سفري فراتر از روابط دوجانبه

سفر اخير مشاور امنيتي امارات به ايران و تلاش دو كشور براي بهبود روابط، هرچند دير صورت مي‌گيرد اما از اهميت بسياري برخوردار است. اين سفر را نبايد صرفا در چارچوب ارتقاي روابط دوجانبه نگريست. شيوع پاندمي كرونا بسياري از موضوعات در جهان را تحت تاثير خود قرار داد و تبعات بسيار زيادي داشت كه از جمله آنها مي‌توان به تشديد مشكلات اقتصادي در بسياري از مناطق جهان از اروپا و امريكا گرفته تا خاورميانه اشاره كرد. امارات و عربستان سعودي نيز تحت تاثير مشكلات اقتصادي ناشي از شيوع كرونا پس از 10 سال كشمكش و تقابل با كشورهايي نظير ايران، سوريه، لبنان، عراق و يمن به اين نتيجه رسيدند كه در يك منطقه پرآشوب امكان پيشرفت و بهتر كردن شرايط وجود ندارد و منطقه بايد به سوي ثبات و همكاري اقتصادي حركت كند. در همين روزهاي اخير، رييس‌جمهور تركيه به قطر سفر كرد و گفت‌وگوهايي در خصوص همكاري‌هاي اقتصادي و سرمايه‌گذاري‌هاي مشترك ميان آنكارا و دوحه انجام شد، وزير خارجه امارات عازم سوريه شد و دمشق و ابوظبي گام بزرگي در راستاي اصلاح روابط برداشتند و همچنين سفر مقام‌هاي ارشد امارات به تركيه اتفاق افتاد كه طي آن نيز موضوعات اقتصادي از جمله مهم‌ترين مباحث مطرح شده بود. به روابط ايران و امارات و همچنين سفر شيخ طحنون به تهران بايد در چارچوب امنيت منطقه‌اي و همكاري اقتصادي ميان دو كشور توجه كرد. در حال حاضر روابط ايران با سازمان همكاري اقتصادي (اكو) و پذيرش عضويت دائم ايران در سازمان‌ همكاري‌هاي شانگهاي اهميت بسياري دارد و امارات در صورت همكاري با تهران مي‌تواند روابط تجاري خود را با كشورهاي آسياي ميانه بنا كند. اين همكاري مي‌تواند به نفع هر دو كشور امارات و ايران باشد. هر دو كشور دريافته‌اند كه روابط دوجانبه تنش‌آلود به منافع ملي آنها آسيب مي‌رساند و همين درك مشترك سبب شده تا آنها بار ديگر در مسير تقويت روابط دوجانبه گام بردارند.
از سوي ديگر همزماني اين سفر با گفت‌وگوهاي برجامي در وين توجه كارشناسان را به خود جلب كرده است؛ بعيد به نظر مي‌رسد كه ارتباط مستقيمي ميان اين دو موضوع وجود داشته باشد اما واقعيت اين است كه نگاهي به سابقه كشورهاي حاشيه خليج‌فارس به خصوص عربستان و امارات در موضوع پرونده هسته‌اي ايران باعث مي‌شود كه نتوان به سادگي از كنار اين همزماني عبور كرد. رياض و ابوظبي در دهه 2010 ميلادي – چه پيش از به ثمر رسيدن برجام و چه پس از خروج ايالات متحده از اين توافق – رويكرد مثبتي نسبت به توافق هسته‌اي ايران نداشتند و نه تنها دونالد ترامپ، رييس‌جمهور پيشين ايالات متحده را به خروج از برجام تشويق كردند بلكه از خواستند سياست فشار حداكثري را عليه ايران دنبال كند. در حال حاضر آنها با يك بازبيني جدي در سياست‌هاي خود نظرات خود را در اين زمينه تغيير داده‌اند و ايالات متحده نيز نقش مهمي در اين زمينه ايفا كرده است. امروزه نظر كشورهاي حاشيه خليج‌فارس به برجام متفاوت از گذشته است و آنها كه احتمال مي‌دهند گفت‌وگوهاي هسته‌اي در وين به نتيجه برسد و گشايش‌هايي در روابط ايران و ايالات متحده ايجاد شود، مي‌كوشند پيش از پايان اين گفت‌وگوها خود را به تهران نزديك كرده و روابط را بازسازي كنند.
بايد در نظر داشت در منطقه خاورميانه هر تنشي ميان كشورهاي منطقه با كشورهاي فرامنطقه‌اي روي تمام موضوعات از جمله روابط ميان كشورهاي منطقه اثر مي‌گذارد. زماني كه چنين شرايطي وجود دارد و متاثر از اتفاقات بيروني امكان هر تغييري در روندهاي منطقه‌اي مطرح است، بايد سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران به صورت كاملا منسجم در جهان دنبال شود. تجربه نشان مي‌دهد روابط ايران و قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي خيلي زود روي روابط تهران با ساير كشورهاي منطقه تاثير خود را نشان مي‌دهد. اين شرايط بيش از 70 سال وجود داشته و پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي اين شرايط تشديد شد.
تا امروز نيز جمهوري اسلامي ايران موفق نشده روابط خود را با كشورهاي منطقه به نحوي مستحكم كند كه اين روابط از تنش‌هاي فرامنطقه‌اي به دور باشد و تحت تاثير روابط ايران و كشورهاي فرامنطقه‌اي قرار نگيرد. از همين رو تنش‌زدايي در منطقه و تقويت روابط با كشورهاي خاورميانه نياز به يك پيوست بيروني نيز دارد و بايد روابط تهران با كشورهاي بزرگ و قدرت‌هاي جهاني نيز مديريت شود تا تحت تاثير اين روابط، روابط تهران با همسايگان خود و كشورهاي منطقه دچار چالش جدي نشود.