مدیریت دولت می‌گوید «سه ماه گذشت و هیچ کاری نکردند»، که هر گاه در طول 8 سال کارنامه مطالبه می‌شد و سرنوشت وعده‌ها مورد پرسش قرار می‌گرفت، می‌گفتند چه قدر بی‌طاقت هستید، باید صبر استراتژیک»(!) داشته باشید تا سیب و گلابی برجام برسد. بعد از 8 سال هم مدعی شدند، می‌خواستیم کار کنیم اما ترامپ نگذاشت! آن پشت هم‌اندازی 96 ماهه کجا و این دستپاچگی دو ماهه کجا؟
شرم‌آور است مدیر دولت فشلی از تدبیر دم می‌زند که بسیاری از مدیرانش از رئیس دولت آموخته بودند هر وقت کار مطالبه شد، بگویند «تا تحریم‌ها برداشته نشود، هیچ کاری نمی‌شود کرد» و حال آن که وقتی همه امتیازات هسته‌ای را واگذار می‌کردند، مدعی بودند «همه تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی و بیمه‌ای، یکجا با اجرای برجام لغو (و نه تعلیق) می‌شود».
همین‌ها بعد‌ها گفتند، ما «پیش‌بینی نمی‌کردیم» آمریکا زیر برجام بزند و از توافق خارج شود(!) آخر سر هم مدعی شدند «می‌خواستیم با دولت بایدن توافق کنیم و نظام نگذاشت» و حال آن که طبق گزارش‌های فاش شده از مذاکرات وین، دولت بایدن حاضر نشده بود حتی تحریم‌های ترامپی را متوقف کند یا تضمین بدهد که لااقل در دوره‌ای از دولت آمریکا خیانت خروج از برجام را تکرار نخواهد کرد. این فهرست طولانی بی‌تدبیری و سوء مدیریت، اسباب سرشکستگی امثال آقای خباز است.
آقای خباز در حالی تورم 50 درصدی و تحریم‌های تلنبار شده را به رخ می‌کشد که می‌داند این رکورد تورمی و آن دو برابر شدن تحریم‌ها در پسابرجام، دستاورد دولت متبوع وی است. با این وجود وقاحت بالایی می‌خواهد که کسانی 8 سال ویرانه کرده باشند و حالا به دولتی که دو ماه است تشکیل شده، بگویند چرا برنامه ندارید و چرا اوضاع را سر و سامان ندادید؟!
و بالاخره این که برخلاف فضاسازی افراطیون برای ناامیدسازی مردم، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که بالای 70 درصد مردم به رویکرد دولت آقای رئیسی امید و اعتماد دارند و ضمناً دشواری‌های کار او و دولتی را که تحویل گرفته، می‌دانند.