دورکاری؛ ظرفیتها، سنگ‌اندازی‌ها

بابک خطی‪-‬ دورکاری (teleworking) نوعی از انجام کار است که افراد در آن به شکل انعطاف‌پذیر از نظر زمان (پاره وقت یا تمام وقت) و از خانه یا... به انجام امور محوله می‌پردازند.
در جاهایی‌که امکان آن روش فراهم باشد ذخیره چشمگیری در زمان و منابع اقتصادی قابل انتظار خواهد بود.
ضمن اینکه این روش اثر غیرقابل انکاری نیز در کاهش بار سیستم حمل‌ونقل عمومی و ترافیک خواهد گذاشت.
مسئله مهم دیگر این است که دولت می‌تواند منابع مالی ذخیره شده از محل صرفه‌جویی‌های اقتصادی ناشی از این روش را صرف حمایت موثر از قسمتهایی چون امور خدماتی، امور عمرانی و امور درمانی و... بنماید که ناگزیر از انجام کار حضوری هستند.


پاندمی کرونا باعث شد تا بسیاری از شرکت‌ها، سازمان‌ها، دانشگاه‌ها و... برای انجام امور محوله‌ی خود به دورکاری متوسل شوند.
مسئله‌ای که به تدریج کارایی بالای این روش را نشان داد و باعث جاافتادن فرهنگ آن گردید.
به‌طوری‌که الان می‌توان با جرات ادعا کرد که بعد از پاندمی‌کرونا هم می‌توان از این ظرفیت ارزشمند به طور درخور و عملی استفاده نمود.
دانشگاه‌ها یکی از گزینه‌های اصلی سازگار در این مورد هستند که می‌توانند در کنار فعال بودن قسمت‌های حضوری لازم، بخش عمده‌ای از فعالیت‌هایشان را به این روش اختصاص دهند.
هرچند می‌توان با توجه به پوشش واکسیناسیون کرونا در مقاطعی چون دکترا - البته به صورت کاملا محدود و حساب شده -امکان کلاس حضوری و رابطه‌ی چهره به چهره اساتید و دانشجویان را فراهم آورد اما شرط عقل و اولویت سلامت و جان آدم‌ها همچنان حکم می‌کند که تا پایان پاندمی روش غالب تدریس و تحصیل همچنان دورکاری باشد.
مشکلی که وجود دارد اما این است که
در قسمتهایی از مدیریت وزارت علوم و دانشگاههای مختلف این باور وجود دارد که کار به روش دورکاری به اندازه کافی کار نیست!
یعنی در حالیکه هم تعلیم و هم تعلم با این روش از نظر میزان صرف زمان و انرژی فرقی با شکل حضوری ندارد، بعضی از مدیران تنها حضور فیزیکی افراد در محوطه‌ی دانشگاه را «کار» به حساب می‌آورند.
برای جاانداختن بهتر و تقریب به ذهن یک مثال واقعی شرح داده می‌شود:
در یکی از دانشگاههای مُعظَم و مادر کشور، از اساتید خواسته شده است به جای تدریس آنلاین در خانه، در محیط دانشگاه حضور یابند و از آنجا کلاس آنلاین برگزار کنند!
واقعا چرا باید یک استاد برای اجرای کلاسی به طور آنلاین که از خانه یا هرجایی قابل اجرا است، به محیط فیزیکی دانشگاه بیاید؟ چه مصلحت عالی یا خواسته‌ی هوشمندانه‌ای پشت این تصمیم است؟
این لجبازی کودکانه البته همینجا تمام نمی‌شود!
وقتی نبود زیرساختهای انفورماتیک حداقلی باعث کلاپس سازوکار تحصیل آنلاین، اختلال کار و تعطیل عملی کلاس‌ها می‌شود که با توجه به تعداد دانشجویان به معنی هزاران ساعت اتلاف وقت است با به کاربردن حجم تعجب‌برانگیزی از کاردانی به عنوان راه‌حل از اساتید به صورت دستوری خواسته می‌شود بعدا در خانه و در ساعتهای دیگری به‌جز ساعتهای مقرر در برنامه‌ درسی - مثلا در تعطیلات آخر هفته-برای این ساعتهای تلف شده کلاس جبرانی برگزار کنند!
این چنین نگاهی اساسا متحجر و وهن آموزش بوده و به همین خاطر از مدیریت عالی آن مشفقانه درخواست می‌گردد که با این نوع برخوردهای سطحی‌نگرانه به طور جدی برخورد نماید تا شان تعلیم و تعلم و ویژگیهای آن از نظر زمان و عمقی که می‌طلبد حفظ گردیده، در حد حضور فیزیکی یک فرد در یک محیط تعریف شده تقلیل نیابد.
انتظار از این وزارت به عنوان طلایه‌دار علم و فناوری کشور پیشقدمی در زمینه تمسک و تجهیز به علم روز و ایجاد الگویی مناسب برای سایر قسمت‌ها ست.
موضوعی که دورکاری یکی از قسمت‌های مهم آن است.