روزنامه بهار
1396/04/01
شبه کودتا
پادشاه عربستان با تصمیم به ولایتعهدی پسر 31 ساله اش نقطه عطفی جدی را در تاریخ سیاسی شبه جزیره عربستان و حکومت آل سعود رقم زده است.سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در سلسله احکامی تغییراتی را در مناصب حکومتی ایجاد کرد که مهمترین آنها انتصاب فرزندش محمد بن سلمان 31 ساله به سمت ولایتعهدی و نیز برکناری محمد بن نایف ولیعهد سابق از مقام ولایتعهدی و وزارت کشور عربستان است.
محمد بن نایف یکی از چهرههای امنیتی دولت سعودی محسوب میشود که روابط بسیار نزدیکی با دولت ایالات متحده آمریکا داشته است. رسانههای آمریکا از شوکه آور بودن تصمیم ملک سلمان خبر داده و این برکناری را از زاویه رابطه خوب محمد بن نایف با دولت واشنگتن مورد توجه قرار دادهاند. محمد بن نایف در سالهای گذشته و به ویژه پس از حملاتتروریستی 11 سپتامبر در آمریکا تبدیل به چهرهای بسیار محبوب برای آمریکاییها از زاویه مقابله با گروه القاعده در داخل عربستان شده بود. آمریکاییها او را شکارچی خوبی برای گرفتن و خنثی کردن طرحهایتروریستی گروه القاعده در عربستان و حتی منطقه میدانستند.
حالا با برکناری او جوانی 31 ساله و فرزند خود پادشاه - و نه یکی از برادران یا برادرزادگان او - به انتظار جانشینی پدرش خواهد نشست. اقدامی که در 85 سال حکومت خاندان آل سعود در عربستان سابقه نداشته است. 6 پادشاه عربستان پس از درگذشت عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل موسس سلسله آل سعود (عبدالعزیز بن فیصل در سال 1953 -1332- درگذشت و فرزندش سعود به جای او نشست) به وصیت او به فرزندانش عمل کرده بودند.
عبدالعزیز وصیت کرده بود فرزندانش پس از فوت او به صورت زنجیرهای و بر اساس سن و سال به مقام پادشاهی برسند. این وصیت او در عرضی کردن مقام ولایتعهدی در میان فرزندان ذکورش تا حدود زیادی در بیش از 6 دهه گذشته سبب انسجام ساختار سیاسی و جلوگیری از تفرقه و درگیری قدرت در درون خاندان حاکم شده بود. با فرمان پادشاه عربستان اما این سلسله جانشینیهای عرضی در میان اولاد ذکور عبدالعزیز قطع شد و قدرت به واسطه جانشینی محمد بن سلمان به احتمال زیاد از این پس در طول خانواده سلمان بن عبدالعزیز منتقل خواهد شد.
البته پادشاه عربستان با انتصابهای پیشین خود در 2 سال پیش و همزمان با رسیدن به منصب پادشاهی برای این تغییر بزرگ قدرت در درون خاندان حاکم عربستان زمینه چینی کرده بود که از جمله مهمترین این مقدمه چینیها تبدیل پسرش به یک چهره حکومتی متنفذ از یک چهره ناشناخته در دفتر خودش در دوران ولایتعهدی بود. تصمیم به انتصاب محمد بی تجربه و جوان به سمت هایی چون وزارت دفاع و جانشینی ولیعهد سابق (محمد بن نایف) یک زمینه چینی بود تا پسر خام و بی تجربه بتواند مشق سیاست و قدرت کند و جامعه جهانی نیز با چهره او آشنا شوند.
محمد بن سلمان در طول دو سال گذشته توانست با سفر به آمریکا و روسیه با روسای جمهور دو کشور دیدار و مذاکره کند و خود را به رهبران اصلی دنیا بشناساند. او در عین حال با ریاست بر طرح تحول اقتصادی بزرگ عربستان موسوم به چشمانداز عربستان 2030 خود را به عنوان مدیری استراتژیک معرفی کرده است. با این حال سابقه تصمیمات و اقدامات 2 سال گذشته او در مقام وزارت دفاع و یکی از اصلیترین مقامات تنظیمکننده راهبردهای نظامی و امنیتی کشور عربستان، نشان از بی تجربگی و خامی او در اتخاذ برخی تصمیمات اشتباه است.
رویکرد جدید عربستان سعودی در پیش گرفتن یک سیاست تهاجمی عصبی در قبال ایران، حمله نظامی بدون نتیجه به یمن در 2 سال گذشته و نیز تصمیم بی سابقه به قطع همه جانبه روابط سیاسی و اقتصادی با دولت قطر را میتوان از مصداقهای تندروی کم سابقه دولت سعودی دانست که دهه هاست با مشی محافظه کاری و مصلحت سنجی حرکت کرده بوده است.
عربستان دوران محمد بن سلمان تفاوتهای زیادی با عربستان دهههای گذشته خواهد داشت. این تفاوتها از هم اکنون و در طی دو سال گذشته خود را به شکل آشکاری نمایان کرده است؛ چون از نظر بسیاری از ناظران هم اینک نیز فرزند جوان پادشاه عربستان نفوذ فوق العاده زیادی روی تصمیمات او دارد و در واقع اداره کننده اصلی تصمیمات و سیاستهای دولت عربستان سعودی در دوره هفتمین پادشاه از سلسله آل سعود (پادشاه سلمان) فرزند 31 ساله او محمد بن سلمان است که حالا با حکم پدر و رای مثبت هیات بیعت متنفذان دولت سعودی، به سمت ولیعهد مستقیم او انتخاب شده است؛ اقدامی که در تاریخ 85 ساله حکومت آل سعود در عربستان سابقه نداشته است.
اقدام ملک سلمان بن عبدالعزیز، تمام قاعدههای بازی قدرت در این کشور را به هم ریخت و برای اولین بار سنت پادشاهی را دگرگون کرد چراکه پسر جانشین پدر شد در حالی که طبق سنت قدیمی منصب پادشاهی عربستان تا پیش از فوت تمامی فرزندان پسر بنیانگذار پادشاهی سعودی از برادر بزرگتر به برادر کوچکتر به ارث میرسد البته با کارهایی که ملک سلمان تاکنون کرده بود انتظار کودتا در کاخ آل سعود هم میرفت.
هر شاهزاده سعودی برای رسیدن به قدرت نیاز به سه زمینه قدرت دارد تا پادشاه شود. آمریکا، خاندان سلطنتی سعودی و مردم عربستان. البته به نظر میرسد قدرت دو مورد اول بر مورد سوم میچربد. محمد بن سلمان با مقدمهچینیهایش دو دستانداز اول را به راحتی هموار کرد. چرا که اخیرا سندی فاش شد که افشا میکرد بن سلمان و دونالدترامپ در جریان کمپین انتخاباتی او مقدمات به تخت نشستن را ساخت و پاخت کرده بودند. این سند نشان میداد کهترامپ در ازای وارد کردن پولهای عربستان به بازارهای آمریکا قول داده بود از به قدرت رسیدن بن سلمان حمایت کند.
طبق این سند، محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع این کشور کمی پس از انتخاب دونالدترامپ، رئیسجمهور آمریکا و پیش از آنکه دولت آمریکا را به دست بگیرد طرح کاملی را بهترامپ داده بود که بیشتر بندهایش شامل قراردادها و سرمایه گذاری صدها میلیارد دلاری تحت عنوان هماهنگی با اهداف برنامههای انتخاباتی او بودند. وقتی ملک سلمان این غافلگیری را انجام داد میشد فهمید کهترامپ هم چراغ سبز را نشان داده است خوب حق هم دارد با پولهایی که از قراردادهای تسلیحاتی آمریکا به جیب آمریکا رفته نمیتواند مخالفتی داشته باشد.
به رغم اینکه محمد بن نایف فردی مورد اعتماد آمریکا در داخل خاندان سعودی محسوب میشود اما محمد بن سلمان به نظر میرسد توانسته حمایت آمریکا را جلب کند. سیانان پیشتر نوشته بود، محمد بن سلمان نخستین فرد در خاندان سعود بود که باترامپ رسما دیدار کرد. همچنین استقبال پر از تشریفات از محمد بن سلمان ۳۰ ساله در کاخ سفید، وزن سیاسی وی را در درون خاندان سعودی افزایش داد. به باور تحلیلگران، شاید مهمترین نکته سفر محمد بن سلمان به آمریکا همین موضوع و تثبیت جایگاه وی در رقابت داخلی آل سعود برای جانشینی ملک سلمان ۸۱ ساله باشد.
اما زمینه دوم یعنی خاندان سلطنتی و جلب نظر اعضای خاندان، خب ملک سلمان کارهای زیادی را برای نشاندن پسرش به قدرت انجام داد که شاید گفت، فصل اول خلاص شدن از شر تمامی طرفداران و وابستگان ملک عبداله بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان بود که همه را از دفتر سلطنتی حذف کرد. در راس آنها میتوان به خالد التویجری، رئیس سابق دفتر سلطنتی عربستان اشاره کرد. فصل دوم برکنار کردن شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز از ولیعهدی و انتصاب محمد بن نایف به جای او و گماشتن محمد بن سلمان در پست جانشین ولیعهد بود.
از دستورات دیگر ملک سلمان تعیین برادر کوچکتر محمد بن سلمان به عنوان سفیر عربستان در آمریکا بود به رغم اینکه مهارت او در دیپلماسی بینالمللی از هدایت جنگنده اف ۱۶ به عنوان خلبان جنگنده فراتر نمیرفت. همچنین نکته قابل توجه دیگر در این زمینه تعیین شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان برادر دیگر بن سلمان به عنوان وزیر مشاور در امور انرژی است. پادشاه فرد دیگری را هم از اعضای خاندان که نزدیک به بن سلمان بود یعنی احمد بن فهد بن سلمان برادرزاده بن سلمان را به عنوان معاون حاکم منطقه الشرقیه که به ثروتهای نفتیاش شهره است، گماشت. در حالی که حاکم آن منطقه سعود بن نایف برادر محمد بن نایف بود و این هم قدمی دیگر برای تنگ کردن عرصه بر ولیعهد سابق بود.
به اینترتیب پادشاه دهها نفر دیگر از اعضای خاندان سلطنتی را در پستهای مهم گذاشت و هدف از آنها تقویت جایگاه محمد بن سلمان در داخل خاندان آل سعود و قبضه کردن قدرت بود. از دیگر دستورات پادشاه، تاسیس مرکز امنیت ملی تحت نظارت دفتر سلطنتی بود که این مرکز رقیب مستقیم وزارت کشور محسوب میشود و ریاست آن را پسر عمومی محمد بن نایف برعهده دارد اما این مرکز مستقیما زیر نظر محمد بن سلمان اداره میشود. پادشاه در ادامه جنگ قدرت در این کشور اختیارات محمد بن نایف را باز هم کم کرد، به طوریکه سلمان بن عبدالعزیز دستور تغییر و تحول در وزارت دادگستری این کشور را داد. طبق این دستور، نام هيات تحقیق و دادستانی کل به دادستانی کل تغییر کرد. طبق این دستور، دادستان کل که از این پس به طور مستقیم با پادشاه در ارتباط است، از استقلال تام برخوردار خواهد بود و هیچ کس حق دخالت در کار وی را نخواهد داشت. این در حالی است که پیشتر دادستان کل با ولیعهد عربستان مستقیم در ارتباط بود و این فرمان به معنای محدود شدن اختیارات محمد بن نایف بود.
سایر اخبار این روزنامه