تيم وين و افكارِعمومي

تيم ديپلماسي ايران اكنون در وين است و مذاكرات ادامه دارد. صرف‌نظر از توانمندي تيم و محتواي مذاكرات و اهداف‌شان يك نقيصه مهم آن را آزار مي‌دهد.  در زمان مذاكرات برجام (در دوره ظريف) ظرفيت بسياري از رسانه‌هاي داخلي و خارجي جذب تيم ديپلماسي ايران شد. گرچه بخشي از آن به ‌دليل مهم بودن آن رخداد بود اما قسمت بزرگ‌ترش، به اهميت دادن به كار رسانه‌اي برمي‌گشت. ظريف و عراقچي خودشان و رفتارشان به ‌مثابه «رسانه» عمل مي‌كردند. حتي رسانه‌هاي وابسته به امريكا و لابي صهيونيست‌ها كه به دنبال تخريب مذاكرات و برهم زدن برجام بودند، مسحور فضايي بودند كه ديپلمات‌هاي ايران آن را مي‌ساختند.  حضور خبرنگاراني از كشورمان (كه در اكثر موارد با هزينه شخصي رسانه‌ها صورت مي‌گرفت) نشان از رغبت به فعاليت خبري ـ تحليلي داشت. معنا و مفهوم اين رفتارها آن بود كه براي تيم مذاكره، افكارِعمومي اهميت داشت و از آن به عنوان يك حامي معنوي بهره مي‌برد. اما تيم كنوني مذاكره، همانند قبل در دوره روحاني (از زمان سعيد جليلي) خود را بي‌نياز از ساپورت رسانه‌اي و پشتيباني افكارِ عمومي مي‌بيند و شايد ترجيح مي‌دهد افراد خاصي را با گرايش‌هاي كاملا همسو به همراه داشته باشد تا مبادا خبري از زير دست‌شان در برود! به عنوان يك عنصر رسانه‌اي معتقدم روند خبري حاكم بر مذاكرات وين و تيم اعزامي، خروجي ارزشمندي براي رسانه‌ها نخواهد داشت.  سكوت خبري يا سوگيري انحصاري رسانه‌اي، بيش‌ از پيش از هر كسي، به خود تيم و نيز منافع ملي زيان وارد خواهد كرد.  نمي‌خواهم بدبينانه بگويم كه رفتار رسانه‌اي تيم ناشي از ترس آنها از ظهور و بروز اشتباهات شان است اما عملكرد گذشته آنها چنين وضعيتي را گزارش مي‌دهد.  اهالي رسانه به ياد دارند در دوران احمدي‌نژاد و جليلي، خبرهاي مذاكرات و حتي تحريم‌هايي كه به‌صورت رگبار قطعنامه مي‌باريد، تنها در قالب چند سطر خبر فرمايشي براي همه ارسال مي‌شد و حتي انتشار كمي متفاوت مي‌توانست براي اصحاب رسانه‌ها دردسر بيافريند.  تيم مذاكره ظاهرا تصورش اين است كه 9ـ 8 سال گذشته همه‌چيز فريز شده و مذاكرات دوباره به نقطه اول برگشته و مي‌توان مانند سابق، رسانه‌ها را مديريت كرد.
كاش مي‌شد!