روزنامه شرق: اصلاح‌طلبان به یک توده بی‌­سر و ته تبدیل شده­‌اند

  سرویس سیاسی-
روزنامه شرق از طیف موسوم به اصلاح‌طلب در یادداشتی آورده است: «اصلاح‌طلبان توانستند در آن‌ سال‌ها به موازات، هم در جامعه اعم از دانشگاه‌ها و رسانه‌ها حضور داشته باشند و هم قدرت رسمی را در اختیار بگیرند که حتما جمع چنین شرایطی، فرصتی طلایی را برای جبهه اصلاحات فراهم کرده بود... البته اصلاح‌طلبان در آن سال‌ها مورد انتقاد بخش‌هایی از سرمایه اجتماعی خود بودند؛ خاصه در حوادث کوی دانشگاه که منتقدان باور داشتند خاتمی و دولتمردانش انتظارات دانشجویان را تأمین نکرده‌اند.»
پس از سطرهای فوق این یادداشت تصریح می‌کند که چون اصلاح‌طلبان در قدرت بودند و امکانات فراوانی در دانشگاه‌ها و رسانه‌ها داشتند شرایط بدنبود: «به‌ هر روی، شرایط بد نبود...»
این نوشتار در ادامه به انتخابات سال 1392 می‌رسد و می‌افزاید: «ائتلاف اصلاح‌طلبان بر یک نیروی غیراصلاح‌طلب برای جلوگیری از استمرار حضور نیروهای خاص اصولگرا در دولت، به نظر می‌رسید راهبردی فرصت‌ساز است؛ البته بود و اصلاح‌طلبان توانستند بعد از سال‌ها دوری از سیاست، باز هم به قدرت هرچند نسبی برگردند.»


در ادامه اما ادعایی توسط این یادداشت مطرح می‌شود که به نظر می‌رسد برای فریب دادن مخاطب است: «اما بعد از آنکه روحانی نشان داد تعلق خاطری به گفتمان اصلاح‌طلبی و مطالبات سیاسی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان ندارد[!!]، استمرار حمایت بی‌دریغ اصلاح‌طلبان از او باعث شد مردم حساب جبهه اصلاحات با روحانی را یکی فرض کنند[!!]؛ درصورتی که می‌شد اصلاح‌طلبان از همان آغاز دولت به‌عنوان نیروهای حامی اما منتقد، با روحانی مواجه شوند؛ نه آنکه به صورت نانوشته دست‌کم تا بعد از انتخابات سال 96، انتقاد از او یک خط قرمز تشکیلاتی تلقی شود.»
در این باره لازم به ذکر است که اصولگرایی و یا اصلاح‌طلبی به عنوان نیست بلکه به خط مشی سیاسی و نوع کنش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باز می‌گردد. حسن روحانی اگرچه در دهه‌های قبل در طیف تشکیلاتی اصولگرایان بود اما به مرور با تغییر ذائقه سیاسی به سمت اصلاح‌طلبان متمایل شد که اگر این طور نبود هیچ‌گاه اصلاح‌طلبان به حمایت همه‌جانبه از او نمی‌پرداختند. دیگر اینکه دولت روحانی در همه اقدامات مهم دولتش مانند مذاکرات برجام در مسیری قرار گرفت که خواست اصلاح‌طلبان بود.
فریب دادن جامعه با جدا انگاشتن اصلاح‌طلبان از دولت قبل
به جز اینها مقامات دولت روحانی از میان اصلاح‌طلبان بودند. از معاون اول او تا وزرای دولتش و مدیران استانی و... گفتیم که ادعای این یادداشت برای فریب دادن مخاطبان است. برای روشن‌تر شدن موضوع یک نمونه را که امروز جامعه به شدت مبتلا به آن است عنوان می‌کنیم. اگر اکنون به قیمت مسکن و اجاره بها نگاه کنید به وضعیت بسیار سختی که جامعه دچار آن است پی می‌برید. وضعیتی که ماحصل مدیریت اصلاح‌طلبان در این زمینه است. قریب 5سال و چندماه از دوره 8ساله دولت تدبیر و امید یکی از برندهای اصلاح‌طلبان یعنی عباس آخوندی تصدی وزارت راه و شهر‌‌سازی را به عهده داشت. او در پایان دوره مسئولیتش در مصاحبه‌ای گفت که به این موضوع که در این 5سال خانه‌ای نساخته افتخار می‌کند و این موضوع را روزنامه‌های اصلاح‌طلب مانند شرق نیز پوشش دادند و از آخوندی حمایت کردند.
حالا آیا واقعا در موضوع مسکن و اجاره بها این حسن روحانی بود که بدون توجه به خواسته اصلاح‌طلبان حرکت کرده بود یا اینکه از قضا یکی از افراد قدیمی طیف اصلاح‌طلب خود سکان این وزارتخانه را در دست داشت و دیگر اینکه روزنامه‌های اصلاح‌طلب همواره علیه پروژه بزرگ مسکن مهر موضع حمله و هجمه داشته‌اند. در این متن امکان پرداختن به وزارتخانه‌های دیگری نظیر صمت که در اختیار یکی دیگر از اصلاح‌طلبان و از نزدیکان خاتمی بود یعنی محمد شریعتمداری. همان کسی که اصلاح‌طلبان مجلس دهم زمانی مدیریت بسیار ضعیف وی را باعث بسیاری از مشکلات عنوان کرده و می‌خواستند او را استیضاح کنند.
در بخش دیگری از یادداشت شرق آمده است: «سیاست ائتلافی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم هم مانند انتخابات 92 در ظاهر فرصت‌ساز ولی در باطن فرصت‌سوز بود. اصلاح‌طلبان با نیروهایی وارد مجلس شدند که رسما اصولگرا بودند و صرفا جبهه اصلاحات را نردبانی برای ورود به مجلس فرض کردند.»
چنانکه خواندید بازهم وجود نیروهای غیراصیل اصلاح‌طلب مانع خدمت رسانی اصلاح‌طلبان به جامعه عنوان شده است اما در ادامه این متن ناچار می‌شود به این موضوع اذعان کند که اصلاح‌طلبان واقعی در فراکسیون امید نیز کل کارنامه 4ساله شان چند سخنرانی در صحن مجلس بوده: «افزون بر اینها، فراکسیون امید نیز کار‌ویژه‌ای در چهار سال فعالیتش ارائه نداد؛ به‌‌جز سخنرانی‌های معدود نمایندگان اصلاح‌طلب که آن را نمی‌شود به حساب فراکسیون امید گذاشت. علاوه‌بر اینها، اصلاح‌طلبان از سال 92 سیاست لیستی و خاتمی‌محور را جایگزین کارکرد حزبی جبهه اصلاحات کردند؛ به این معنا که جبهه اصلاحات که روزگاری متشکل از احزاب مختلف بود، به توده بی‌‌سروته تبدیل شد که صرفا پیروزی انتخاباتی، آن‌هم با تکیه بر کاریزمای شخص خاتمی، برایش اهمیت داشت. در این بین فرصت محبوبیت خاتمی نیز زائل شد و او در حال حاضر حتما محبوبیتی مانند ابتدای دهه 90 را ندارد؛ چنان‌که تقاضای او برای شرکت مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و البته حمایت او از لیست شوراهای اخیر، با اقبال عمومی مواجه نشد.»
نظرسنجی‌‌سازی برای مخدوش کردن کارنامه صد روزه رئیسی!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «شيب منفي محبوبيت» نوشت: «با گذشت 100 روز از آغاز به كار دولت ابراهيم رئيسي، حالا شهروندان قضاوت بهتري از عملكرد او دارند. آنها وزيران پيشنهادي رئيسي، معاونانش، نطق‌ها و سخنراني‌هايش و مهم‌تر از اين موارد، عملكرد ابراهيم رئيسي را طي اين مدت بررسي كرده و بهترين داور براي قضاوت عملكرد او هستند. شعارها و وعده‌هاي انتخاباتي ابراهيم رييسي و حاميانش هنوز در اذهان مردم باقي است و قياس آن شعارها با عملكرد امروز دولت براي مردم كار دشواري نيست.»
این روزنامه در ادامه با استناد به کامنتهای مخاطبان صفحه رئیس‌جمهور در اینستاگرام نوشت: «مخاطبان صفحه اينستاگرامي رييسي، در مورد اميد و موفقيت به مراتب كمتر صحبت كرده‌اند؛ آنها درخصوص قيمت ماشين و خودرو، بورس و گراني كالاها مطالبات‌شان را بيان داشته‌اند و حتي ديگر مطالبه محاكمه روحاني و كابينه قبلي را ندارند و به نسبت قبل، كلمه «اميد» را به مراتب بيشتر تكرار كرده‌اند. اين نمودار حاوي نشانه‌هاي مهمي درخصوص نگرش مردم نسبت ‌به دولت ابراهيم رئيسي است؛ به‌ويژه از آن جهت كه حاوي كامنت‌هاي اينستاگرامي ابراهيم رئيسي و مخاطبان خود آن فرد است. اينكه حتي نام ابراهيم رئيسي كمتر به ‌كار برده شده، كاربران او را كمتر «سيد» ناميده‌اند يا كلمه «سلام» كمتر تكرار شده است، نشان از تغيير لحن و ادبيات اين مخاطبان در مواجهه با ابراهيم رئيسي است»
این روزنامه مدعی اصلاح‌طلبی سپس نتیجه گرفته: «تحليل اين كامنت‌ها مي‌تواند نشانه روشني از تغيير نگاه مردم به ابراهيم رئيسي و دولتش باشد كه در آينده نيز مي‌تواند تداوم داشته باشد. آنچه از اين كامنت‌ها مشخص است، آن است كه ابراهيم رئيسي بايد هرچه سريع‌تر فكري به حال گراني و افزايش قيمت‌ها كرده و با ارايه برنامه‌اي، مانع از تداوم وضع موجود شود؛ چراكه در غير اين صورت معلوم نيست همين ميزان محبوبيت او نيز تحت‌الشعاع قرار نگرفته و ميزان محبوبيتش بيش از اين كاهش يابد.»
گفتنی است پیروزی آقای رئیسی و جریان انقلابی و بازگشت کشور به ریل انقلاب مسئله‌ای است که، فلسفه و ماهیتِ وجودیِ برخی جریان‌های سیاسی در ایران، مخالفت و مقابله با آن به هر قیمت ممکن است. چرا که نتیجه طبیعیِ افزایش امید به جریان انقلابی، کاسته شدن از اقبال مردم به جریان مقابل آن است و آنها از همین رو به وحشت افتاده‌اند. بنابر این، یک راه‌حل برای طیف غربگرا می‌ماند: «هجمه همه‌جانبه به امید مردم و جلوگیری از موفقیت دولت سیزدهم» راز این همه تخریب در همین نگرانی‌شان است. اگر طی ۸ سالی که در قدرت بودند در اتاق‌های فکرشان، به این نتیجه رسیده بودند که، با به گروگان گرفتن معیشت مردم و تشویق آمریکا به تحریم کشورشان، می‌توان نظام را مجبور به دادن امتیاز به غرب کرد، اکنون نیز به این نتیجه رسیده‌اند که، با بهبود شرایط اقتصادی مردم، فاتحه‌شان خوانده است.
این در حالی است که طی صد روز گذشته مردم دستاوردهای داخلی و بین‌المللی غیر قابل انکار دولت رئیسی از جمله، تسریع در واردات واکسن و کنترل چشمگیر کرونا، 9 سفر استانی به مناطق محروم و دیدار چهره به چهره با مردم و بررسی مشکلات و دستور رفع فوری آنها‌،‌ عضویت در سازمان مهم امنیتی اقتصادی شانگهای‌، ترخیص کالاهای اساسی دپو شده در گمرک، تدبیر برای جلوگیری از قطعی سراسری برق، کلیدزدن ساخت یک میلیون مسکن در سال، راه‌اندازی کارخانه‌های تعطیل و نیمه تعطیل، مدیریت غائله اخلال در سامانه‌های سوخت، مقابله با گرانی خودرو، کاهش قیمت مصالح ساختمانی، کاهش قیمت مصالح ساختمانی با هدف جلوگیری از افزایش قیمت مسکن و... را به چشم خود دیده‌اند و جالب آنکه چندی پیش پایگاه نظرسنجی آمریکایی «گالوپ» اخیراً نتایج یکی از نظرسنجی‌هایش را منتشر کرد که حکایت از مقبولیت ۷۲ درصدی رئیسی در میان ایرانی‌ها داشته است.
از سوی دیگر جریانی که در دولت روحانی مدعی بود که حداقل ۱۶ سال زمان لازم است تا آواربرداری انجام شود، اکنون ژست مطالبه گر و شاکی به خود گرفته و معترض است که چرا خرابی‌های ۸ ساله دولتِ اصلاح‌طلبان در این چند ماه آباد نشده است!
مخالفت کورکورانه اصلاح‌طلبان با یک قانون خوب
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با انتقاد از قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نوشت: «طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت طرحی است که به تازگی توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد و پس از آن هم شورای نگهبان با آن موافقت کرد؛ بنابرآنچه تا کنون منتشر شده است مهم‌ترین مواردی که در این طرح وجود دارد اعطای ۲۰۰ متر زمین به خانواده‌هایی است که فرزند سوم آنها به دنیا بیاید. از طرف دیگر شنیده شده به مادرانی که فرزند دوم آنها به دنیا می‌آید خودروی بدون قرعه‌کشی و با قیمت کارخانه داده خواهد شد. حق عائله کارمندان دولت قرار است ۷٫۵ برابر شود. همچنین در طرح جوانی جمعیت تسهیلات چند میلیونی با تنفس شش ماهه می‌دهند؛ اما سؤال اینجاست که آیا این طرح با تسهیلاتی که ارائه می‌دهد می‌تواند موجبات جوانی جمعیت را در کشور فراهم کند؟»
آفتاب یزد ادامه داد: «دولت در گام اول باید چشم‌انداز روشنی برای افراد از توسعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ترسیم کند تا آنها با امیدواری اقدام به ازدواج و فرزندآوری کنند. در حال حاضر براساس آمارها 35 درصد جوانان جامعه ازدواج نکرده‌اند؛ دولت، مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای قانون گذار و متولی فرهنگ برای ازدواج این جوانان چه اقداماتی انجام داده‌اند؟ آقایان بدانند ازدواج و بارداری دستور‌پذیر نیست و سختگیری در این حوزه تنها آسیب‌های زیر مجموعه آن را افزایش می‌دهد.»
رسانه مدعی اصلاح‌طلبی بی‌آنکه کد و یا ماده‌ای از قانون را مطرح و آن را به نقد بکشد نوشته است که «ازدواج و بارداری دستور‌پذیر نیست و سختگیری در این حوزه....» لازم به ذکر است که قانون مزبور که در مجلس انقلابی به تصویب رسیده است مشوق‌های زیادی را برای جوانان و خانواده‌ها به ویژه در مبحث ازدواج و فرزندآوری طراحی کرده و هیچ «سختگیری» و یا «اجبار» در آن استنباط نمی‌شود. گویا اصلاح‌طلبان وظیفه دارند که به هر نحوی شده صرفاً با مصوبات انقلابی مجلس یازدهم مخالفت کنند!
سایر اخبار این روزنامه